باید اصلاح‌طلبی زنده بماند

 
 
 
 


برخي از اصلاح‌طلبان و دلسوزان نظام در چند سال گذشته با انگ‌هاي مختلف از قطار سياست پياده شدند و الان اصلاح‌طلبان با کمبود نيرو مواجه شدند. برخي معتقدند که بايد چهره‌هاي جديد را جايگزين کرد و از آنها بهره برد اما بحث، بحث چهره جديد يا قديمي نيست. کلمه‌اي به‌تازگي مد شده که مدام لفظ «انقلابي» را به کار مي‌برند. لفظ انقلابي اکنون به کساني اطلاق مي‌شود که گويي تندرو هستند و کمتر به دموکراسي توجهي دارند. اينها کساني نيستند که از آزادي‌ها طرفداري بکنند و بعضا آزادي قانوني مردم را زير سوال مي‌برند. بنابراين چه شخص جوان سر کار بيايد و چه شخصي مسن، همين آش و همين کاسه است. امروز برخي با ابزارهاي مختلف براي دوري جريان‌هاي دلسوز انقلاب تبديل شده است. اکنون چرا بايد کسي که هفتاد سالش شده و تازه باتجربه شده است و به کار مي‌آيد، بيکار مطلق باشد؟ بنابراين تفاوتي نمي‌کند که نيروي جوان يا مسن سرکار بيايد. مادامي که تندروها بر انديشه‌ها مسلط باشند وضع مشارکت به همين منوال پيش مي‌رود و هيچ آينده‌اي به‌طور روشن متصور نيست. حالا که ما اين نيروها را از دست داده‌ايم و با اين روال نيز اميد چنداني به آينده‌اي مطلوب‌تر نيست؛ چند راه پيش روي ما قرار دارد. يکي از اين راه‌ها، اصلاحات است. يعني برخي ارکان ببيند چه نيرويي مي‌تواند کشور را رشد بدهند. اصلاح‌طلبي يعني اينکه نظام از درون، خودش را نقد کند و براساس يک نقد دلسوزانه صحيح بتواند به اصلاح برخي روندها بپردازد. راه دوم، بي‌تفاوتي مردم است که در اين حالت نسبت به شخصي که قرار است روي کار بيايد، بي‌تفاوت مي‌شوند. يعني ديگر برايشان مهم نيست که چه کسي بر مسند قدرت بنشيند. راه سوم هم که بسيار خطرناک است، عبور از اصلاحات است که به راه‌هاي خوبي منتهي نمي‌شود. اما چون مردم به نظام اسلامي باور دارند، مي‌خواهند با رويکرد عدالت و آزادي، حق خودشان را انتخاب کنند. اگر چنين شد، نظام و انقلاب بهتر حفظ و روز‌به‌روز هم متعالي‌تر مي‌شود و حتي مي‌تواند براي دنيا هم الگويي مناسب باشد. اما اگر خدايي نکرده کشور به سمت اصلاحات نرود و اصلاح‌طلبي را زنده نکند، يا يک جامعه بي‌تفاوت داشته باشيم، نمي‌توان آينده خوبي را تصور کرد. از طرفي به هيچ عنوان نمي‌شود از چهره‌ها و کادرسازي اصلاحات استفاده کرد مگر اينکه آقايان بزرگوار به سمت اصلاح و تغيير برخي قوانين بروند و واقعيت‌هاي موجود در جامعه را بپذيرند. در 10 سال اول انقلاب که امام حضور داشتند، در قانون اساسي دخالت مي‌کردند و مردم هم به اين قائل بودند اما الان که 30 سال از آن موقع گذشته نقاط قوت و ضعف آن مشخص شده است، مسئولان بايد در يک همه‌پرسي، قانون اساسي را به نظرسنجي بگذارند. مردم بايد پاي صندوق راي بيايند تا نقاط ضعف قانون اساسي برطرف شود و نظام با قوت بيشتر به حيات خودش ادامه دهد.