روزنامه آفتاب یزد
1399/05/21
پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار
دکتر نویدهاشمی طبا- مخاطب این یادداشت نه تنها مسئولین محترم که هم میهنان عزیز و فهیماند. نوزده اسفند ماه سال قبل، این نگارنده، در همین جریده، مطلبی نگاشت با عنوان:”ای که دستت میرسد کاری بکن”. آن روز کمتر از هزار نفر درگیر بیماری شده و کمتر از یکصد نفر از هموطنان براثر ویروس نابکار، دارفانی را وداع گفته بودند.عنوان این یادداشت، مکمل آن عنوان است.
هم اینک، ویروس نابودگر کرونا، به گونهای بر جهان حاضر سلطه یافته که هر پانزده ثانیه، یک نفر در جهان و هر شش تا هشت دقیقه یک هموطن در کشورمان، بر اثر ابتلا به آن، جان میسپرند.
باری، در طول این ماه ها، توصیههای متعدد قرنطینه شهرها به مدت چند هفته و پس از آن کنترل دقیق با شناخت کلاسترها و پروتکلهای دقیق بهداشتی، مورد توجه واقع نشد. به عبارت دیگر، “اقتصاد روزمره” متاثر از تحریم خارجی و ساختارهای ضعیف داخلی، در نبردی نابرابر با “بهداشت و سلامت پایا و اصولی” به یک پیروزی نامنصفانه دست یافت. اکنون اما، داستانهای دیگری پیش روست که در پنج فراز تقدیم میشوند.
فراز۱- مخاطرات مراسم محرم و آیینهای مربوطه، دغدغه بسیاری از هموطنان و مسئولان شده اند. برخی از بیم انگ ضدیت با دین و مذهب، سکوت پیشه ساخته اند. عدهای نگران برخورد با جمعیتی هستند که محدودیتها را نخواهند پذیرفت. بعضی در اندیشه آن هستند که اگر بعد از مراسم محرم، یک موج گسترده شیوع (که بسیار محتمل است) آغاز شود، غیر از مسئله حق الناس، چه جفایی بر سالار شهیدان خواهد بود که به رسم گرامی داشت مظلومیت و آزادگی رادمرد جاودانه تاریخ، بر اندوه و رنج مردمان این سرزمین افزوده شود. بعضی بزرگواران هم، سیاستمدارانه، به مسافرت تفریحی برخی از هموطنان و بیتوجهی شان به پروتکلها اشاره میکنند. امری که خود البته، بیشتر، مصداق “مغالطه ای” است. زیرا خطای هیچکس، مجوز خطای دیگری نیست.
اکنون، با این مقدمه، به طور صریح و بیپروا باید اذعان داشت که پروتکلهای بهداشتی اعلام شده برای مراسم پیش رو، بیشتر یک رفع تکلیف ظاهری است تا یک راهنمایی اثربخش. چه کسی میتواند تعداد ساعات سوگواری و عزاداری را کنترل کند؟ کدام مدیریت میتواند شروع و پایان مراسم و محدودیت فضای باز و فاصله دومتر را رعایت کند؟ آنان که شیفته سید و سالار شهیدان هستند، میدانند که در مراسم، با ذکر مصیبت و یادآوری ظلم و ستم رفته بر آن امام بزرگوار و یادآوری ستمهای بیشماری که در طول تاریخ بر همه مظلومان و ستم دیدگان شده است، طاقت
از دست میرود و دیگر در بحبوحه اشک و ماتم، مسئله داشتن ماسک و دستکش و رعایت فاصله اجتماعی مغفول خواهد ماند.
همانطور که گفته شد، روی این سخن، بیشتر
با مردم فهیم است. نگارنده از همه صاحبان مجلس و مردم خداجو، خواهش میکند که سری به بیمارستانها بزنند. آنگاه، وضعیت مخاطره انگیز شهرها و مردمان و رضایت خداوند را در نظر داشته و تا آنجا که میشود، مراسم را به صورت “آنلاین” و در حلقههای محدود خانوادگی برگزار نمایند. امسال شرایط اینگونه است. شاید، این خود، آزمایش
الهی باشد.
فراز ۲- در دوران آموزش آنلاین و از راه دور، بیش از سه میلیون دانشآموز، عمدتا در مناطق محروم و روستاها، امکان استفاده از تلفن هوشمند و ابزارهای اینچنین را ندارند. اینان در خطر ترک تحصیل قرار دارند. راهکار آموزش و پرورش در استفاده از نرم افزار و اپلیکیشن “شاد”، راهکاری ناقص و تبعیض آمیز است. برای دانشآموزان محروم، باید از طریق صدا و سیما بهترین برنامهها تدارک دیده شوند و “بارها” پخش شوند. شاید بهتر باشد که تکالیف و راهنمایی ها، به منزل هایشان ارسال شود و پاسخها دریافت و تصحیح شده و راهنماییها به صورت “مکاتبه ای” با آنان انجام شود.
مسولان آموزش و پرورش در یک سلسله نشست فشرده با مسئولان صدا و سیما، حداقل یک شبکه را به طور “ تمام وقت “ به این کار اختصاص دهند. شاید رضای خدا در این باشد که هزینههای کلان تخصیص یافته برای نشستن یک عزیز بر یک صندلی و گفتگو با او را، صرف تهیه این
برنامهها کنیم.
تحقیقا، میتوان کمپینهایی را شکل داد و برای دانشآموزان محروم، تبلت و تلفن هوشمند تهیه کرد. هرچند، این راهکار دوم، به کارآیی پیشنهاد اول نخواهد بود و اصولا گوشی و تبلت هوشمند برای دانشآموزان، خود، مضرات بسیار دارد و بستر فسادهای متعدد است. بهر روی، میتوان بخشی از بودجه مراسم فراز یک را، در رسیدگی به مشکلات دانشآموزان فراز دو، هزینه کرد.
فراز ۳- حالا که قرنطینه مورد توجه قرار نگرفت، لااقل، پروتکلهای بهداشتی به درستی تعریف و تبیین و ابلاغ و اجرا شوند. اصلا معنا و مفهوم “پروتکل” را بدانیم و به کار ببندیم. پروتکل، “دستورالعمل” نیست. پروتکل بهداشتی، با اندرز و نصیحت و توصیههای بهداشتی فرق میکند. پروتکل، توافقنامه با “ضمانت اجرایی و اجباری” است که معلوم میکند تحت چه وضعیت و چه شرایطی، چه اقداماتی با چه نظارتی و چه ضمانتی باید توسط چه کسانی توسط چه ابزارهایی، با چه روشها و روالها و رویههای دقیق و معینی، روی چه بسترهایی و با چه کنترلهایی و با تامین چه منابعی، انجام گیرند. اگر غیر از این باشد، “پروتکل” نیست، یک یادداشت “رفع تکلیف” است. وقتی میگوییم پول، ناقل خطرناک ویروس است، استفاده گسترده اجباری و مطمئن از پوز و کارتهای بانکی یک ضرورت است. هنگامی که اعلام و ابلاغ میشود که در بانکها و ادارات و دکانها و فضاهای بسته و نقاط خطرناک مانند پمپ بنزینها باید ماسک زده شود، ارائه “ماسک و الکل رایگان” در ورودیهای نقاط یادشده، به همه، یک “باید” است. برای توزیع ماسک و ضدعفونیکننده رایگان، البته، باید کنترل “عدم فساد در توزیع” هم باشد که ماسکهای مذکور، در بازار آزاد دیده نشوند.
فراز ۴- به نظر میرسد که علی رغم هشدارهای مکرر دلسوزان، کنکور سراسری برگزار خواهد شد. نگارنده که خود چند سال، در یک واحد دانشگاهی مسئولیت برگزاری کنکور را عهدهدار بوده، با پیچیدگیهای آن آشناست. در روز آزمون سراسری، رابطان، افراد در بخش قرنطینه، داوطلبان و ناظران در تعامل نزدیک خواهند بود. لازم است که کنترل درجه حرارت و دیگر علایم همه برگزارکنندگان و داوطلبان در روز آزمون صورت پذیرد. اگر ممکن باشد تست PCR داوطلبان مناطق قرمز، به طور گسترده در روز پیش از آزمون انجام گیرد.
نهایتا، آزمون در فضای باز، با نصب سایه بانها و پنکههای بزرگ و ضدعفونی گسترده و مکرر برگزار شود و از این طریق، پروژه بزرگ و خطیر ملی، با حداقل آسیب، به انجام رسد. واضح است که تک تک دفترچهها و پاسخ نامههای داوطلبان و فرمهای برگزاری، باید در نایلونهای جداگانه و چند روز زودتر (که احتمال آلودگی کم شود) با “پروتکلهای امنیتی موثق”، توزیع شوند.
فراز ۵- کرونا، بیشک و تردید، در حوزه بهداشت و اقتصاد پویا و خوداتکایی از یک طرف و شکر نعمتهای الهی از طرف دیگر، درسهای بسیاری داشته و فرهنگسازی کرده است. اما، در کوتاهمدت، بر آحاد مردم از جنبههای بهداشت جسمی و روانی و اقتصادی و اجتماعی، آسیبهای جدی وارد کرده است که جبران حتی قسمتی از آن، خود، مطالعات عمیق و طراحی طرحهای متعدد را میطلبد. آنچه اکنون یک ضرورت غیرقابل انکار است، شرایط بسیار دشوار “اقشار آسیب پذیر” است (که پیشتر، از آنان به مستضعف نام میبردیم). این عزیزان، حتی امکان خرید ماسک، الکل و دستکش را هم ندارند.
کرونا در روستاها، بیداد خواهد کرد. بسیاری از دستورات بهداشتی، تنها در بستر “کلان شهرها” قابل اجراست. آنجا که هنوز مشکل آب آشامیدنی و فعالیتهای نفس به نفس یدی دارند، کجا میتوانند “دورکاری” کنند و ملزومات و کالاهای مورد نیاز خود را با “پیک” تحویل بگیرند؟
بنابرین، لازم است که این همه سازمان و نهاد با بودجههای نجومی و داراییهای بسیار، همیشه و خصوصا در این روزهای سخت، حضور فعالتری در کمک به مردمان و محرومان داشته باشند. مردم غیرتمند شکیبا در قالب گروههای جهادگر میتوانند به مناطق محروم و روستاها بروند و با پروتکلهای “قابل اجرا” از روستاییان و محرومان “به شدت و مشفقانه” نه مانند برخی، با “دوربین و ریاکارانه”، محافظت کنند. پایان سخن، چند بیتی از شاعر فرهیخته وحشی بافقی، برای تلطیف مزاج و ذائقه خواهد بود:
مدتی هست که حیرانم و تدبیری نیست
عاشق بیسر و سامانم و تدبیری نیست
از غمت سر به گریبانم و تدبیری نیست
خون دل رفته به دامانم و تدبیری نیست
از جفای تو بدینسانم و تدبیری نیست
چه توان کرد پشیمانم و تدبیری نیست
شرح درماندگی خود به که تقریر کنم
عاجزم چارهی من چیست چه تدبیر کنم؟
سایر اخبار این روزنامه
قاضی مسعودی مقام: هرکسی هر میزانى که وجه برده باشد، باید برگرداند
زلزله سیاسی در لبنان
دیروز بورس بازان حال خوشی نداشتند
برگزاری کنکور سراسری به تعویق افتاد
دیگر میزان حال افراد نیست!؟
سر گیجه آمریکایی
چگونه اعتمادزایی کنیم؟
کرونا برای همیشه باماست؟
فتاح میداند علیه حداد عادل صحبت کند چه حسنی دارد
حذف فتاح از تلویزیون؟
وعده کور
آقای همتی! وارد بازی اعتمادزدایی شده اید
حتی به مجرمین فرصت دوباره داده میشود
پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار