روزنامه ایران
1399/05/26
شکست تاریخی امریکا ماندگار شد
گروه سیاسی/ رئیس جمهوری در جلسه دیروز ستاد ملی مقابله با کرونا، به دو رویداد بینالمللی در روزهای اخیر اشاره کرد که یکی را شیرین و دیگری را تلخ دانست. بر اساس توضیحات روحانی، رویداد شیرین شکست امریکا در شورای امنیت و موفقیت ایران در برابر زیادهخواهی این کشور بود و حادثه تلخ هم عادی سازی روابط سیاسی با رژیم صهیونیستی از سوی کشور امارات متحده عربی بود.به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، روحانی با اشاره به اینکه روز جمعه روز «مباهله» بود، گفت: ما در این روز یک موفقیت بزرگ را شاهد بودیم و آن در شورای امنیت سازمان ملل برای اولین بار است که امریکاییها در شورای امنیت سازمان ملل قطعنامهای را پیشنهاد میدهند و فقط یک کشور کوچک جزیرهای به او رأی میدهد. من به یاد ندارم که امریکا خودش را آماده کند از ماهها برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران و قطعنامه تهیه کند و آن قطعنامه فقط یک رأی بیاورد آن هم دومینیکن و اگر بگویم جزیره، اشتباه گفتم که یک سوم یک جزیره است و چند کشور هستند که یکی هم دومینیکن است، یک کشور کوچک.
رئیس جمهوری افزود: ببینید کار امریکا به کجا رسیده و به چه روزگار خفتی رسیده و شما از این طرف قدرت برجام را ببینید این برجامی که این همه ضربه خورده در طول این 3 سال با جنایات امریکا و صهیونیستها. همین برجام نیمه جان، روبهروی امریکا ایستاد و امریکا را شکست داد. علت اینکه 11 کشور رأی ممتنع دادند و 2 کشور رأی مخالف دادند، به این دلیل بود که همهشان استدلال کردند که حفظ برجام برای مصالح منطقه و جهان ضرورت دارد و لازم است.
وی ادامه داد: به نظر من روز مباهله امسال 24 ذیالحجه در تاریخ ایران در مبارزه ما با استکبار جهانی یک روز ماندگاری شد.
روحانی با اشاره به ادعای اخیر امریکاییها مبنی بر توقیف کشتیهای ایران توضیح داد: امریکا گفت 4 کشتی ایرانی را در آبهای بینالمللی گرفتیم و داریم میبریم و اینها کشتیهای ایرانی بودند که البته نه کشتی ایرانی بود و نه پرچم ایرانی بود و کل حرف دروغ بود و بنابراین این دروغ بخاطر این بود که آن خفت را تا حدی بپوشانند. این به آن معناست که همان طور که بارها گفتیم، جمهوری اسلامی ایران با قدرتی که امروز در منطقه دارد و با دوستانی که در منطقه دارد و با کشورهایی که با جمهوری اسلامی ایران در اهدافی با هم مشترکاً حرکت میکنند، خوشبختانه موفقیتهای بسیار بزرگی داشته. دیروز یک موفقیت سیاسی برای جمهوری اسلامی ایران و یک شکست سیاسی و حقوقی برای رژیم امریکا بود و امیدواریم کشورهای منطقه هم درس تنبه بیاموزند و خودشان را به یک رژیم غاصب و ظالم و رژیمی که علیه ملتهای مسلمان در طول هفتاد و چند سال جنایت کرده، نزدیک نکنند.
هشدار به امارات: پای صهیونیستها را به منطقه باز نکنید
رئیس جمهوری در تشریح رویداد تلخ این روزها هم گفت: این روزها مواجه شدیم که یک کشور همسایه ما متأسفانه خودش را به دشمن دنیای اسلام و دشمن منطقه و قاتل ملت فلسطین نزدیک کرد و تصمیم گرفت که روابط را با رژیم صهیونیستی برقرار کند. کشوری که کشور مسلمان است و مردم متدینی دارد، مردم بسیار خوبی دارد منتها حاکمان دچار یک مسیر اشتباه و غلطی شدند و فکر میکنند که با امریکا یا رژیم صهیونیستی امنیت آنها تأمین میشود و اقتصاد آنها رشد پیدا میکند و این کاملاً اشتباه است. اولاً این اقدام از نظر ما، اقدامی نادرست، غلط و صد درصد محکوم و خیانتی است به آرمان ملت فلسطین و به آرمان مسلمانها و قدس.
روحانی ادامه داد: ما در کنار شما بودیم ما حافظ شما بودیم.، من چند بار دیگر هم در سخنرانیها اشاره کردم. صدام از ما خواهش کرد و به ما التماس کرد که چیزی نگوییم تا او برود کل کویت، عربستان، بحرین، قطر، امارات را اشغال کند و این ما بودیم که ایستادیم و نگذاشتیم. ما اولین کشوری بودیم در منطقه که تجاوز صدام را به کویت محکوم کردیم قبل از اینکه شورای همکاری خلیج فارس از خواب بیدار شود و از ترس حرفی بزند، همان روز که روز عاشورا هم بود، همان بعد از ظهر روز عاشورا شورای عالی امنیت ملی تشکیل دادیم و این تجاوز را محکوم کردیم بعد به مردم آواره کویت رسیدگی کردیم بعداً در سال بعد به مردم آواره عراق کمک کردیم. ایران همواره به عنوان حامی مسلمانها و همسایگان خودش و امنیت ساز منطقه خلیج فارس نه الان بلکه در طول قرنها و در طول هزاران سال بوده است. وی افزود: متأسفانه امارات اشتباه و خطای بسیار بزرگی مرتکب شده است و امیدواریم از این خطا اینها برگردند و توجه کنند که این مسیر غلط است. نه به نفع حاکمان است و نه به نفع امنیت خودشان است و به اینها هشدار میدهیم، مبادا بخواهند پای اسرائیل را در این منطقه باز کنند که آن وقت حساب دیگری خواهند داشت و برخورد دیگری با آنها خواهد شد. حواسشان جمع باشد تا اینجا خطای بزرگ و عمل خائنانهای انجام دادند و امیدواریم متنبه شوند و این مسیر نادرست و غلطی که انجام شده را ادامه ندهند.
مجازات عدم رعایت پروتکل های بهداشتی
روحانی در بخش دیگری از سخنان خود در ستاد ملی مقابله با کرونا، توسعه زیرساختهای دیجیتال و دولت الکترونیکی، تقویت و توسعه شرکتهای دانش بنیان، برنامهریزی برای خرید واکسن تولید شده مورد تأیید در خارج از کشور، تقویت تولید و تأمین امنیت غذایی و همچنین تقویت صادرات غیرنفتی را از وظایف و اولویتهای دولت برشمرد.
رئیس جمهوری با بیان اینکه ریشهکن شدن کرونا برای هیچ کس مشخص نیست، اظهار داشت: راه این است که برنامهریزی بلندمدتتری را مدنظر داشته باشیم و باید برای تمامی فعالیتهای ضروری زندگی، برنامهریزی کرده و پروتکلهای مخصوص داشته باشیم. روحانی ادامه داد: همه کسانی که تریبونی در اختیار داشته و نفوذ کلام دارند باید با انسجام و وحدت رویه مردم را به رعایت دستورالعملها تشویق کنند و همه باید متحدانه و همدلانه در این مسیر حرکت کرده و پیش برویم. رئیس جمهوری تأکید کرد: همچنان که به دنبال ساختن واکسن هستیم، باید در تحقیقات، همکاری خود را با دیگر کشورها ادامه دهیم و ضمن تقویت فعالیتها برای ساخت واکسن در داخل کشور، اگر کشوری موفق به ساخت واکسن کرونا شد باید برای خرید آن تلاش و برنامهریزی کنیم.
روحانی با اشاره به اینکه در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا در زمینه تخلفات از دستورالعملها و مجازاتهای پیشبینی شده، بررسیهای لازم انجام و برخی از آنها به تصویب رسیده است، گفت: باید با تخلفاتی که انجام میشود، برخورد کنیم که امروز برخی از مجازاتها و مقابله با تخلفات اداری در اصناف در ستاد ملی تبیین شد و توسط دستگاههای مسئول ابلاغ خواهد شد. رئیس جمهوری با بیان اینکه میبایست برای برگزاری کنکور و عزاداریها در ماه محرم نیز به طور دقیق از اجرای دستورالعملها مراقبت کنیم، گفت: نمیتوان میلیونها نفر اعم از دانشآموزان و خانوادههای آنان را نسبت به برگزاری کنکور در شرایط ابهام قرار دهیم.
وی افزود: البته براساس آنچه پیش از این اعلام شد، کنکور با توجه به همه شرایطی که از لحاظ بهداشتی باید انجام شود، برگزار خواهد شد اما نمیتوانیم مثل سالهای گذشته عمل کنیم و باید نسبت به بسیاری از شرایط مراعات داشته باشیم که در این راستا تجربه بسیار خوب در برگزاری 2 کنکور دکترا و کارشناسی ارشد را داریم و باید از آنها در برگزاری کنکور سراسری استفاده کنیم.
مقدمه شکست «اسنپ بک»
سید محمد صدر
کارشناس سیاست خارجی
آنچه در جلسه شورای امنیت سازمان ملل به ابتکار دولت امریکا رقم خورد، در حکم یک شکست سنگین برای امریکا و دونالد ترامپ و متقابلاً یک موفقیت برای دیپلماسی ایرانی بود چرا که اقدامی که امریکا در پی آن بود یعنی تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران بر خلاف توافق برجام، برهم زننده توافق هستهای بود. ابتکار ترامپ که در ابتدا از توافق هستهای خارج شد و حالا بهدنبال منتفی کردن یکی از بندهای برجام بود، مصداق رویکرد یکجانبهگرایی رئیس جمهوری امریکاست که مورد قبول اعضای شورای امنیت سازمان ملل قرار نگرفت. در حقیقت یک اجماع نسبی در جهان وجود دارد که یکجانبهگرایی امنیت جهانی را به خطر میاندازد.
همچنان که با دیگر اقدامات ترامپ مثل خروج از سازمانها و مجامع بینالمللی هم همین واکنشهای منفی دیده شده است. مشکل ترامپ این است که فکر میکند با زورگویی و فشار میتواند خواستههای غیرمنطقی و غیرقانونی خود را به دیگران تحمیل کند. در این میان البته رأی کشورهای اروپایی و همراهی نکردن آنها با قطعنامه دولت امریکا واجد اهمیت بیشتری است. اروپاییها برجام را ابتکار عمل خود میدانند. اگر چه وزیر خارجه وقت امریکا در مذاکرات منتهی به توافق هستهای نقش برجستهای یافت اما بنیانهای این گفتوگوها با ابتکار اروپا و مشخصاً مسئول سیاست خارجی آن بود. بنابر این کشورهای اروپایی همچنان نسبت به حفظ اصل برجام دغدغه دارند چرا که آن را برای امنیت منطقه و حتی جهان مهم میدانند. از همین رو رأی ممتنع آنها نشاندهنده آن است که قاره سبز هم از اقدامات و عملکرد دولت ترامپ رضایتی ندارد و به نظر میرسد به نوعی در انتظار نتیجه انتخابات ریاست جمهوری این کشور هستند. اگر ترامپ شکست بخورد – انتخابات اگر همین امروز برگزار شود ترامپ بازنده خواهد بود- اروپاییها هم اراده خود برای عملی کردن تعهدات برجامی را سرعت خواهند بخشید. شکست ترامپ و پمپئو در شورای امنیت آن هم با آن کیفیت که تنها یک کشور کوچک با آن همراهی کرد، مقدمهای است برای شکست سنگینتر کاخ سفید در برنامه بعدی خود یعنی استفاده از «اسنپ بک» یا مکانیسم ماشه که درصدد بازگرداندن همه تحریمها علیه ایران است. در حال حاضرهم چین و روسیه و هم اروپاییها یادآور شدهاند که امریکا از برجام خارج شده و حق بهره بردن از سازوکارهای این توافق را ندارد. بنابر این از هماکنون میتوان پیشبینی کرد که امریکا در صورت توسل به این راه غیرقانونی یعنی «اسنپ بک» با یک افتضاح بینالمللی دیگر روبه رو خواهد شد. نکته دیگری که یادآوری آن مهم است اینکه دولت امریکا دشمن نظام جمهوری اسلامی ایران است و شکست او در هر صحنهای قاعدتاً به نفع ایران است.توافق هستهای برجام نشانهای از فعال بودن دیپلماسی ایران بود و حالا شکست امریکا در شورای امنیت هم مصداق دیگری است از کارآمد بودن دیپلماسی دولت. اگر چه طیفهایی از مجموعههای سیاسی در ایران و مشخصاً مخالفان دولت همچنان بر بیهوده بودن برجام اصرار دارند، اما واقعیت آن است که توافق هستهای در حکم سند و سد محکمی است که تهران در مواجهه با فشارهای حداکثری امریکا میتواند به آن استناد کند و در حقیقت دست بالا را در مناسبات بینالمللی داشته باشد.
تأیید اقتدار و اعتبار ایران
رامین مهمان پرست
سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه
تلاش ناکام جدیدی را از امریکا در رابطه با قطعنامه پیشنهادی جهت تمدید تحریم تسلیحاتی ایران شاهد بودهایم. این حرکت امریکاییها، در جهت نقض قطعنامه 2231 شورای امنیت بود که به دلیل مصوبه برجام در این شورا به تصویب رسید و در ماه اکتبر، ایران پس از 5 سال تعهدی که برای راستیآزمایی فعالیت هستهای داشت، مجاز به خرید و فروش سلاحهای مرسومی شد که هر کشوری برای دفاع از امنیت خود میتواند از آن استفاده کند.
دلیل اصلی امریکاییها در وارد ساختن فشار غیرمنطقی و رفتار غیرقانونی برای تمدید تحریمهای تسلیحاتی، اول از همه ترس از دست دادن توطئههایی است که در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس به دنبال آن هستند و همواره جمهوری اسلامی ایران اصلی ترین عامل خنثی سازی این طرحها بوده است. نقشی که ایران در مقابله با گروههای تروریستی داعش در داخل عراق و سوریه و سایر مناطقی که این گروهها در حال فعالیت بودند، داشته و موجب ثبات و امنیت منطقه شده امریکاییها را نگران میکند. آنها از اینکه جبهه مقاومت در مقابل زیادهخواهیهای رژیم صهیونیستی قویتر شده، ناراحت هستند. به همین دلایل امریکاییها مجموعهای از سناریوهای مختلف را با هدف تقویت رژیم صهیونیستی و ترساندن کشورهای مختلف منطقه از ایران، طراحی کردهاند. فروش سلاح به کشورهای عربی منطقه و در کنار آن فضاسازی و منحرف کردن افکار عمومی به سمت تهدید ساختگی که از ایران به وجود آوردهاند، از جمله اقداماتی است تا در حاشیه آن بتوانند از این مجال برای امنیت رژیم صهیونیستی و عادیسازی روابط با کشورهای عربی منطقه استفاده کنند. همانطور که دیدیم، کشور امارات خیانت بزرگی را به آرمان مردم فلسطین انجام میدهد و با عادی سازی روابط قبح این مسأله را میشکند و پیشبینی میشود که در ادامه این سناریو، بعضی از کشورهای عربی دیگر هم بخواهند اقداماتی را در جهت عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی داشته باشند. در واقع به نظر میآید هدف امریکاییها از پیشنهاد قطعنامههای مختلف به شورای امنیت با وجود اینکه پاسخی نمیگیرند و کسی هم آنها را همراهی نمیکند، این است که هم میخواهند صورت مسأله را از بحث عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی عوض کنند و هم کشورهای مختلف را بدهکار خود کرده تا در قبال عادی سازی روابط با رژیم اسرائیل سعی بر جبران آن و یا سکوت کنند.
همه این سیاستها ارتباط مستقیم به انتخابات ریاست جمهوری در امریکا هم دارد. آقای ترامپ و دوستانش از یک سو شکستهای بزرگی را در سیاست خارجی و همچنین در داخل کشور مانند بحث کرونا داشتهاند و از سوی دیگر شرایطشان در برابر دموکراتها اصلاً خوب نیست و تلاش میکنند که برگ برندهای را برای انتخابات آماده کنند. شاید برگ برندهای که به دنبالش هستند، امتیازاتی باشد که برای رژیم صهیونیستی فراهم میکنند و با فضاسازی و ایجاد جنگ روانی، ایران را تحت فشار میگذارند و سعی میکنند که تحریم ها را به اشکال مختلف ادامه دهند. البته ریسکی که امریکاییها میکنند و شکست سنگینی که در قطعنامه پیشنهادی اخیر داشتهاند، از اعتبار و حیثیت امریکا کم میکند. عدم همراهی کشورها و فقط حمایت یک جمهوری ذرهبینی با امریکا شکست دردناکی است. ولی از این تیمی که در ایالات متحده سر کار است، بعید نیست که همچنان رفتارهای غیرمنطقی که حاکی از یک نوع عدم تعادل روحی در بین مقامات امریکایی هست را ادامه بدهند. آنها از لطماتی که به سیاست خارجی امریکا وارد میشود، درس نمیگیرند. در هر صورت نتیجه همه این فعالیتها این است که اقتدار جمهوری اسلامی ایران و اعتبارش در بین افکار عمومی دنیا با حمایتی که در جامعه جهانی از کشور ما صورت میگیرد، پررنگ میشود و دنیا متوجه میشوند کسی که حق به جانب است، ایران است و کسی که نقض تعهدات را دارد و غیرقانونی از برجام خارج شد و سعی دارد که با تحریمهای یکطرفه به کشورها فشار بیاورد تا برخلاف قطعنامه 2231 بخواهند تحریم تسلیحاتی ایران را تمدید کنند، مقصر اصلی است.
مهدی ذاکریان، استاد دانشگاه از بحران تئوریک امریکا در قبال ایران میگوید
توسل به مکانیسم ماشه یک تلاش تبلیغاتی است
احسان بداغی
خبرنگار
مهدی ذاکریان، استاد دانشگاه و کارشناس سیاست خارجی، جلسه شورای امنیت و شکست فاحش ترامپ را نتیجه اشتباهات تکراری دولت امریکا میداند و معتقد است تلاشهای امریکا برای توسل به مکانیسم ماشه هم راه به جایی نخواهد برد. او بر این نکته هم تأکید دارد و به مخالفان داخلی دولت یادآوری میکند که برجام همچنان زنده است و در عرصه بینالملل برای ما فایده دارد.
٭٭٭
آیا شما به عنوان یک تحلیلگر مسائل بینالمللی چنین ترکیب رأیی را برای جلسه شورای امنیت درخصوص قطعنامه پیشنهادی امریکا پیشبینی میکردید؟ مخصوصاً اینکه امریکا تنها بتواند یک رأی مثبت برای این قطعنامه با خود همراه کند و اروپاییها یکدست رأی ممتنع دادند.
من هم مانند بسیاری پیشبینی میکردم که این قطعنامه در شورای امنیت رأی نمیآورد. قبلاً هم در گفتوگوهایی این را تأکید کرده بودم که امریکا نمیتواند در این خصوص موفق شود. ولی اینکه آرا به این صورت و به شکل یکپارچه ممتنع باشد، به گمان من قدری دور از انتظار بود. من شخصاً فکر میکردم که اروپاییها تا حدی در این موضوع با چین و روسیه همنظر و همرأی شوند. بنابراین این حجم از رأی ممتنع قدری با پیشبینیها فاصله داشت.
امریکاییها گفتهاند که این پایان راه نیست و تازه در آغاز مسیری برای حفظ تحریمهای تسلیحاتی ایران هستند. روشن است که این موضع امریکاییها اشاره به توسل آنها به مکانیسم ماشه دارد. این انتظار امریکاییها از عملکرد مکانیسم ماشه با توجه به ترکیب رأیی که در جلسه شورای امنیت دیدیم، چقدر واقعبینانه است و تا چه اندازه میتوانند امید عملیاتی به آن داشته باشند؟
امریکاییها از اول و به طور مشخص از مه سال 2018 تا الان در حال اشتباه هستند. خطاهای آنها پشت سر هم در حال رخ دادن است و کسانی که به آقای ترامپ مشاوره میدهند، در این حوزه با بحران تئوریک و نظری جدی مواجه هستند. امریکاییها یک تئوری به نام power of image دارند. بر اساس آن میگویند باید تصویری هراسناک از ایران بسازیم و به همین خاطر بقیه کشورها رفتارهای ما علیه ایران را تأیید کنند. آن شکل این است که ایران یک کشور یاغی، تروریست و غیرعادی است. امریکاییها انتظار دارند این تصویر دروغی را که ساختهاند و در حال بزرگتر کردن آن هستند باعث شود به هدف خود برسند. آن هدف هم به زانو درآوردن ایران است. این یک کار تئوریک جدی است که تیم مشاوران ترامپ بشدت روی آن تمرکز کردهاند. متاسفانه در داخل هم عدهای با اظهار نظرهای غلط به این تئوری کمک کردند. طراحان این نظریه اول آمدند گفتند ایران 40 سالگی جمهوری اسلامی را نمیبیند، ولی این کار شکست خورد. بعد گفتند ما با ایران مذاکره میکنیم اما 12 تا پیش شرط داریم، این هم شکست خورد. گفتند هیچ شرطی هم نمیگذاریم و مذاکره میکنیم، دوباره تلاششان شکست خورد. بعد گفتند تحریمهای تسلیحاتی را تمدید میکنیم که این هم تا اینجا شکست خورده. یعنی هر قدمی برداشتند منجر به شکست شده. اما باید نگاه کنیم و ببینیم چه چیزی سبب شد امریکاییها شکست بخورند؟ در واشنگتن تمام دانشمندان نئوکان، اندیشکدهها، استراتژیستها و رسانهها را برای این کار بسیج کرده بودند که نهایتاً موفق نشدند.
در مقابل دولت آقای روحانی و وزارت خارجه تئوری که داشتند power of concept یا قدرت مفهوم بود. این تئوری این بود که میگفت باید مفاهیم را در روابط بینالملل بازنگری کنیم؛ شما میگویید تروریسم و ما هم قبول داریم تروریسم محکوم است اما کدام تروریسم؟ آیا کاری که ترامپ با تحریم میکند تروریسم اقتصادی نیست؟ یا کاری که خلاف نظام بینالملل است نقض عهدنامههای بینالمللی و بازیگری بد در نظام بینالمللی نیست؟ بنابراین از قدرت مفاهیم ما استفاده کردیم و پایبندی ایران هم به موارد مختلف تعریف شد. یعنی اگر ایران به برجام و NPT پایبندی دارد این کار را در برابر پایبندی باقی اعضا اجرا میکند. لذا ایران برخی از تعهدات خود را به صورت پلهای تعلیق کرد. به واسطه این فعالیت تئوریک قوی و
بی نظیر توسط ایران، آخرین تلاش ترامپ هم با شکست مواجه شد. لذا من فکر میکنم توسل به مکانیسم ماشه هم چیزی بیشتر از یک تلاش تبلیغاتی نخواهد بود.
رأی ممتنعی که اروپاییها به قطعنامه پیشنهادی امریکا دادند به نظر شما چگونه در ماجرای پیگیری مکانیسم ماشه توسط امریکا بازتاب خواهد داشت؟ یعنی نشانهای برای اختلاف جدی بین دو طرف در آن خصوص است یا نه اینکه نزدیکتر میشوند؟
ببینید مکانیسم ماشه در درون برجام تعریف شده و اروپاییها معتقدند که امریکا در جریان برجام درست عمل نکرده و رفتار اشتباهی داشته است. اساساً با خروج از برجام، توسل امریکا به ماده ۳۶ و ۳۷ برجام بی معنی است. بنابراین من معتقدم در استفاده از مکانیسم ماشه توسط امریکا تقریباً همین شکافی که در جلسه شورای امنیت دیدیم، باز هم کم و بیش بین امریکا و اروپا تکرار شود.
به اعتقاد من اروپاییها در رأی ممتنع یکدستی که داشتند همزمان میخواستند پیامی هم به ایران بفرستند. آن پیام این بود که در مسائل منطقه و بینالمللی که ایران با اروپا تفاهم نکرده، هر چند بی ربط به برجام باشد اما نظر آنها با ایران متفاوت است. اینجاست که اهمیت اجتناب از برخی سخنان تبلیغی و شعاری در برخی مسائل مشخص میشود.
ما باید دقت کنیم که موضعگیریهای ما باید با منشور سازمان ملل و موازین حقوقی جامعه بینالمللی هماهنگی داشته باشد. حرکات شعاری و ناهماهنگ در این خصوص میتواند آثار نامطلوبی برای ما به دنبال داشته باشد و از قدرت نفوذ ما در عرصه بینالملل بکاهد.
در این زمینه مخالفان نظر شما میگویند که در عرصه جهانی بازیگرانی نظیر خود امریکا یا اسرائیل بارها موازین مختلف را نقض کردهاند و آن را رعایت نمیکنند؟
بله آنها رعایت نکردهاند اما همزمان دارای سطحی از قدرت نظامی، سیاسی و اقتصادی هستند و حرف ناحقی که میزنند را به زور اقتصاد، اسلحه و تبلیغات و استفاده از ابزارهای بانکی جهانی به صورت حق جلوه میدهند. اما قدرت ما از منطق ما بر پایه امکانات محدودتری سرچشمه میگیرد و به همین دلیل لازم است مواضعی بگیریم که دارای پذیرش جهانی باشد. ما اگر قدرت بلامنازع اقتصادی، نظامی و مالی بودیم، میتوانستیم واقعیتهای منطقه را به خواست خودمان تغییر دهیم اما وقتی در منطقه بسیاری از همسایگان با ما نیستند، در نظام بینالملل شماری از کشورها یا با ما همکاری ندارند یا مقابل ما هستند و دارای قدرت اقتصادی فائقه نیستیم باید متوجه باشیم که در اتخاذ مواضع خود به مرز توانمندیها و داشتههایمان دقت کنیم. اروپاییها در رأی ممتنع خود میخواستند این را بگویند که در بسیاری از مسائل مانند حقوق بشر، منطقه، تروریسم و اینها نظر ما با ایران متفاوت است و ما باید به این موضوع هم دقت کنیم.
با این ترتیب فکر میکنید دلیل پیگیری مجدانه امریکا برای فعال کردن مکانیسم ماشه چیست؟ چرا با این صحنهای که شما تصویرسازی میکنید آنها منطق متفاوتی برای ادامه کارشان اتخاذ نمیکنند؟
به این دلیل که عرض کردم، در این مسیر دچار بحران تئوریک هستند و اساساً به نظر نمیرسد یک نقشه استراتژیک منطقی داشته باشند. امریکاییها در این سالها در موضوع برجام و ایران به صورت مداوم دچار اشتباه شدهاند و الان در موضع انزوای کامل هستند. البته من معتقدم عدهای در خود ایران به دلیل مواضع نادرست و غیرواقعبینیانهای که در قبال برجام و مسائل منطقه داشتند، ناخواسته به موضع ترامپ کمک میکردند و گهگاهی بابت همین مسائل امریکا از انزوا هم درمیآمد. مثلاً عدهای همان اول میگفتند برجام را آتش بزنیم و خارج شویم، بله آتش زدن کار سادهای است اما همراه کردن دنیا با ایران و علیه امریکا است که سخت است.
شما ببینید انگلیس متحد سنتی امریکاست و شما نمیتوانید یک قطعنامه در شورای امنیت پیدا کنید که پیشنویس آن از سوی امریکا تهیه شود و انگلیس به آن رأی ندهد. جلسه اخیر شورای امنیت در تاریخ روابط بینالملل بینظیر است، هم از نظر اختلافی که ایران و برجام بین متحدان امریکا ایجاد کردند و هم از نظر انزوایی که امریکا دچار آن شد. آن هم در شرایطی که تحریمهای امریکا در داخل هم هر چند تأثیر داشته اما به نتیجه مورد دلخواه آنها نرسیده. این تحریمها میتوانست حتی خیلی از قدرتهای اقتصادی دنیا را فلج کند اما ما هنوز روی پا هستیم. ما در داخل کشوری زندگی میکنیم که به رغم اینکه بسیاری از رسانهها مانند رسانههای امریکا و اپوزیسیون درباره برجام و دولت مینویسند، توانستهایم اهداف اقتصادی-سیاسی امریکا از تحریم را ناکام بگذاریم. بخش بزرگی از این هم البته ناشی از مقاومت سخت و جدی مردم است که تحمل میکنند و به نسبت فشارهای موجود کمتر گلایه دارند. بنابراین من معتقدم که امریکا اساساً در این موضوع دچار خطای فاحش تشخیص بوده و همین هم اشتباهات پی در پی آنها را رقم زده. نکته این است که گروهی در داخل کشور نباید به شکل دیگری در این موضوع دچار خطای تشخیص شوند و جای امیدواری است که حداقل این اتفاقی که افتاد، نشان بدهد که علی رغم خیلی از موضعگیریها هنوز برجام زنده است و در عرصه بینالملل برای ما نتیجه میدهد.
چه ارزیابی از واکنشهای آتی ایران دارید؟
واکنشهای تخصصی و حرفهای در جامعه جهانی جواب میدهد. آقای دکتر ظریف تحول مهمی در عرصه تصمیمگیری سیاست خارجی پدید آورد. واکنشهای تبلیغی به تصمیمهای دوراندیشانه، تئوریک و حقوقی تبدیل شدهاند. بر این باورم که در این مسیر سخت، واکنش آتی ما بر پایه تکنیکهای حقوقی باشد. ما تاکنون یک سنت هزینه نکردیم. برعکس با برجام پول نقد، حق غنیسازی و حتی حق خرید و فروش تسلیحات و نیز در مراحل پایانی امتیازهای دیگر را به دست میآوریم. خروج ترامپ، امروز نتایج بزرگ برای ایران خواهد داشت.
اکنون ایران تعیین میکند با چه شرایطی آماده توافق است نه آنها. کما اینکه در ۲۰۱۵ نیز ایران از موضع عزت امتیازاتی به دست آورد که چهار سال است ترامپ دوندگی میکند تا آنها را نابود کند و نتوانسته است. این یعنی شکست امریکا، اسراییل و سعودی.
اهمیت حفظ برجام؛ پیام جلسه شورای امنیت
علی ماجدی
سفیر پیشین ایران در آلمان
شکست فاحش امریکا در به تصویب رساندن قطعنامه تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران در شورای امنیت سازمان ملل نقطه روشنی در اثبات ناکامی سیاست فشار حداکثری امریکا بود. سیاستی که در سالها و ماههای اخیر به واسطه بازگرداندن تحریمهای هستهای و فضاسازی علیه ایران با هدف توقف اجرای توافق هستهای دنبال شد اما سیاست درست و دیپلماسی هوشمندانه ایران در مواجهه با کارشکنیهای گسترده امریکا مانع از به ثمر رسیدن آن شد. نگاهی به روند آرای نشست جمعه شورای امنیت نشان میدهد که سیاست حفظ برجام که ذیل اتخاذ یک تصمیم هوشمندانه از سوی ایران پیگیری شد، از اتحاد کشورهای اروپایی عضو دائم و غیر دائم شورای امنیت با امریکا جلوگیری کرد. این مسأله خاصه زمانی اهمیت پیدا میکند که امریکا بر همراهی این کشورها با قطعنامه پیشنهادی خود حساب ویژهای باز کرده بود.
این اتفاق در حالی روی داد که ایران و تحقق هدف امریکا برای تضعیف موقعیت آن از جمله مهمترین موضوعات جاری سیاست خارجی امریکا به شمار میآید که دستکم برای شماری از نخبگان و روشنفکران این کشور بسیار حائز اهمیت است. ناکامی ترامپ در رابطه با ایران میتواند بشدت به موقعیت سیاسی او در میان جامعه الیت امریکا لطمه وارد کند و میزان حمایت از او در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو را به حداقل ممکن برساند. چه به دنبال شکست دولت امریکا در سایر موضوعات سیاست خارجی، عمده توجه و امید آن معطوف ایران شده و تضعیف آن و شکست برجام تنها نقطه امید رئیس جمهور امریکا برای به دست آوردن امتیازی قابل ملاحظه در آستانه انتخابات است. از سوی دیگر تلاش امریکا برای به شکست کشاندن برجام درحالی صورت میگیرد که تنها چند ماه به انتخابات ریاست جمهوری امریکا باقی مانده است و ترامپ طبق نظرسنجیهای متوالی صورت گرفته در امریکا موقعیت شکنندهای در صحنه سیاست داخلی دارد. بی تردید کشورهای اروپایی طرف برجام در مواجهه با قطعنامه پیشنهادی امریکا از وضعیت ترامپ در آستانه انتخابات مطلع هستند و این ارزیابی در موضعگیری آنها در نشست اخیر شورای امنیت بی تأثیر نبود. اروپاییها نه فقط به خاطر کارشکنیهای امریکا در روند اجرای برجام که بحران جدی برای آنها ایجاد کرد بلکه به دلیل رفتارهای ترامپ با خود این کشورها نیز مایل به انتخاب مجدد او در انتخابات نیستند.
در حقیقت اروپا با پیشبینی اینکه در صورت کنار رفتن ترامپ، فضا برای اجرای همه جانبه تعهدات آنها فراهم میشود و در نتیجه ایران هم اجرای تعهدات پیشین خود را از سر میگیرد، تلاش کردند برجام را با هر شرایطی که شده حفظ کنند.
امریکا بازی را ترک نمیکند
یوسف مولایی
استاد دانشگاه و حقوقدان
شکست امریکا درخصوص قطعنامه ادامه تحریمهای تسلیحاتی علیه ایران هر چند قابل پیشبینی بود اما از منظری هم میتواند جای تعجب داشته باشد. از این نظر که تقریباً هر ناظر سادهای هم میتوانست متوجه شود که تلاش امریکا در این زمینه به جایی نمیرسد، اما امریکا با اصرار بر این موضوع به مسیری رفت که نهایت آن منتهی به یکی از بدترین و تحقیرآمیزترین موقعیتهایش در شورای امنیت سازمان ملل شد. سؤالی که پیش میآید این است که آیا امریکا با آن دستگاه عریض و طویل کارشناسان سیاست خارجیاش نتوانسته بود این نتیجه روشن را پیشبینی کند و به چنین تحقیری گرفتار شد یا اینکه این موضوع را میدانست اما برای ادامه کار مسیری را طراحی کرده که ورق را برگرداند و این تنها صحنه اول نمایش او بود؟ برای این سؤال هنوز پاسخ مشخصی در دست نیست اما براساس سوابق دوره زمامداری ترامپ و حرکتهای حسابنشده فراوانی که داشته میتوان اینگونه گفت که اتفاق رخ داده برای امریکا در این خصوص ناشی از نبود یک شناخت و نداشتن یک استراتژی مشخص بوده.
امریکا میخواهد با فعال کردن مکانیزم ماشه همچنان در زمین تقابل با ایران برای به پایان رساندن برجام بماند. اروپاییها در این میدان هر چند همراهی کاملی با ایران ندارند و حتی تقابلهایی را نیز با ایران رقم میزنند اما مشخصاً به صورت سرسختانه مخالف بر هم خوردن برجام هستند. این مهم را میشد از رأی ممتنع آنها در جلسه شورای امنیت سازمان ملل متحد دریافت. به همین اعتبار بعید است که در جریان تلاشهای امریکا برای فعال کردن مکانیز ماشه، شاهد همراهی معناداری از طرف اروپاییها با زمامداران واشنگتن باشیم. این نیز چیزی است که از الان تا حد زیادی قابل پیشبینی است.
با همه اینها اما به نظر میرسد که امریکا در این مسیر صرفاً به دنبال گرفتن نتیجه مستقیم در استفاده از این ابزارهای حقوقی نباشد. فعال کردن مکانیزم ماشه توسط امریکا با توجه به خروج این کشور از برجام یک چالش حقوقی بسیار پیچیده و احتمالاً جنجالبرانگیز خواهد بود که میتواند مباحث جدید و دارای اهمیتی را در چارچوب حقوق بینالملل را برای اولین بار ایجاد کند. بعید نیست که امریکاییها جدای از فعال شدن یا نشدن این مکانیزم در پی ایجاد فضایی تنشآلود و چالشی در عرصه بینالملل در پی طرح این مباحث باشند. یعنی چیزی که میتواند نگاهها را متوجه ایران و مسأله هستهای کند و آنها با استفاده از دیپلماسی عمومی و رسانهای خود موج جدیدی از تبلیغات سراسری علیه ایران راه بیندازند. با این وجود از یک سو نظر منفی افکار عمومی جهان و از سوی دیگر مقاومت اروپا در مقابل سیاستهایی که منتهی به مرگ برجام میشوند از جمله عوامل تأثیرگذاری هستند که باعث خنثی شدن این سیاست خواهند شد.
بررسی آثار اقتصادی قطعنامه مردود امریکا
فریدون مجلسی
کارشناس مسائل بینالملل
قطعنامه پیشنهادی امریکا برای تمدید ممنوعیت تسلیحاتی ایران در روزهای اخیر به درهای بسته خورد و با اخذ فقط دو رأی موافق نتوانست از سد شورای امنیت سازمان ملل عبور کند. این درحالی است که برای تصویب یک قطعنامه در شورای امنیت سازمان ملل متحد نیاز به رأی مثبت حداقل 9 کشور عضو شورای امنیت است و در عین حال نباید قطعنامه از سوی هیچیک از اعضای دائم شورای امنیت (امریکا، روسیه، چین، انگلیس و فرانسه) وتو شود.
امریکا از ابتدا پیشبینی کرده بود که احتمال وتوی روسیه و چین وجود دارد اما گمان نمیکرد که با 11 رأی ممتنع نیز مواجه شود و فقط 2 رأی مثبت که یکی خود امریکا و دومی جمهوری دومینیکن بود، به دست بیاورد. این موضوع بیش از هر چیز یک باخت برای رئیس جمهوری امریکا، دونالد ترامپ، در آستانه انتخابات این کشور بود و از انزوای آن خبر میداد.
تحریمهای تسلیحاتی شورای امنیت سازمان ملل که از سال ۱۳۸۶ علیه ایران اعمال شده بود، بواسطه برجام امسال پس از گذشت 13 سال به پایان رسید و به نوعی با رد قطعنامه پیشنهادی امریکا مشخص شد که هنوز برجام آثاری بر روابط بینالمللی ایران دارد. اما اینکه این برنامه جامع اقدام مشترک و همینطور شکست قطعنامه پیشنهادی امریکا روی مسائل اقتصادی ایران اثر خواهد داشت یا خیر، موضوعی است که نمیتوان به آن نگاه هیجانی داشت.
رد پیشنهاد بازگشت تحریمهای تسلیحاتی ایران اگرچه ممکن است تأثیراتی روانی بر اقتصاد ایران نظیر بازار سرمایه داشته باشد اما مسألهای جدا از سایر تحریمهای امریکا بویژه تحریمهای بانکی و نفتی است. این تحریمها تقریباً برجام را از جهت اقتصادی بیاثر کردهاند و رأی ممتنع یا مخالف 13 کشور به قطعنامه پیشنهادی امریکا نمایانگر گشایش در بخش اقتصادی نیست.
بر این اساس اقتصاد ایران کماکان تحت تأثیر تحریمهای امریکا قرار دارد و زمانی میتوان به گشایش درهای اقتصاد جهان به روی ایران امیدوار بود که تفاهمی در چارچوب برجام برای برداشته شدن تحریمهای مؤثر بر اقتصاد از طرقی نظیر تهدید در برابر تحریم شکل بگیرد.
در مورد این تفاهم احتمالی لازم است چند نکته را مد نظر قرار بدهیم. نخست آنکه عمر دولت کنونی امریکا به گشایش در روابط ایران وامریکا و احیای برجام قد نمیدهد و ترامپ شانسی برای این موضوع ندارد. چراکه هر نوع تفاهم نیازمند ماهها مذاکره است و از اینرو نمیتوان انتظار داشت که شرایط اقتصادی کشور تحت تأثیر عوامل خارجی تغییری طی ماههای آتی داشته باشد. اما در بازهای بلند مدت تر، به نظر میرسد که شاهد یک گشایش در روابط و تغییر جهت اقتصاد ایران باشیم.
سایر اخبار این روزنامه
سالروز ورود آزادگان به کشور گرامی باد
راحت گریه میکرد و راحت میخندید
این بایرن بود یا ژنرال فرانکو؟
انتصاب سرپرست وزارت صنعت معدن و تجارت
امسال فقط پرچمها افراشته میشوند
مصایب تنهایی در جدال با ویروس هزار چهره
قاب قرن
تاریخ؛ چراغی روشن در تاریکی
سلام ایران
مقدمه شکست «اسنپ بک»
آزادگان دلدادگانی سرشار از صبر و معرفت
با اتحاد به مقابله با رژیم صهیونیستی برویم
باخت
شکست تاریخی امریکا ماندگار شد