روزنامه آرمان ملی
1399/06/10
قوانين تا تغيير نكند آسيب به زنان حل نمیشود
با افشاگري برخي زنان در مورد تعرضهايي که نسبت به آنها صورت گرفته موجي در شبکههاي اجتماعي در اين زمينه شکل گرفته که بسياري از کساني که در اين زمينه آسيبديده بودند مشکلات خود را عنوان کردهاند. آيا شبکههاي اجتماعي منشأ تحول در برخي باورهاي اشتباه جامعه در اين زمينه شده است؟اين مسأله را بايد به دو بخش فردي و اجتماعي تقسيم کنيم. مسأله فردي پس از مدت کوتاهي داراي گستره کمي است و پس از مدتي از بين ميرود. اين در حالي است که مشکلات اجتماعي در کوتاهمدت به وجود نميآيد و به همين دليل نيز سالها طول ميکشد تا از بين برود. تعرض به زنان در قبل از انقلاب نيز وجود داشته و کسي نميتواند مدعي شود پس از انقلاب بهوجود آمده است. نکته مهم اين است که چرا در گذشته کسي در اين زمينه افشاگري نميکرد اما امروز اين اتفاق رخ داده است؟ در گذشته اگر قرار بود دراين زمينه افشاگري صورت بگيرد بايد در رسانهها صورت ميگرفت که هيچ سردبيري حاضر نميشد دست به چنين اقدامي بزند. مهمترين دلايل تعرض به زنان در جامعه ما بيکاري، فقر و تورم است و به همين دليل نيز کار به جايي رسيده که به حد فاجعه رسيده و ديگر زنان نميتوانند آن را تحمل کنند. قبل از انقلاب اين وضعيت در بين هنرپيشهها وجود داشت و همه نيز ميدانستند که فلان هنرپيشه با ديگران ارتباط دارد. در شرايط کنوني نيز ممکن است بسياري از دختراني که در نهادهاي خصوصي کار ميکنند به شکلهاي مختلف با آسيب مواجه شوند. ما در تحقيقاتي که در انجمن علمي مددکاري اجتماعي درباره زنان روسپي انجام دادهايم به اين نتيجه رسيدهايم که اغلب زنان روسپي از محلي که کار ميکردند، وارد اين مسير شدهاند. در اغلب موارد کارفرما به دليل اينکه اين زنان مطلقه بودهاند و نياز مالي داشتهاند از آنها درخواست جنسي ميکردهاند که گاهي اين زنان براي از دست ندادن کار خود مجبور بودهاند به درخواست کارفرما پاسخ مثبت بدهند. پس از مدتي نيز اين کار براي آنها عادي ميشده و در نهايت به روسپيگري روي آوردهاند.
چرا در جاهاي خصوصي اين اتفاق رخ ميدهد؟آيا به دليل محدوديتهاي نظارتي است؟
اگر واقعبينانه به قضيه نگاه کنيم اين اتفاق در بين اقشار مختلف جامعه رخ ميدهد. به عنوان مثال بين اساتيد دانشگاهها، بازيگران سينما و... نيز اين اتفاقات رخ ميدهد. نکته مهم اينکه در اغلب کشورهاي جهان افشاگري در اين زمينه و مراجعه به قانون وجود دارد اما در ايران چنين کانالهايي براي بيان اينگونه مشکلات وجود ندارند يا اگر وجود داشته باشند به اندازهاي سخت و دشوار است که فرد احساس ميکند براي حفظ آبرو بهتر است سکوت کند. کساني که امروز چنين ادعاهايي را مطرح کردهاند به راحتي نميتوانند ادعاهاي خود را ثابت کنند؛ يعني ثابت کردن اين موضوع در ايران به سادگي امکانپذير نيست. دليلي که آسيبديدگان در فضاي مجازي مسائل خود را مطرح ميکنند اين است که اين افراد را کسي نميشناسد و به راحتي ميتوانند مشکلات خود را بازگو کنند. هر چند در اين ماجرا مراجع قانوني عنوان کردهاند که آسيبديدگان ميتوانند به صورت محرمانه مشکلات خود را عنوان کنند اما بسياري به دليل ترس از آبرو چنين کاري نميکنند. مطرحشدن اين مسائل در شبکههاي اجتماعي و در رسانهها باعث ميشود کساني که داراي مقام و منصب يا کارفرما هستند و چنين رويکردي را دنبال ميکنند متوجه باشند که روزي بايد در مقابل قانون نسبت به رفتارهاي خود پاسخگو باشند. بدونشک مهمترين دستاورد شبکههاي اجتماعي اين است که دختران و زنان کمتري آسيب ببينند. مشکل اساسي در بين دختران جوان و زنان نيست؛ بلکه مسأله زماني شکل پيچيدهاي به خود ميگيرد که کودکان و خردسالان در محيط منزل و توسط آشنايان مورد تعرض قرار ميگيرند. اغلب اين کودکان به دليل اينکه در سن پايين مورد تعرض قرار گرفتهاند تا آخر عمر با اين چالش مواجه هستند و اين خاطره تلخ را فراموش نميکنند. برخي از اين افراد از مردان متنفر ميشوند و حتي پس از ازدواج نيز از رابطه زناشويي لذت کافي را نميبرند. اين اتفاق در کشورهاي ديگر هم رخ ميدهد. نمونه بارز چنين اتفاقي براي کلينتون رئيسجمهور اسبق آمريکا رخ داده که با منشي خود رابطه داشته و اين مساله با بازتاب بينالمللي همراه شده است. حتي پروندههاي فساد جنسي برلوسکوني نخستوزير سابق ايتاليا نيز به شکل گستردهاي در مطبوعات ايتاليا منتشر شده است. در نتيجه نميتوان اين مشکل را مختص به يک جامعه دانست.
جامعه ايران چه نگاهي به اين مسأله دارد؟آيا باورهاي اجتماعي در اين زمينه نياز به تغيير ندارد؟
تغيير باورهاي جامعه نسبت به اين مسأله نياز به زمان دارد و ممکن است چندين دهه طول بکشد. نکته مهم در اين زمينه اين است که اغلب مردان تا به سن ازدواج ميرسند به شکلهاي مختلف رابطه برقرار ميکنند. با اين وجود هنگامي که قصد ازدواج دارند به دنبال دختري هستند که هيچ آسيبي نداشته باشد. اين مسأله نشان ميدهد هنوز از نظر فرهنگي داراي مشکل هستيم. برخي از زنان اگر پسر آنها يک دختر نظافتچي خارجي را که با پسرهاي زيادي بوده به عنوان همسر خود انتخاب کند کلاه خود را بالاتر ميگيرند که پسر من دختر فرانسوي گرفته است. اين در حالي است که اگر پسر آنها عاشق يک دختر نجيب و عفيف در محلههاي پايين شهر شود با آن مخالفت ميکنند و اجازه نميدهند باآن دختر ازدواج کند. در جامعه ما زناني که دچار تعرض ميشوند براي ثابت کردن حرف خود با چالشهاي زيادي مواجه ميشوند. اين در حالي است که در کشورهاي خارجي هنگامي که زني چنين ادعايي را مطرح ميکند تحقيقات مختلفي انجام ميگيرد تا صحت اين ادعا مشخص شود. نکته ديگر اينکه تعريفي که در ايران از آسيب جنسي صورت ميگيرد با تعريفي که در کشورهاي ديگر جهان صورت ميگيرد، متفاوت است. به عنوان مثال در آمريکا فردي که در پيادهرو امنيت اجتماعي زنان را خدشهدار کند به عنوان آسيبزننده جنسي شناخته ميشود و مورد پيگرد قانوني قرار ميگيرد. اين در حالي است که گاهي مشاهده ميشود هنگامي که يک خانم در پيادهروهاي ايران عبور و مرور ميکند چندين ماشين جلوي پايش ترمز کرده و براي او مزاحمت ايجاد ميکنند.
چرا تعاريف آسيبهاي جنسي در جوامع مختلف تعاريف مختلفي دارد؟ از نظر علمي آسيبهاي جنسي به چند مورد تقسيم ميشود؟
بسياري از آسيبهاي جنسي تا آخر عمر با زنان باقي ميماند و در ساحتهاي مختلف زندگي آنها خود را بروز و ظهور ميدهد. رابطه تحميلي جنسي يکي از آسيبزنندهترين مواردي است که ممکن است به يک فرد وارد شود. اين مسأله حتي درباره زنان روسپي نيز وجود دارد؛ چراکه اگر تحميل شود از بسياري جهات ضربههاي جبرانناپذيري ميخورند. در اسلام اهميت اين نکته به خوبي روشن شده است. در اسلام آمده در روابط زناشويي که زن و مرد به هم محرم هستند، اگر مرد از زن تقاضاي رابطه جنسي کند و زن به هر دليلي امتناع کند قابلقبول است و اگر مرد رابطه جنسي را به زن تحميل کند مصداق تجاوز قرار ميگيرد. اين مسأله نشان ميدهد اسلام تا به اين اندازه نسبت به اين مسأله و رضايت زن حساسيت نشان داده است. شايد آثار جسمي تعرض به زنان در کوتاه مدت قابل درمان يا ترميم باشد اما اثرات روحي و رواني اين اقدام تا سالها با آنها باقي ميماند. اغلب زناني که با چنين آسيبهايي مواجه هستند پس از مدتي اين آسيبها را به بيرون انتقال ميدهند و به شکلهاي مختلف به ديگران آسيب ميزنند. اغلب اين زنان دچار پرخاشگري ميشوند که ميتواند به ديگران آسيب بزند.
در ماجراي اخير نام برخي افراد در حوزههاي مختلف اجتماعي، فرهنگي و سياسي مطرح شده است؛ چرا بايد اين اتفاق در اين سطح از جامعه ايران رخ بدهد؟
بسياري از اين اتفاقات در سطوح پايين جامعه و در بين اقشار ضعيف جامعه رخ ميدهد که قابل شناسايي و پيگيري نيست. اين در حالي است که اگر همين اتفاق در بين هنرمندان و چهرههاي مطرح اجتماعي رخ بدهد با واکنش عمومي مواجه ميشود. به هر حال انتظار افکار عمومي از چهرههاي مطرح زياد است و به همين دليل اگر خطايي از آنها سر بزند با واکنش عمومي مواجه ميشود. نکته ديگر اينکه اگر چنين خطايي از يک چهره مطرح سر بزند به جايگاه صنفي خود نيز ضربه زده است. به عنوان مثال اگر يک استاد دانشگاه يا يک پزشک يا يک کارگردان سينما دست به چنين اقدامي بزند جايگاه اساتيد دانشگاه پزشکان و هنرمندان کشور زير سوال ميرود و ممکن است با اعتراض همصنفيهاي خود نيز مواجه شود. اين وضعيت در همه کشورهاي جهان نيز وجود دارد. نمونه بارزش نيز کلينتون رئيسجمهور سابق آمريکا بوده است. در جامعه آمريکا رابطه جنسي به شکل متفاوتي تعريف شده است. با اين وجود هنگامي که يک فرد به رياستجمهوري ميرسد انتظار مردم اين است که برخي مسائل اخلاقي را رعايت کند. اين به معناي آن نيست که بيل کلينتون تا قبل از اين با کسي رابطه نداشته و ممکن است داشته باشد. با اين وجود مردم جامعه آمريکا به دنبال آن بودند که چرا وي در زمان رياستجمهوري آن هم با منشي خود رابطه داشته است. در شرايط کنوني حتي به اندازه انگشتان يک دست هم شايد افرادي نباشند که دختران دانشجو را براي گرفتن نمره تحت فشار ميدهند. اين در حالي است که اين دختران انتظار ندارند فرديکه به آنها آموزش ميدهد چنين درخواستي از آنها داشته باشد.
آيا براي احقاق حقوق زنان آسيبديده نياز به تغيير قوانين و سازوکاري مشخص وجود ندارد؟راهکار شما براي کاهش اين آسيبها چيست؟
يکي از مهمترين دلايلي که زنان به واسطه آن مورد تعرض جنسي قرار ميگيرند؛ مساله کار است. اين در حالي است که دولتها موظف به توليد کار متناسب با شرايط زنان هستند. اگر کار مناسب براي زنان وجود داشته باشد خيلي از زنان براي کارکردن زير بار زور و درخواستهاي نامشروع کارفرمايان نميروند. برخي از زناني که در اين زمينه دچار آسيب ميشوند سرپرست خانوار هستند يا هزينههاي خانواده را تأمين ميکنند. به همين دليل اگر کار خود را از دست بدهند با چالشهاي جدي در زندگي خود مواجه ميشوند. نکته ديگر اينکه بايد کانالهاي امني براي اظهار اين مشکلات توسط زنان ايجاد شود تا زنان و دختران آسيبديده بتوانند بهراحتي و بدون ترس از آبرو مشکل خود را با مراجع قانوني در ميان بگذارند. در اين زمينه قانون نياز به تجديدنظر دارد و بايد براي چنين زناني مصونيت ايجاد کند تا بهراحتي طرح مشکل کنند و در نهايت با مجرم برخورد کنند. يکي ديگر از ريشههاي اصلي اين ماجرا به تربيت در خانوادهها و تبعيضهايي که بين دختران و پسران در محيط منزل گذاشته ميشود، بازميگردد. بسياري از خانوادهها از ارتباط پسران خود با دختران ديگر اطلاع دارند. با اين وجود از اين نوع رابطه جلوگيري نميکنند. اين در حالي است که همين خانوادهها درمورد دختران خود سختگيريهاي زيادي ميکنند. مسائل اجتماعي يک روزه به وجود نيامده که ظرف يک روز از بين برود. اگر ميخواهيم آسيبهاي زنان جامعه کمتر شود بايد از همين امروز کار را شروع کنيم و با فرهنگسازي زمينه را براي از بين بردن اين مشکلات آماده کنيم. اگر از امروز آغاز کنيم در 50 سال آينده ميتوانيم عنوان کنيم با جامعهاي مواجه خواهيم بود که زنان در آن از امنيت قابلقبولي برخوردار هستند.
سایر اخبار این روزنامه
زخم ديگر دماوند؛ اين بار معادن
نمايش «شعور حسينی» در عاشورای متفاوت
رانت آگهيِ بنياد پاسخ ميخواست يا توهين؟
دستور فوری برای خرید واکسن کرونا
قوانين تا تغيير نكند آسيب به زنان حل نمیشود
بوروكراسی همه دولتها را زمين زد
روش جدید قیمتگذاری و تیبای ۱۰۰ میلیونی
تخريب دولت و برجام دربرنامه«سوره»
ترامپ و ادبيات تهديدآميز
بورس؛ آخرش چه میشود؟
قصه پرغصه خشونت علیه زنان
نظر ظریف درباره همه گزینهها روی میز آمریکا
مجلس دست یاری به سوی دولت دراز کند