جان بی دفاع محیط بانان !

 عبدالهی - «محمد حسن‌نژاد» صد و چهل و دومین محیط بان کشور است که جانش را از دست می دهد، به این دلیل که قوانین حمایتی از محیط بانان نتوانسته پشتوانه خوبی برای آن ها باشدو شکارچی های متخلف به راحتی و بدون ترس از عواقب رفتار خود در مواجهه با محیط بانان دست روی ماشه می برند. سازمان محیط زیست کشور با  18 میلیون هکتار اراضی تحت مدیریت، حدود 3200 محیط بان دارد و به گفته مسئولان، این تعداد محیط بان با استانداردهای جهانی هم فاصله دارد. اگرچه قرار است طی 10 سال، سالانه 300 محیط بان جدید در کشور استخدام شوند اما مشخص است که این عددها هم نمی تواند کمبودها را جبران و از جان محیط بانان حفاظت کند. به نظر می رسد باید پیش فرض های ذهنی را تغییر داد و تنها به فکر تشدید قوانین حمایتی، تامین نیرو و تهیه تجهیزات بیشتر دفاعی برای محیط بانان نبود. این ها اگرچه لازم است اما کافی نیست و باید طرحی نو در انداخته شود. در این باره با دکتر «عیسی کلانتری» معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان محیط زیست کشور گفت و گو می کنیم و اقدامات این سازمان برای حفظ امنیت جانی محیط بانان را جویا می شویم. معاون رئیس جمهور برخلاف بسیاری از مسئولان که از پاسخ گویی طفره می روند، با ما وارد گفت و گوی تلفنی شد و درباره برنامه ها و اقدامات سازمان تحت مدیریتش برای حفظ جان محیط بانان و حفاظت از آنان به تفصیل توضیحاتی را ارائه کرد.

*متاسفانه یکی دیگر از محیط بانان عزیز کشور را از دست دادیم، سازمان محیط زیست چه تمهیداتی اندیشیده است تا دیگر شاهد چنین اتفاقات تلخی نباشیم؟
اتفاق اخیر در دست بررسی است و فعلا نمی توان درباره آن، اظهار نظر قطعی کرد چون قاتل، خواهرزاده محیط بان بوده و نسبت خانوادگی داشته اند. شاید دلیل این اتفاق، مشکلات خانوادگی و درگیری شخصی باشد.
*حرف شما درست است، این پرونده خاص توسط مراجع ذی صلاح بررسی خواهد شد اما در کل سازمان محیط زیست برای حفظ امنیت جانی محیط بانان چه کرده است؟


در اولین اقدام، ما آموزش های لازم به محیط بانان را در دستور کار داریم، آموزش های عمومی، دفاع شخصی، نحوه مواجهه با مردم، شیوه برخورد با قاچاقچیان و تاکید بر این که تا جای ممکن از اسلحه استفاده نشود. دوم این که سالی 300 نفر به تعداد محیط بانان اضافه می شود و مجوز این کار را گرفته ایم. سومین کار هم دادن آموزش های عمومی به مردم و شکارچیان است که در دستور کار قرار دارد. با توجه به این اقدامات، خوشبختانه تعداد حوادث برای محیط بانان خیلی کم شده و در یک سال و نیم گذشته این اولین مورد بود.
*اتفاقا در خبرها به اظهارنظر شما درباره آمار محیط بانان جان باخته طی دو سال اخیر نقدهایی وارد شده و شما را کم  اطلاع از آمار واقعی دانسته اند. این طور مطرح شده که طی دو سال اخیر حدود 11 محیط بان کشور جان خود را از دست داده اند اما شما گفته اید در این مدت موردی نداشته ایم.
نه این طور نیست، آخرین محیط بان جان باخته ما مربوط به گرگان بود که در درگیری کشته شد. یک نفر هم زخمی داشتیم که آن هم تقصیر خود محیط بان بود.
*صحبت هایی درباره قانون حمایت از محیط بانان مطرح شده است، اجرایی شدن این قانون به کجا رسید؟
قانون ابلاغ شده البته رویکرد ما این است که محیط بانان ما باید با احتیاط بیشتری برخورد کنند و در همین زمینه خوشبختانه آموزش های لازم هم به آن ها داده می شود.
*فکر می کنید این قانون با اصلاحاتش، چقدر می تواند حافظ جان محیط بانان باشد؟
طبیعتا این قوانین جنبه بازدارندگی دارد اما بیشترین تلاش ما، آموزش عمومی به مردم و به خصوص ساکنان اطراف مناطق حفاظت شده است. سعی می کنیم اطلاعات عمومی مردم را بالا ببریم وگرنه این قوانین صرفا برای حمایت از محیط بانان در شرایط خاص است، مثلا اگر محیط بانی در راه انجام وظیفه مرتکب عملی شود نباید قصاص شود اما این که بخواهیم جلوی شکار غیرمجاز گرفته شود، به موضوعات مختلفی از جمله مسائل اقتصادی و آموزشی نیاز دارد.
*با اصلاحات انجام شده در قانون جدید، ضعف های قانونی این حوزه رفع شده است؟
با قانون جدیدی که ابلاغ شده، مشکلات گذشته تا حد زیادی برطرف شده است، به عنوان نمونه ما طی دو سه سال اخیر فقط یک حکم اعدام برای یکی از محیط بانانمان داشتیم که آن هم مسئله شخصی بود نه مربوط به درگیری سرکار.
*به نظر می رسد با توجه به وسعت محیط های حفاظت شده و کمبود محیط بان، باید از فناوری های نوین و نظارت های الکترونیکی استفاده کنیم تا جان محیط بانان در درگیری مستقیم با متخلفان به خطر نیفتد، در این زمینه اقدامی نکرده اید ؟
این کار هم در حال انجام است و سال گذشته حدود 30 میلیارد تومان در این بخش سرمایه گذاری کردیم. قراردادهایی هم با شرکت های فناور بسته شد. در مرحله اول محیط های دریایی و تالاب ها در دستور کار قرار گرفته است و در مرحله بعد هم جنگل ها را تجهیز خواهیم کرد. البته اجرای این طرح در جنگل ها سخت تر است اما شرکت های دانش بنیان در حال مطالعه هستند که ببینند چطور می توان این کار را انجام داد.
*در صحبت هایتان به ضرورت آموزش محیط بانان اشاره کردید، مگر در این زمینه مشکلاتی داشته ایم؟
ما در گذشته محیط بان را استخدام می کردیم، بدون هیچ دوره آموزشی به او اسلحه می دادیم و می فرستادیمش پاسگاه اما الان محیط بانان ما باید یک سال آموزش ببینند. علاوه بر آن، ما دانشکده محیط زیست را به دانشکده محیط بانی تبدیل کرده ایم. لزومی نداشت ما در دانشکده محیط زیست، مهندس برق و شیمی تربیت کنیم، سایر دانشگاه ها این کار را انجام می دهند، این دانشکده باید محیط بان تربیت می کرد. سازمان محیط زیست در حوزه محیط بانی هیچ کدام از این زیربناها را نداشت اما حالا این شرایط و امکانات را داریم. درباره فرهنگ عمومی هم باید رسانه ها و صداوسیما کمک کنند تا اطلاعات مردم در خصوص  محیط زیست و محیط بانی تقویت شود البته خوشبختانه شرایط خیلی بهتر از قبل شده و مشارکت مردم در این زمینه افزایش یافته است.
*درباره آمار محیط بانان کشته شده در کشورهای دیگر اطلاعات و آماری دارید؟ سایر کشورها هم به اندازه کشور ما خسارت جانی دارند؟
تا جایی که من اطلاع دارم و از نزدیک هم مشاهده کرده ام، در کشورهای غربی این موضوع به ندرت اتفاق می افتد چون در آن جا مردم قانون مدارتر هستند اما در کشورهای جهان سوم، آفریقا، هند، ایران و خیلی جاهای دیگر، چنین اتفاقاتی بیشتر رخ می دهد. یکی از دلایلش هم شکارچی ها هستند. ما مشکلی با شکارچی های باسواد و قانونمند نداریم چون طبق قانون رفتار و مثلا برای سرگرمی، سالانه یک بار مجوز شکار دریافت می کنند اما تعدادی از شکارچی ها دیگر اسمشان شکارچی نیست، این ها دلال گوشت هستند، شکار برایشان یک تجارت و درآمد است، مشکل ما این ها هستند. شما در کشورهای پیشرفته به ندرت
می شنوید که یک محیط بان کشته شود، به خاطر این که در آن جا اصلا شکار غیرمجاز انجام نمی شود و قانون شکنی جرم بزرگی است.
 
   ماجرا چه بود؟
شهادت محیط بان حسن نژاد در یک داستان تراژیک
ماجرای شهادت «محمد حسن نژاد» محیط بان منطقه ارمک هرمزگان یک داستان تراژیک است. آن طور که فرمانده یگان حفاظت سازمان محیط زیست کشور اعلام کرده، سه شنبه شب  گذشته به محمد خبر می دهند دو شکارچی به منطقه حفاظت شده وارد شده اند، این محیط بان با سابقه روانه ماموریت می شود اما شکارچی ها در یک حرکت غافل گیرانه به او تیراندازی و سپس فرار می کنند. با دستگیری یکی از شکارچی ها مشخص می شود شکارچی دوم که خواهرزاده محمد است، با اسلحه فرار کرده است. اتفاق بهت برانگیز این که شکارچی دوم با طلوع خورشید چشمش به حقیقتی تلخ روشن می شود. او شب قبل دایی خود را با تیر کشته است، دایی محمد، محیط بان قدیمی منطقه. شواهد حاکی از این است که او پس از فهمیدن این که قاتل دایی خود بوده، خودکشی کرده است... .