روزنامه خراسان
1399/06/16
نگرانی والدین ازغیبت پروتکلهای بهداشتی در روز اول
«دست فرزندش را محکم گرفته است که مبادا به درودیوار مدرسه بزند، مامان به مهدی و حسین و دوستات دست ندی ها، ماسکت رو برنداری ها، دستاتو به میز و نیمکت نکشی مامان...» پسر شش ساله فقط سر تکان میدهد ولی اصلاً نمیداند اینهمه تأکید مادرش برای چیست؟ زیرچشمی دوستانش را دنبال میکند تا بهمحض خداحافظی مادرش پیش آنها برود و یک دل سیر بازی کند، بهدوراز چشم مامان و سختگیریهای داخل خانه... و مادرش با نگاهی نگران و کمی بغض هنوز دو دل است که فرزندش را در مدرسه تنها بگذارد، یا به خانه بازگرداند و از طریق سامانههای فضای مجازی تعلیم و تربیت فرزندش را مدیریت کند، این ها موضوع نگرانی مشترک بسیاری از والدین است در شروع سال جدید تحصیلی؛ حال و هوای مدارس امسال با هیچ سال پیشازاین مشابه نیست، هیجان توأم با ترس آن هم نه به خاطر روز اول مدرسه، بلکه به خاطر ترس از مبتلا شدن به ویروس کرونا، با این حال طبق اعلام ستاد مبارزه با کرونا مقرر شد دانش آموزان به صورت حضوری سال تحصیلی جدید را شروع کنند. به برخی مدارس شهر مشهد میرویم تا هم حال و هوای روز اول مدارس را در وضعیت شیوع ویروس کرونا ببینیم و هم نحوه اجرای پروتکلهای بهداشتی را. اگرچه در بسیاری از مدارس تمهیدات لازم از جمله گذاشتن مواد ضدعفونی رعایت شده بود و تذکرات لازم درباره رعایت فاصله بهداشتی صورت می گرفت اما در عمل این پروتکل ها توسط برخی دانش آموزان رعایت نمی شد.ساعت 8 صبح است و این جا دبستان پسرانه دولتی مشهد است، آن هیاهوی هرسال دانش آموزان، در فضای ترس و نگرانی والدین گمشده است. یکی از والدین میگوید «نمیدانم اشتباه کردم بچهام را به مدرسه آوردهام یا خیر؟ میخواهم بروم خانه اما اطمینان ندارم که بچهام ماسکش را برمیدارد یا نه؟ دستهایش را به کجا میزند...» و پدری که دلش نمیآید از جلوی در کلاس فرزندش تکان بخورد حال بهتری ندارد.
توضیح موارد بهداشتی در کلاس ها
البته برخی از والدین اگر استرس هم داشتند سعی میکردند جلوی فرزندان شان به روی خود نیاورند تا این نگرانی به بچههایشان منتقل نشود. نکته مثبت دیگری که در این مدرسه به چشم میخورد ارائه توصیههای بهداشتی توسط یک خانم بود که سر هر کلاس حاضر میشد و موارد بهداشتی را برای دانش آموزان توضیح میداد. به مدرسه دیگری میرویم( دبستان غیردولتی ...)، وارد مدرسه که میشویم با اجتماع والدین بچهها روبه رو میشویم، در حال مشورت هستند که آیا تصمیم درستی گرفتهاند که بچههایشان را به مدرسه آوردهاند یا خیر؟ بچهها سر کلاس نشستهاند، با مدیر مدرسه همراه میشویم و به کلاسها میرویم، وارد یکی از کلاسها میشویم بچهها همه ماسک بهصورت دارند و با فاصله یک متری از هم نشستهاند، انگار گلهای ندارند، به ماسکها عادت کردهاند و تنها از این خوشحال هستند که از فضای خانه جداشدهاند و الآن میتوانند با دوستان شان باشند. مدیر مدرسه میگوید: استقبال خیلی کمی شده است و بعضی از والدین صبح مراجعه میکنند و بعد از نیم ساعت دست بچههایشان را میگیرند و میروند، نگرانی قابلدرکی دارند اما این جا یک مدرسه غیردولتی است و امکانات خوبی دارد و همه مسائل بهداشتی کاملاً رعایت میشود.
روز آخر به ما اعلام کردند که مدرسه باید باز شود
فضای کلاسها کمی نمناک است و بوی رنگ می دهد، مدیر مدرسه که متوجه میشود توضیح میدهد: روز پنج شنبه ما با آموزش و پرورش ناحیه تماس گرفتیم که اعلام کردند از شنبه کلاسها را دایر کنید، هیچ فرصتی نبود، هماهنگ کردیم و در این دو روز تمام مدرسه را شست و شو کردند، ضدعفونی کردند، بعضی کلاسها را هم رنگ کردیم. این مدیر مدرسه ادامه میدهد: ما بههیچوجه انتظار نداشتیم اعلام کنند مدرسه را بهصورت حضوری دایر کنید، فضا و بستر مجازی را کاملاً برای دانش آموزان فراهم کرده بودیم ولی به یکباره روز آخر هفته اعلام کردند که شنبه باید مدرسه باز شود.
تهویههای خاموش و سرفههای دانش آموزان
مقصد بعدی ما یکی از دبیرستانهای شهر مشهد است،( دبیرستان پسرانه شهید...) وارد حیاط میشویم، چند دانشآموز در حیاط نشستهاند و با دوستان خود گپ میزنند، همه ماسک بهصورت دارند، وارد جمع دو نفره آنها میشویم و از اوضاع میپرسیم، «احمد» یکی از دانش آموزان که به بهانه سرویس بهداشتی از کلاس خارجشده است میگوید: روز پنج شنبه در گروه مدرسه اعلام کردند که بچههای کلاس به دو گروه تقسیمشدهاند ، گروه اول شنبه به مدرسه بیایند و گروه دوم روز یک شنبه، ما هم راه دیگری نداشتیم و به مدرسه آمدیم. این دانشآموز سال دهم میافزاید: این که دوستانم را میبینم خوب است اما از صبح بعضی دانش آموزان عطسه یا سرفه میکردند به همین دلیل ما دنبال بهانه میگردیم که از کلاس خارج شویم، البته پنجره کلاسها کاملاً باز است اما تهویهها خاموش است.
هلیا، دانشآموز دبیرستانی یک مدرسه غیرانتفاعی دخترانه درحالیکه در صف ایستاده، ماسکش را پایین میکشد و مدیر مدرسه هنگامیکه به او هشدار میدهد، در جواب میگوید:« خب خانم نفسم بند میاد، نمی تونم ماسکم رو یکسره روی صورتم نگهدارم.» بهار، یکی از دانش آموزان این مدرسه درحالیکه بینیاش از ماسک بیرون زده، میگوید:« الآن مدرسهها بازشده ومن بیشتر نگران پدرم هستم. چون پدرم ناراحتی قلبی دارد و حضور من در جمع برای او خطر دارد.» باوجود تلاش کادر این مدرسه در فاصلهگذاری ، اما دانش آموزان با دور دیدن چشم مسئولان مدرسه دوباره دورهم حلقههای دوستانهشان را شکل میدهند و فاصلهها را رعایت نمی کنند.
بازی با همکلاسیها بدون ماسک
استفاده نکردن از ماسک بهخصوص در مدارس ابتدایی به چشم میخورد. در یک مدرسه ابتدایی پسرانه غیرانتفاعی ، در ابتدای سالن ورودی مدرسه، دانش آموزان از روی کنجکاوی باهم دور دستگاه ضدعفونیکننده جمع شدهاند، مسئولان مدرسه بدون توجه به تجمع آنها، گرم صحبت با یکدیگر هستند و بهمحض اطلاع از حضور عکاسان خبری بهطرف دانش آموزان میروند و بین آنها فاصله ایجاد میکنند تا در عکس اینطور نمایانده شود که در صف ضدعفونی کردن دست با حفظ فاصله اجتماعی ایستادهاند، فاصلهای که قبل از جای گرفتن در قاب دوربین عکاسی، از آن خبری نبود. در حیاط مدرسه هم تعدادی از پسربچههای قد و نیم قد، روی نیمکتهای محوطه بدون حفظ فاصله لازم نشستهاند. کمی آنطرف تر پسربچهای ماسکش را پایین صورتش کشیده و در جمع دوستانش بازی میکند. در ادامه به یک مدرسه ابتدایی دخترانه میروم. باوجود تلاشهای مسئولان این مدرسه غیرانتفاعی برای حفظ پروتکلها و حتی استفاده از تبسنج در ابتدای در ورودی، والدین بازهم مضطرب در محوطه ایستادهاند و دانش آموزان سر کلاس هستند. یکی از والدین میگوید:« امروز در این مدرسه فقط کلاس اولیها حضور دارند، من صبح به دخترم حتی چاشت ندادم که مبادا برای خوردن خوراکی، ماسکش را از روی صورتش بردارد!» آب میوه ای را که در دستش نگهداشته، نشانم میدهد و در ادامه حرفهایش میگوید:« فقط همین آب میوه رو واسش آوردم که از کلاس اومد بیرون بهش بدم بخوره.» یکی از مادران دیگر میگوید:« دختر من همکلاس اولی است، باوجود آموزشهایی که به او دادم و توصیه کردم نکات بهداشتی را رعایت کند، اما باز چشمش که به بچههای دیگر افتاد، دیدم دستهای هم را گرفتهاند و بازی میکنند، بههرحال بچه هستند و نمیتوان کنترل شان کرد. از طرفی بدون برنامه یکدفعه اعلام کردند مدرسهها حضوری است، حتی در نظر نگرفتند که مدرسهها ممکن است تمیز نباشند.»
ساندویچ خوردن بدون شستن دست ها
یکی از مادران دیگر به جمع مان وارد میشود و میگوید:« من از حضوری بودن مدرسهها راضی نیستم چون بچه عقلش نمی رسه. الآن من در کلاس بودم و با معلم حرف میزدم، یک بچه داشت دستشو می مالید به چشماش. یک عده پشت سر هم رفتند دست شویی، یا بدون شستن دست ساندویچ میخورند. الآن رئیسجمهور خودش هم زنگ مدارس رو مجازی زد !» وارد حیاط یک دبیرستان پسرانه دولتی میشوم و متوجه می شوم دانش آموزان سر کلاس حضور دارند. چند لحظهای در حیاط میایستم. یکی از دانش آموزان به همراه دوستش وارد حیاط مدرسه میشود که ماسکش را پایین کشیده است ، مسئولان مدرسه اجازه ورود دیگران را به داخل سالن نمیدهند. تنها در ابتدای سالن یکی از والدین را میبینم که به مسئولان مدرسه میگوید:« من چون سرطان دارم و شیمیدرمانی میکنم، نمیخواهم فرزندم به مدرسه بیاید الآن فقط آمدهام که کتابهایش را بگیرم.»
دبستان پسرانه در خیابان... واقعشده است . تعداد زیادی از والدین به همراه فرزندان شان به مدرسه آمدهاند . دو دانشآموز پایه درحالیکه یکی از آنها ماسکش را پایین کشیده ، داخل حیاط دنبال هم میدوند و گاهی همدیگر را بغل میکنند و دوباره به دویدن ادامه میدهند ، یکی از والدین که ماسکی روی صورتش ندارد در جواب دغدغه پدر دانشآموزی دیگر که درباره شیوع کرونا و بازشدن مدارس اظهار نگرانی میکند میگوید:«حساسیت بیشازحد عامل اصلی استرس و انواع و اقسام مریضیهاست ،چه داخل کوچه و چه مدرسه ،اگر کودکی قرار باشد کرونا بگیرد میگیرد، تا چند ماه قبل میگفتند زدن ماسک برای همه افراد لازم نیست حالا چه اتفاقی افتاده که می گویند همه باید ماسک بزنند.» تعداد زیادی از خانوادهها هنگام برگزاری مراسم بدون در نظر گرفتن پروتکلها بهصورت فشرده در سایه کنار دیوار ایستادهاند و تذکرهای چندینباره مسئولان مدرسه برای فاصله گرفتن از یکدیگر به بعضی از این خانوادهها بیتأثیر است.
نقض پروتکلها توسط دانش آموزان و برخی مسئولان مدرسه
ساعت هفت و نیم صبح است که به دبیرستان پسرانه دوره متوسطه اول واقع در خیابان ... میرسیم . ابتدا دانش آموزان بافاصلههای یک تا دو متری بهصف شدهاند ، مدیر مدرسه مدام از رعایت پروتکلها در کلاسها صحبت میکند، هنوز یک دقیقه از آخرین توصیههای مدیر مدرسه نگذشته که پروتکلها فراموش میشود، همینکه چند نفر دستهایشان را با دستگاه ضدعفونی که جلوی در سالن نصبشده ضدعفونی میکنند دستگاه از کار میافتد. دانش آموزان با خنده و شوخی در صفهای به هم فشرده از کنار دستگاه میگذرند و وارد کلاسها میشوند، پنجره کلاسها برای تهویه هوا باز گذاشتهشده، یکی از دانش آموزان که ماسکش را پایین کشیده با تمسخر میگوید:« تو زمستون باید چه کارکنیم ؟باید یخ بزنیم از سرما چون پروتکلها گفته پنجرهها رو وا کن . » یکی از والدین قصد دارد دستهایش را با دستگاه ضدعفونیکننده جلوی در ورودی، ضدعفونی کند اما دستگاه همچنان خراب است ،یکی از معلمها که ماسک را بهصورت صحیح روی صورتش قرار نداده از دانش آموزان میخواهد وارد کلاس شوند. از مدرسه که خارج میشویم کنار شیر آب خوری خبری از آب و صابون نیست .
دبستان دخترانه دولتی دوره اول (....) از ورودی مدرسه تا داخل حیاط، سالن و اتاقهای مدرسه همگی پر از دانشآموزان و والدین است، صف نصفه و نیمهای بدون رعایت فاصله فیزیکی جلوی ورودی سالن مدرسه تشکیلشده است. جلوی در سالن چند قوطی ضدعفونی گذاشتهاند که هر کس از والدین خواست خودش بتواند از آنها استفاده کند اما کسی اجباری به این کار ندارد، تب سنجی و اجبار به استفاده از ماسک هم تعطیل است اما اکثر والدین و بچهها از ماسک استفاده میکنند، برای والدین چند محلول ضدعفونی کننده در نظر گرفته شده است. یکی از والدینی که کلاس فرزندش را مشخص کرده، برای تحویل لباس فرم به اتاق مجاور میرود، در یک اتاق سه در چهار کوچک شش دانشآموز با والدین شان به همراه خیاط و مسئول ثبتنام حضور دارند، لباسها روی صندلی چیده شده و هر اندازه ای مشخص است، دختربچه کلاس اولی لباس فرمی را که به او دادند ، با کمک مادرش میپوشد، اما کمی گشاد است، کنار آنها یک کودک دیگر هست که اندازه کوچکتر را برداشته، خیاط مانتو و مقنعهای را که هر دو پوشیدند ، باهم تعویض میکند و همان لباسی که یکبار هرکدام پوشیدند را دیگری هم میپوشد. با مدیر مدرسه صحبت میکنیم، میگوید: 300دانشآموز داریم که به دو گروه تقسیمشدهاند و امروز و فردا در دو نوبت 8تا 10 و 10 تا 12 برای گرفتن کتاب و لباس فرم و مشخص شدن کلاسها میآیند . قرار است برای تشکیل کلاسها و شیوه برگزاری حضوری آنها بعدازظهر با شورای مدرسه جلسه داشته باشیم تا تصمیمگیری انجام شود، هنوز هیچ برنامه مشخصی نداریم. دبیرستان پسرانه دولتی دوره اول (.....) وارد حیاط مدرسه میشوم، جلوی در ورودی سالن ازدحام دانش آموزان دیده می شود، هرچند نفر کنار هم ایستادهاند و صحبت میکنند، اما همگی بدون ماسک هستند، وارد دفتر مدیر مدرسه میشوم، پنج دانشآموز به همراه اولیا دور میزش جمع شدهاند اما هیچکدام به همراه مدیر مدرسه ماسک ندارند. دبیرستان پسرانه دوره دوم غیردولتی (....)زنگ تفریح است که به این مدرسه میرسیم، جلوی در چهار نفر ایستادهاند، وارد حیاط کوچک مدرسه که ظاهراً قبلاً منزل مسکونی بوده، میشویم. دانش آموزان کنار هم ایستاده اند و حدود دوسوم آنها ماسک ندارند، جلوی در ورودی ساختمان یک دستگاه ضدعفونی و یک ظرف برای ضدعفونی پاها گذاشتهشده است اما داخل مدرسه هیچکدام از معلمان ماسک ندارند. مدیر مدرسه میگوید: ما از صبح همه پروتکلها را رعایت کردیم و ابتدای روز همگی دانش آموزان تب سنجی شدهاند و حتی یک نفر که کمی درجه تب بالایی داشته را به خانه فرستادیم. الآن هم که زنگ تفریح است و دانش آموزان در حیاط و فضای باز هستند نزدیک بودن شان مشکلی ایجاد نمی کند.
این وضعیت تنها به مدارس مشهد محدود نبوده است، یکی از معلمان مدرسه ابتدایی دخترانه فرهنگ، که مدرسهای دولتی در خلیلآباد است، میگوید: مدرسهای که من بودم جزو دو مدرسه برتر خلیلآباد است. سرویس بهداشتی تمیز بود. نیم ساعت آخر الکل دستگاههای ضدعفونیکننده تمامشده بود و الکل نبود، چون خیلی استفاده میشد. از طرفی خود بچهها ماسک داشتند، اما چون کلاس گرم بود، ماسکهایشان را پایین میدادند و باوجود تذکرهای ما بازهم طبق عادت مداد و خودکار خود را به یکدیگر میدادند. یعنی خود بچهها بهواسطه اقتضای سن شان نمیتوانند رعایت کنند. مدادشان که روی زمین میافتاد، بدون ضدعفونی سریع مداد را برمیداشتند و استفاده میکردند.
توضیحات آموزش و پرورش
سخنگوی آموزشوپرورش استان در گفت وگو با خراسان رضوی میگوید: روز گذشته تیمهای بازرسی سلامت آموزش و پرورش مأمور شده بودند که بر رعایت پروتکلها نظارت کنند اما با توجه به تعداد مدارس احتمالاً امکان این که تمام مدارس بازرسی شوند وجود نداشته است. در باره تست تب سنجی تأکید ما بر انجام این تست بوده اما به نظرم تست تب سنجی حتی در پروتکلهای وزارت هم مورد تأکید نبوده است اما بحث استفاده از ماسک و مواد بهداشتی مورد تأکید بوده است. مجید فر درباره نبود مواد بهداشتی و ضدعفونیکننده در برخی مدارس نیز میگوید: بودجهای که به آموزش و پرورش استان برای خرید مواد شوینده و ضدعفونیکننده و تجهیزات موردنیاز تخصیص یافته، حدود 8 میلیارد تومان بوده است و تقریباً تلاش کردیم مواد بهداشتی خریداریشده به همه مدارس اختصاص یابد. اگر اعتبار جدیدی اختصاص یابد مجدد برای خرید و تخصیص مواد بهداشتی موردنیاز مدارس اقدام خواهیم کرد. البته قبول داریم ممکن است مدرسهای با توجه به نیازی که دارد مواد بهداشتی موردنیازش تأمین نشده باشد. وی میافزاید: قطعاً کمبودهایی داریم و برای تهیه مواد بهداشتی و ضدعفونیکننده نیازمند اعتبارات هستیم. بههرحال وجود حدود یکمیلیون و 350 هزار دانشآموز و 90 هزار همکار فرهنگی، در بیش از 10 هزار مدرسه استان نیازمند اعتبارات زیادی برای خرید مواد ضدعفونیکننده و بهداشتی است و تلاش میکنیم اعتبارات لازم را تهیه کنیم. مدیر روابط عمومی آموزش و پرورش استان تأکید میکند: اولویت اول سلامت دانش آموزان است و برگزاری کلاسها بهصورت حضوری وابسته بهسلامت دانش آموزان است. وی درباره بیبرنامگی به وجود آمده در برخی مدارس نیز میگوید: این بیبرنامگی طبیعی است، بههرحال ما تجربه اجرای آموزش به این شیوه را نداشتیم و شرایط کاملاً جدید است ، والدین کمی زمان بدهند تا در این هفته هماهنگیهای لازم انجام شود. مجیدی فر درباره رعایت نکردن اصول بهداشتی در برخی مدارس میگوید: در حوزه بهداشت و سلامت ما با کمبود نیرو مواجه هستیم و سعی میکنیم از معلمانی که اطلاعاتی در این حوزه دارند استفاده کنیم تا نظارتهای بهداشتی لازم در مدارس انجام شود و روزبهروز این ایرادها برطرف خواهد شد. مجیدی فر در پاسخ به این سؤال که آیا آموزش و پرورش استان برای برگزاری کلاسها بهصورت حضوری آمادگی داشته است یا خیر؟ میگوید: ما ملزم به انجام دستورالعملهای ابلاغی هستیم اما بههرحال شاید کاستیها و ضعفهایی در برنامهریزی وجود داشت. ما برنامهریزی لازم برای برگزاری کلاسها بهصورت مجازی را فراهم کرده بودیم. الآن هم تصمیم گرفتند که کلاسها به این شکل برگزار شود و ما ملزم به اجرای دستورات ستاد ملی کرونا هستیم. وی درباره اجرای طرح تهیه لباس فرم در برخی مدارس نیز میگوید: این موضوع درست نیست و حتماً تذکرات لازم داده خواهد شد. زیرا اعلام کردیم که امسال به دلیل شرایط به وجود آمده الزامی برای لباس فرم وجود ندارد مگر این که خانوادهها چنین درخواستی داشته باشند.
سایر اخبار این روزنامه
حرکت بورس به سمت تعادل
صریح با آذری جهرمی
بمبهای نقل و انتقالاتی سرخابی
عبور چک های برگشتی از درّه کرونا
معطلی 2500 کامیون پشت مرز دوغارون
گشایش اقتصادی،پیشکش!
اعتراف 400 میلیون پوندی لندن
نگرانی والدین ازغیبت پروتکلهای بهداشتی در روز اول
مجید و مامان و بی بی در جشن تولد هوشنگ!
قبرستان عاشقان فوتبال و دره پادشاهان
5 نکته مهم در گزارش جدید آژانس
ماجرای قتل شوک آور «مهر ثنا»
دستور دیپلماتیک برای یاقوت سرخ