تردید در شفابخشی نسخه های اقتصادی


گروه اقتصادی کورش شرفشاهی: هنگامی که درگیر آشفته بازار اقتصادی هستیم و آنچه در عمل مشاهده می شود، گرانی و تورم وحشتناکی است که مسوولان هیچ تاثیری بر کنترل این آشفته بازار ندارند، افسرده می شویم. خودرو که در ابتدای دولت روحانی تحریم شده بود و صنعت خودرو سازی در معرض چالش جدی ناشی از کمپین نخریدن قرار داشت، امروزه به بدترین پرونده برای نشان دادن ناکارآمدی دولت تبدیل شده به نوعی که پراید ۲۰ میلیون تومانی که از آن به عنوان تابوت مرگ یاد می شد، اکنون به ۱۰۰ میلیون رسیده و به تبع آن دیگر خودروهای ایرانی وحشتناک شده اند. دلاری که در ابتدای دولت روحانی ۳۵۰۰ تومان بود، اکنون از مرز ۲۳ هزار تومان عبور کرده است، سکه طلا که ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان بود، اکنون نیم نگاهی به ۱۲ میلیون تومان دارد، قیمت مسکن که در ابتدای دولت روحانی به طور میانگین متری ۵ میلیون تومان بود، اکنون بانک مرکزی با افتخار از متری ۲۳ میلیون و۵۰۰ هزار تومان خبر می دهد و این قصه ای است که سر دراز دارد. در این بین مردم براستی نمی دانند از کدام قوه یا مسوولی باید انتظار گره گشایی داشته باشند.

رهاکردن بازار در کنار ناکارآمدی

این در حالی است که تعداد بسیار زیادی از کارشناسان، صاحب نظران، نمایندگان مجلس و دولتمردان سابق و اسبق تاکید دارند که باعث تمامی این گرانی ها خود دولت است. این افراد به هزار دلیل اثبات می کنند که دولت با کسری بودجه رو به رو شده و برای آنکه انگ استقراض از بانک مرکزی یا متمم بودجه بر پیشانی دولت نخورد، دلار را گران کرده تا ارز دولتی را در بازار آزاد بفروشد، سکه را گران کرده تا طلای خودش را به قیمت چند برابر در بازار عرضه کند، بازار خودرو را رها کرده تا قیمت خودرو سر به اسمان بکشد و خودروسازانی که ۸۰ هزار میلیارد تومان زیان انباشته داشتند، با عرضه بازار به قیمت بالا به جبران مافات بپردازند اتفاقی که اکنون رخ داده و هرگز خودروساز داخلی به خواب هم این قیمت های وحشتناک را نمی دید. این دولت در تمام ۷ سال گذشته نسبت به ساخت و ساز بی تفاوت بود و کار را بجایی رساند که با کاهش چشمگیر مسکن رو به رو هستیم. از سوی دیگر قیمت مصالح ساختمانی به اندازه ای بالا رفته که قیمت مسکن وحشتناک شده است. تمام این موارد باعث تاسف و تاثر نسبت به عملکرد دولت است.

به دنبال مجلس کارآمد

در این شرایط مردم گمان می کردند که دستگاهی ناظر باید مهار این ناکارآمدی را بکشد، بنابر این به افرادی رای دادند که شعارهای انتخاباتی رنگین می دادند. این افراد که با عنوان انقلابی از مردم رای گرفتند، این ذهنیت را ایجاد کرده بودند که در همان ۱۰۰ روز اول همه چیز را به حالت قبل باز می گردانند، اما نه تنها اتفاق خاصی رخ نداد، بلکه رفتارهای پوپولیستی و حرکتهایی که جنبه نمایشی داشته و همچنان دارد، مردم را از این مجلس هم ناامید کرد. چرا که این مجلس به جای مهار زدن به گرانی افسارگسیخته، طرح ها و پیشنهادهایی را مطرح می کنند که هیچ ارزشی ندارد و چیزی عاید مردم نمی شود.

طرح تامین کالاهای اساسی

یکی از طرح هایی که فقط سروصدا به پا کرد و هیچ فایده ای نداشت، طرح تامین کالاهای اساسی بود. در این طرح آمده است: به منظور حمایت هدفمند و مؤثر از مصرف کنندگان و اقشار محروم، دولت مکلف است با استفاده از ظرفیتها و منابع پیش بینی شده در قانون بودجه سال جاری به ویژه منابع جدول تبصره ۱۴ ظرف دو ماه از تاریخ مصوبه این قانون تمهیدات لازم را برای تضمین دسترسی دهکهای پایین درآمدی به کالاها و اقلام اساسی و دارو را در قالب اعطای کارت الکترونیک به سرپرست خانوارهای مشمول فراهم کند. استفاده از این کارها برای خرید دارو و نیز کالاهای اساسی از مراکز توزیع دارای کد اقتصادی و از طریق دستگاه کارتخوان انجام میشود. این طرح در حالی به فوریت تصویب شد که منابع مالی آن مشخص نیست و به احتمال زیاد شامل اصل ۷۵ می شود وچون اعتبار آن مشخص نیست، به احتمال زیاد رد خواهد شد.

"وان"طرحی از سر بیکاری

در حالی که چندی پیش طرح در نظر گرفتن سهمیه ۲۰ لیتر بنزین برای هر نفر به جای ۶۰ لیتر بنزین برای هم ماشین مطرح شد و با انتقادهای شدیدی رو به رو شد، نمایندگان طرح دیگری روی میز قرار دادهاند مبنی بر اینکه به تمامی حاملهای انرژی سهمیه داده شود، این طرح که باعنوان طرح وان (مخفف واحد انرژی) است قرار است در دستور کار این هفته کمیسیون انرژی قرار گیرد.این نمایندگان در طرح خود عنوان کردهاند؛ بهتر است برای رسیدن به مصرف بهینه به جای آنکه صرفا بنزین سهمیهبندی شود، اقدام به سهمیهبندی تمامی حاملهای انرژی کرد. درواقع برق، آب، گاز، بنزین، گازوئیل، نفت سفید و... توامان سهیمهبندی شوند.براساس این طرح پیشنهادی به هر فرد، مقداری وان داده میشود درواقع یارانهای که دولت میخواهد به هر فرد دهد به شکل وان خواهد بود، به این صورت که یک فرد ماهانه ۵۰ وان دارد که میتواند آن را مصرف کند و باقیمانده وان خود را در بورس بفروشد. طرحی که هیچ چیز آن معلوم نیست و فقط پرونده مجلس یازدهم را در رفتار پوپولیستی سیاه تر می کند.

طرح مالیات بر خانه های خالی

یکی دیگر از طرح های جنجالی که مردم گمان می کردند با تصویب آن اتفاقی بزرگی در بحران اقتصادی رخ می دهد، طرح مالیات بر خانه های خالی بود. در این طرح آمده است، واحدهای مسکونی واقع در شهرهای بالای ۱۰۰ هزار نفر جمعیت که به استناد سامانه ملی املاک و اسکان کشور (موضوع تبصره ۷ ماده ۱۶۹ مکرر این قانون) خانه خالی شناسایی شوند چنانچه بیش از دوازده ماه از پایان عملیات ساخت (برای واحدهای نوساز) یا بیش از شش ماه از آخرین نقل و انتقال یا آخرین زمان سکونت (برای واحدهای غیرنوساز) گذشته باشد، در سال نخست مشمول مالیاتی به ازای هر ماه دو برابر ارزش اجاری ماهانه ملک میشود که این مالیات در سالهای بعد ۵۰ درصد بیش از سال قبل خواهد بود. این مالیات از سال دوم اجرا، مشمول تمام شهرها خواهد شد. اگرچه این طرح به صورت دو فوریتی به تصویب رسید، اما هنوز بین شورای نگهبان و مجلس پاسکاری می شود و این در حالی است که مسکن مانگین متری ۲۳ میلیون تومان را رد کرده است.

طرح های از سر بیکاری

در این رابطه یک اقتصاددان گفت: "این طرح ها از سر بیکاری مطرح میشود. اگر قدرت خرید مردم بالا برود نیازی به توزیع یارانه به این صورت وجود ندارد. البرت بغزیان به ایلنا گفت: در علم اقتصاد یارانه برای تولید پرداخت میشود که هزینه تولید پایین بیاید، دولت این یارانه را از جایی به صورت مالیات برای کالاهایی مثل سیگار و یا سیمان که پیامد خارجی منفی دارند، جمع آوری میکند و در جای دیگر با فرض وجود پیامد مثبت مثل کشاورزی، زنبورداری و یا آموزش و پرورش تزریق میکند و تا این حد متوقف میشود. وی افزود: اینکه به هر کد ملی سهمیه بنزین و گازوئیل داده شود و یا تحت عنوان طرح وان همه حاملهای انرژی سهمیهبندی شود، اساسا دور از ذهن است. گفته میشود که هدف این است یارانه را به همه مردم برسانیم اینکه به هر کد ملی یک سهمیه بنزین، گازوئیل، برق و گاز بدهیم و اگر مصرف نکرد در بورس بفروشد، شدنی نیست. اصلا ساز و کار بورس چگونه باید باشد؟ یعنی هر کس بگوید من یک کارت و سهمیه دارم و آن را وارد بورس میکنم؟ نمایندگان باید فکر کنند چنین چیزی عملی است یا خیر؟

گشایش هایی که گشایش نکرد

متاسفانه دولت نیز درگیر این بازی شده و هر از چند گاهی سعی می کند ذهن مردم را بازیچه خیال پردازی کند. هنوز به خاطر داریم که روحانی به صورت هیجانی از طرح کشایش اقتصادی دولت خبرداد و به دنبال آن مشاور، رییس دفتر رییس جمهور و... از مردم خواستند که برای خرید دست نگه دارند و قول دادند که اتفاق خوبی در حال رخ دادن است. اما مردمی که به این وعده گوش ندادند، دست به خرید دلار، سکه، خودرو و خلاصه هر چیزی زدند که می توانستند بخرند، و در مقابل کسانی که به این وعده ها گوش دادند، به قول آقای روحانی صبح از خواب بیدار شدند و دیدند مانند دولت احمدی نژاد ارزش پول توی جیبشان نصف شده است. براستی چرا با روحیه مردم بازی می شود؟ چرا طرح هایی در مجلس پیشنهاد می کنید که فایده ای ندارد یا وعده هایی می دهید که از عهده انجام آنها بر نمی آیید؟