مانعی برای پرداختن به چالش های آینده

مهتا بذرافکن‪-‬ مطالعات بلایا نشان داده است که جنسیت، نژاد، قومیت، تحصیلات و طبقه‌ی اجتماعی، ساختار و ترکیب خانواده تاثیر زیادی بر ادراک و رفتار دارند. وقتی از بلایای آینده مانند کمبود آب شرب در شهرها و مدیریت مصرف و یا تنش آبی با مردم صحبت می شود با عدم پذیرش و اهمیت ندادن روبرو می شویم. یا در محافل مدیریتی مثلا توسل جستن به « فرهنگ سازی» به عنوان
شاه کلید مدیریت مصرف آب و منابع طبیعی و.. یاد می شود. اما تجربه نشان داده که تا کنون نه تنها توفیقی در فرهنگ سازی بدست نیامده ، بلکه روز به روز بر دامنه فجایع و مصرف حریصانه افزوده شده است.
برای بسیاری این سوال مطرح است که به چه دلایلی مردم به هشدارها بی توجهند. این مساله باید از دو جنبه مورد توجه قرار گیرد :
- اول اینکه درسطوح مدیریتی وسیاست گذاری برای دولتها و سیستم حکمرانی «منافع آنی اعتبار ساز» که به عنوان دستاورد سیاستی و تحت عنوان توسعه به گروههای فشار و طرفدار معرفی می کنند بسیار مهمتر از آینده و اهداف بلندت مدت است.


- دوم این که مردم بسیار بیشتر بر دغدغه‌های روزانه و کاهش فشارهای ناشی از آن تمرکز دارند تا رویدادهایی که مربوط به آینده است، خصوصا برای جمعیت‌های کم درآمدی که هر روز با فشارهای روزانه مالی و روانی مواجه می‌شوند. در این مجامع اساسا صحبت ازآینده همچون طنزی تلخ تلقی می شود.
روانشناسی اجتماعی تاکید می‌کند که عواملی مانند افزایش ادراک شخصی از ریسک و خودکارآمدی شخصی‌ در مواجهه با خطرات می‌تواند رفتار خودحفاظتی را ترغیب کند، اما این درصورتی ممکن است که اولا فرد تحت تاثیر فشارهای مداوم روزمره قرار نداشته باشد و ثانیا با بازنگری درقوانین به رویکردهای مدیریت سیاسی که منجر به ترجیح سیطره منافع کوتاه مدت مخرب و توسعه ضد اجتماعی بر اهداف بلند مدت تر و توسعه پایدار می شود پایان داده شود.