فلسفه بورس؛ پشت چراغ قرمز!

احسان عسکری ‪-‬ همان‌طوری که بورس زمانی رشد داشت و سبز بود هم اکنون قرمز و منفی شدن شاخص بورس طبیعی است. وقتی تکنیکی یا بنیادی تحلیل می‌کنیم باید هر دو با هم شباهت‌هایی داشته باشند، در شرایطی که تحلیل‌های تکنیکی کاملا یک فرآیندی را سود‌آور نشان می‌دهند، اما تحلیل‌های بنیادی نشان دهنده این است که این بنگاه زیان‌ده است، بروز این تناقض به این دلیل است که تحلیل‌های تکنیکی بر قیمت استوار هستند در نهایت
در بلند مدت تابع تحلیل‌های بنیادی می‌شود.
سهام برخی از پروژه‌هایی که زیان‌ده هستند یا طرح‌ها و پروژه‌هایی که هنوز اجرا نشده اند در بورس ایران عرضه شده اند و طی روزهای زیادی هم مثبت بودند، مثبت بودن شاخص وقتی پروژه‌ای وجود ندارد به طور قطع حباب است؛ بنابراین حبابی که بصورت غیرمنطقی شکل گرفته، بطور طبیعی هم از بین می‌رود؛ یعنی به اندازه‌ای که در چنین سهامی سود بدست آوردیم، احتمال ریزش هم وجود دارد.
در این وادی، قرمز بودن منطقی شاخص سهام بورس، معادل سبز بودن غیرمنطقی و بی‌دلیل در گذشته است و برآیند این دو اندکی شاید مثبت باشد. در واقع نباید انتظار داشته باشیم پروژه‌هایی که سودآور نیستند از قرمزی و منفی بودن


در بیایند یا همیشه سبز باشند، طبیعی است پروژه ای
که سودآور نیست، مردم از خرید سهام این پروژه سرباز می‌زنند و در میان مدت و بلند تحلیل‌های بنیادی خود را نشان می‌دهند و اثر گذار هستند.
در این میان باید دولت و کارشناسان سازمان بورس به مردم و سهامداران بورس توصیه می کردند و بکنند که باید رویکرد کوتاه مدت نداشته باشند، بلکه نگاه بلندمدت داشته باشند، اینکه تصور کنند پول خود را به بورس تزریق کردند و فردا باید 3 برابر شود، تصوری غلط است. رفتاری که بورس در درازای پنج تا شش ماه گذشته نشان داد، رفتاری غیرطبیعی بود، بالا و پایین رفتن شاخص بورس و اصلاح قیمت‌ها روند کاملا طبیعی بورس است.
مردم و سهامداران بورس را با شاخص سبز و قرمز ببینند، انتظار یکنواختی مثبت و سبز بودن در هیچ بورس بین‌المللی هم وجود ندارد و ما نیز نباید انتظار یکنواختی سبز بودن بورس را داشته باشیم. انحصار در هر بخشی از اقتصاد و بورس معمولا مضر است و دولت باید از اینکه یک گروهی در بورس مداخله کلان کنند، ممانعت بعمل آورد؛ همانطور که خرید و فروش عمده خودرو برای جامعه خطا و زیان‌بخش است، باید اجازه انحصار به حقوقی‌هایی که حساب شده سهمی را می‌خرند و می‌فروشند داده نشود.
در واقع دولت باید حضور میدانی و عملیاتی در حوزه کنترل و ارشاد بورس داشته باشد و از آنجا که بورس یک بازار سرمایه جا افتاده و تعریف شده بین‌المللی است؛ در نهایت بورس تاثیر مثبت بر اقتصاد می‌گذارد. بنابراین نباید اگر شاخص بورس مدتی قرمز و منفی شد، تصور کنیم که همه‌چیز
از بین رفته است. در واقع نباید با بورس احساساتی و هیجانی برخورد کنیم، چراکه باعث انحراف از فلسفه بورس می‌شود. شاید اگر همه ما قدری عاقلانه‌، منطقی و با نگاه بلند مدت به بورس نگاه کنیم، بازدهی خوب و مثبتی برای همه در پی
خواهد داشت.برخی حمایت ها، تزریق ها و انتقال ها
جهت کمک به بورس یک نوع مُسکن هستند بنابراین باید درون شرکت ها فرآیندهای سودآور را پیگیری کنیم که تحلیل های بنیادی جواب دهد.