نوش داروی وعده!

محمدصادق جوادی حصار‪-‬ درحالی که چالش‌های اقتصادی به طور روزافزون بخش مهمی از جامعه را تحت‌تاثیر قرار داده است، یکی از شیوه‌هایی که در این زمینه از سوی مسئولان مختلف دولتی و غیردولتی به چشم می‌خورد تاکید بر امیدآفرینی با وعده‌هایی از بهبود و گشایش یا تحول در حوزه اقتصاد و معیشت مردم است. با این حال در شرایطی که عموما این وعده‌ها با گذشت زمان اجرایی نمی‌شود و تاثیری از آن بر زندگی مردم دیده نمی‌شود بدیهی به‌نظر می‌رسد امید دهی برمبنای وعده‌ها روش کارسازی نخواهد بود. در واقع وهله اول باید برنامه‌های مستدل برمبنای روش‌های علمی ارائه شود که چه اقداماتی در دستورکار قرار گرفته و چه نتایجی بدست خواهد آمد، در این صورت می‌توان انتظار داشت که در جامعه نسبت به اظهارات مسئولین اعتماد یا باور ایجاد شود اما اگر قرار باشد با مبنای دستوری به دنبال حل مشکلات اقتصادی باشیم طبیعتا نتیجه‌ای را در پی نخواهد داشت. به عنوان نمونه با این نوع مکانیسم‌های دستوری اگر به دنبال تحول در بورس باشیم طبیعی است نتیجه ی مورد انتظار مسئولین به دست نیاید. بورس سازوکار مشخص خود را دارد و اصل عرضه و تقاضا نیز بر آن حاکم است. به نظر می‌رسد حتی برخی
مداخلات بیرونی در عرصه بورس و
«تکلیف روشن کردن‌ها» همان مدیریت اقتصادی
دستوری است و همانقدر که دستوراتی مانند دلار 4200 تومانی نتیجه داد در حوزه‌هایی مانند بورس نیز نتیجه خواهد داد! از سوی دیگر موضوع گشایش یا تحول اقتصادی درحالی که یکی از فاکتورهای مهم اثرگذار بر اقتصاد کشور بیرونی است بار دیگر ابهام را نسبت به وعده‌های مسئولین افزایش می‌دهد. در واقع با توجه به تحریم‌های اعمال شده از سوی ایالات متحده، همچنین عدم پذیرش FATF در ایران نمی‌توان انتظار داشت که تحول ویژه‌ای را در اقتصاد ایران ببینیم. باید بستر مناسب را فراهم کنیم، داد و ستد‌های شفاف بین‌المللی در ایران رواج یابد و موانع تحریمی از سر راه برداشته شود. در واقع باید ابتدا عوامل و موانع بازدارنده برداشته شود تا بعد با استفاده از برنامه‌های تخصصی اقتصادی به سمت توسعه و بهبود شرایط فعلی گام برداریم. در غیر این صورت با وعده اقتصاد دستوری نتیجه همان خواهد بود که در سال‌های گذشته نیز شاهد آن بوده‌ایم.