از نیل تا فرات از سوئز تا هرمز

نفوذ در محدوده خليج فارس از اهداف ديرين رژيم‌صهيونيستي بوده است که آن را با شعار از نيل تا فرات همواره مطرح کرده است. در اين راستا ديگر اشغال فيزيکي شايد براي آنها ممکن نباشد و به نحوي با معاهداتي که امضا مي‌کنند به اين هدف خود مي‌رسند تا تسلط خود را بر منطقه‌اي که يک‌چهارم انرژي جهان را در خود جا داده است نهادينه کنند؛ اقدامي که مي‌تواند فشار را بر ايران بيشتر کند. امروزه ايالات‌متحده آمريکا، رژيم صهيونيستي و کشورهاي عربي منطقه به موازات پيگيري سياست فشار حداکثري بر ايران به دنبال ناکارآمد کردن برگ برنده ايران يعني نفوذ منطقه‌‌اي تهران هستند و براي تحقق اين مهم برنامه‌ريزي دقيق و طولاني‌مدتي هم به کار برده‌اند که برقراري روابط ديپلماتيک امارات متحده عربي و رژيم‌صهيونيستي يکي از مهم‌ترين گام‌هاي اين نقشه است. اين واقعيت را نبايد انکار کرد که در صحنه عمل و به‌خصوص در جهان عرب مساله فلسطين عملا به محاق رفته است. چراکه اکنون سران کشورهاي عربي به اين باور رسيده‌اند که 70 سال مناقشه و جنگ با صهيونيست‌‌ها عملا نتيجه‌‌اي براي آنها در پي نداشته است بدون شک چون عطش رژيم‌صهيونيستي براي تغيير موازنه امنيتي در برابر تهران، آن هم در شرايط کنوني بسيار بالاست. ضمن اينکه مراودات امنيتي طرفين تنها معطوف به اين برهه زماني طي چند هفته اخير نيست، بلکه روابط امنيتي و اطلاعاتي امارات‌متحده عربي و ديگر کشورهاي منطقه خليج فارس با رژيم‌صهيونيستي به ماه‌ها و حتي سال‌ها قبل بازمي‌‌گردد. پس از عادي‌سازي روابط اکنون برنامه جدي و در عين حال آشکاري براي تغيير موازنه امنيتي در کنار مرزهاي ايران پي گرفته خواهد شد. اکنون که پاي اسرائيل در منطقه باز شده ديگر سناريوي تحولات وارد يک فاز جديدي خواهد شد که پيشبرد آن و تعيين سطح و حدود و ثغور تحرکات اسرائيل در حيطه در کنترل و توان مقامات اماراتي و ديگر کشورهاي عربي نخواهد بود. شايد امارات متحده عربي و ديگر کشورهاي حاشيه خليج‌فارس براي کسب حمايت تل‌آويو و واشنگتن اقدام به برقراري ارتباط با دشمن ديرينه خود، ذيل تعريف يک دشمن مشترک به نام جمهوري اسلامي ايران کرده‌اند. يعني به واسطه همان احساس نگراني و ناامني که در سايه تحريک آمريکا عليه ايران از جانب کشورهاي عربي حاشيه خليج فارس احساس مي‌شود، اين بازيگران سعي مي‌کنند با حضور نظامي و امنيتي اسرائيل و ايالات‌متحده آمريکا براي خود يک امنيت ايجاد کنند تا بتوانند در سايه اين امنيت توسعه اقتصادي و تجاري را در دستورکار قرار دهند. اما قطعا اختلافات ريشه اعراب و اسرائيل در يک جا بروز پيدا خواهد کرد و ضد منافع امارات عمل مي‌کند. ولي مجددا تاکيد مي‌کنم اکنون که ديگر عملا پاي اسرائيل در امارات باز شده بازگشت به حالت قبل از حيطه اختيارات کشورهاي عربي منطقه خارج شده است. چون اسرائيل و آمريکا به‌دنبال پروژه‌هاي بزرگ‌تري در منطقه هستند؛ به‌ويژه که کشورهاي عربي منطقه در برابر فشارهاي ايالات‌متحده آمريکا کوچک‌ترين تواني براي مقابله و ايستادگي ندارند. آنچه مشخص است آنها به‌تنهايي نمي‌توانند کنترل ايران را بر تنگه هرمز کم کنند.