کرونا، پوششی برای ناکارآمدی مدیران

 
 
 
 


هنگامي که بحراني اتفاق مي‌افتد انتظارات از دستگاه‌ها و سازمان‌هاي مختلف کمتر از شرايط قبل از بحران‌ها خواهند بود. در ابتدا پذيرش اين شرايط طبيعي به نظر مي‌رسد ولي وقتي که اين شرايط طولاني مي‌شود، نبايد همچنان ناکارآمدي مديران و سازمان‌ها مورد پذيرش قرار گيرد. اينجا انتظار مي‌رود دستگاه‌ها يا مراجع ناظر تمهيدات متفاوتي را براي ارزيابي عملکرد مديران و دستگاه‌ها اتخاذ کنند که منجر به بي‌تفاوتي آنها يا به وظايف ذاتي خودشان نشوند تا کرونا بهانه‌اي براي استمرار مديريت مديران ناکارآمد و ضعيف نشود که اين طولاني شدن خود هزينه‌هاي جبران‌پذيري را بر جامعه تحميل مي‌کند. متاسفانه اين ناکارآمدي در حوزه‌هاي مختلف خود را نشان مي‌دهد. عدم کنترل بر مشکلات و هزينه‌تراشي‌هاي مختلف براي مردمي که در طول چهار دهه بعد از انقلاب اسلامي براي مسئولان از جان و مال و... کم نگذاشتند، مي‌تواند زمينه‌ساز کاهش اميد و افزايش نارضايتي را فراهم کند. معتقدم اتفاقا در چنين شرايطي تفاوت مديران کارآمد و ناکارآمد خود را بيشتر نشان مي‌دهد و کرونا عذر بدتر از گناه خواهد بود اگر بخواهيم نسبت به اين ناکارآمدي مديران و دستگاه‌هاي اداري به دليل کرونا مسامحه شود. حداقل هزينه‌هاي اين مسامحه و بي‌تفاوتي، مي‌تواند کاهش سرمايه اجتماعي در جامعه باشد. برخي از مديران به جاي اينکه اهداف سازماني را با توجه به اهميت آنها در شرايط بحراني براي سازمان سازماندهي و اولويت‌بندي مي‌کنند آنها را براساس ميزان جلب‌توجه‌کننده بودن عملکرد مديريت نزد مافوق‌ها يا نگاه پوپوليستي اولويت‌بندي مي‌کنند؛ بنابراين اين وضعيت در صورتي‌که مغاير با اولويت‌بندي موردنياز و مطلوب سازمان باشد سازمان را از رسيدن به اهدافش بازخواهد داشت و حتي وضعيت نامطلوبي را ممکن است در جامعه ايجاد کنند. متاسفانه بعضي از مديران ناکارآمد دوست دارند در اين شرايطي که کرونا همه بخش‌ها را تحت تاثير قرار داده است، در همه محافل و مجالس و رسانه‌هاي مختلف آمارهايي را ارائه کنند که نشان‌دهنده رشد حوزه مديريتي ايشان باشد ولي متاسفانه خيلي از اين آمارها فاقد هرگونه رشد کيفي بوده و اگر به‌دقت آمارها بررسي شود و مورد بررسي کارشناسي واقع‌بينانه و مبتني بر شواهد قرار بگيرند، نادرستي اين آمارها براي هرکسي مشخص خواهد شد. اين نيز خود خيانت اين مديران ناکارآمد به مردم است که توي چشم مردم نگاه مي‌کنند و دروغ مي‌گويند؛ البته بايد سپاسگزار مديران کارآمد هم بود. موضوع ديگري که نشان از ناکارآمدي اين مديران است و ما در حوزه اجتماعي به‌وفور داريم مي‌بينيم اين است که فاقد هر نوع تفکر خلاق هستند تا بتوانند حداقل عملکرد سازمان‌ها را حفظ کنند. متاسفانه کرونا بهانه‌اي شد تا مديران ناکارآمد جولان دهند و به تخريب اعتماد سازماني و اجتماعي ادامه دهند. افسوس...