سند2030 یونسکو از نگاهی متفاوت

حسین طاهری‌فرد‪-‬ بی‌شک مطرح‌شدن مطالب هنجارشکنانه در خصوص سند2030 یونسکو در ماه‌های پایانی دولت روحانی و خصوصاً در کوران رقابت‌های انتخاباتی، مغرضانه و صرفاً مصرف انتخاباتی داشت. هرچه به انتخابات 96 نزدیک و نزدیک‌تر می‌شدیم هجمه غیرمنصفانه مخالفان دولت به سند2030یونسکو بیشتر و بیشتر می‌شد.
اصول‌گرایان و تندروها که خرداد 92 میدان رقابت را به روحانی واگذار کرده بودند، در تلاشی نافرجام با همه توان سعی‌کردند بر پایه اطلاعات مجعول و غلط با سوءاستفاده انتخاباتی از احساسات مردم به بهانه تصویب «سند2030» یونسکو دست به تخریب ناجوانمردانه دولت بزنند. رسانه‌های اصول‌گرا و فعالان سیاسی مخالف دولت تحلیل‌های مغرضانه‌ای از چگونگی تصویب و محتوای سند2030 ارائه داده و سعی در بهره‌برداری حداکثری از احساسات مذهبی مردم و به‌تبع آن رای‌هایی که ممکن بود به دنبال آن در سبد نامزدهای آنان ریخته شود، داشتند. متاسفانه آنان ندانستند یا نخواستند بدانند که اقداماتشان تبعات و مخاطرات غیر قابل جبرانی را برای نظام آموزش‌و‌پرورش کشور در پی خواهد داشت.
حال که از هیاهوی ایجاد شده دور شده‌ایم با نگاهی واقع‌گرایانه به سند2030 توسعه‌پایدار که «مکتوب و قابل دسترس» است می‌توان درباره شایعات گسترده و به شدت نادرستی که رسانه‌های اصول‌گرا برای تخریب دولت یازدهم استفاده کردند به‌درستی قضاوت کرد.
سند۲۰۳۰ توسعه‌پایدار یونسکو چیست؟


در سپتامبر 2015 (شهریور 94) در مجمع‌عمومی سازمان‌ملل متحد، «دستورکار 2030 توسعه‌پایدار» در راستای دگرگون‌ساختن جهان و توسعه‌پایدار مورد تصویب قرار گرفت. این دستور کار که جایگزین اهداف توسعه هزاره شد، شامل 1 هدف اصلی و 169هدف ویژه است که نقشه راه جامعه بین‌المللی را در زمینه توسعه‌پایدار برای 15 سال آینده (تا سال 2030 میلادی) ترسیم می‌کند. اهداف دستور‌ کار توسعه‌ پایدار که نتیجه یک فرآیند گسترده مشورتی در سطح جهانی بود می‌بایستی از اول ژانویه 2016 در سیاستگذاری کلان کشورهای عضو سازمان ملل متحد (192 کشور) عملیاتی شود.
دستورکار 2030 توسعه ‌پایدار یک «تفاهم‌نامه بین‌المللی توصیه‌ای» است و هر یک از کشورهای عضو متناسب با شرایط و مقتضیات خود می‌توانند از ظرفیت‌های آن استفاده کنند. بخش عمده‌ای از دستور کار 2030 توسعه ‌پایدار، ادامه سندی است که از گذشته در کشور ما و سایر کشورهای عضو یونسکو اجرا می‌شود. اهداف سند2030 در واقع تکرار اهداف کنفرانس یونسکو در شهر داکار (پایتخت کشور آفریقایی سنگال) در سال 2000 با عنوان «آموزش برای همه» است.
اهمیت این دستور ‌کار در طراحی یک چارچوب جامع و یکپارچه برای دستیابی به توسعه متوازن، هماهنگ و پایدار است که نه‌تنها شامل آموزش و حفاظت از محیط زیست می‌شود بلکه رشد اقتصادی، اشتغال پایدار و برابرسازی فرصت‌های اجتماعی را برای دستیابی به جوامع صلح‌جو و پایدار را ترسیم می‌کند. دستور‌ کار2030 توسعه‌پایدار حقوق افراد را محترم می‌شمارد و از دیدگاهی انسانی در مورد توسعه بهره می‌گیرد. این دستور کار، بر اصول کرامت و حقوق بشر، عدالت اجتماعی، صلح، شمول اجتماعی و تنوع قومی، فرهنگی و زبانی و نیز بر مسئولیت مشترک و پاسخ‌گویی استوار است. دستور کار2030 توسعه‌ پایدار، نقش آموزش را برای موفقیت همه اهداف توسعه ‌پایدار، اساسی می‌داند و بر این باور است که آموزش قادر است تحقق هر یک از اهداف توسعه‌پایدار را تسریع کند.
سند ملی آموزش ۲۰۳۰ جمهوری‌اسلامی‌ایران
دستورکار 2030 توسعه‌پایدار در شهریور 95 میان هیات دولت جمهوری‌اسلامی و یونسکو به امضا رسید. در مهر‌ماه همان سال با ابلاغ جهانگیری معاون اول رئیس‌جمهور، کارگروه ملی آموزش ۲۰۳۰ تشکیل و «سند ملی آموزش ۲۰۳۰ جمهوری‌اسلامی ‌ایران» با موضوع آموزش و یادگیری مادام‌العمر با کیفیت، برابر و فراگیر در آذر‌ماه 95 رونمایی شد. سند ملی آموزش ۲۰۳۰ جمهوری‌ اسلامی ‌ایران بیش از ۳۰۰ صفحه دارد و سرفصل‌هایش، مشابه اهداف تعیین شده سازمان ملل در سند2030 توسعه‌پایدار است.
اگرچه دستورکار2030 توسعه ‌پایدار یک تفاهم‌نامه بین‌المللی تعهد‌آور و الزام‌آور برای هیچ‌یک از کشورهای عضو نیست و هیات دولت جمهوری‌ اسلامی صراحتاً و به‌صورت مکتوب در نوامبر 2015 به دبیر‌خانه یونسکو اعلام داشته است که «جمهوری ‌اسلامی ‌ایران خود را متعهد به بخش‌هایی از چهارچوب اقدام برای آموزش 2030 که ممکن است به نوعی در تعارض با قوانین، مقررات و اولویت‌های ملی، باورهای دینی و ارزش‌های فرهنگی جامعه ایرانی تفسیر و تعبیر شود نمی‌داند.» حال سوال اساسی و مهم این است که چرا با وجود «حق تحفظ جمهوری‌اسلامی‌ایران» در مورد سند۲۰۳۰ یونسکو، با آن مخالفت می‌شود؟ و علت هجمه مغرضانه و نابخردانه جریان‌های خاص علیه دولت و آموزش‌ و‌ پرورش چیست؟
مخالفان و موافقان سند2030 توسعه‌پایدار
از نظر مخالفان سند2030 توسعه‌پایدار، یکی از مهم‌ترین اشکالات مطرح به سند2030 این است که مجاری قانونی آن مشخص نیست و صرف تایید در هیات وزیران نمی‌تواند مشروعیت قانونی به آن بدهد و اجرایی شدن سند2030 نیازمند تصویب آن در شورای عالی انقلاب ‌فرهنگی است. درحالی که هیات وزیران تصویب سند2030 را مستند به اصل 138 قانون اساسی می‌داند، مخالفان سند2030 با استناد به همین اصل معتقدند که « تصویب‌نامه‏‏‌های هیات وزیران نباید با متن و روح قوانین مخالف بوده و باید به اطلاع رئیس مجلس شورای اسلامی رسیده باشد.»که از نظر آنان این مسئله به اطلاع رئیس مجلس شورای اسلامی نرسیده است.
این موضوع در حالی مطرح می‌شود که در شهریور ۹۵ درباره راهکارهای اجرایی شدن اهداف سند۲۰۳۰ در هیات وزیران و شورای انقلاب‌فرهنگی بحث و تبادل نظر شده است و همچنین کمیسیون آموزش‌ و تحقیقات‌ مجلس در جریان مباحث مطروحه بوده است و عملاً هیچ‌چیز به‌صورت مخفی و پنهانی‌ نبوده و قانون هم دور زده نشده است.
منتقدان سند2030 معتقدند تهیه سند ملی آموزش 2030 و دادن تعهد به یونسکو بر خلاف اصل 77 قانون اساسی است. مطابق اصل 77 قانون اساسی «عهدنامه‏‌ها، قراردادها و موافقت‏‌نامه‏‏‌های بین‌‏المللی باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد.» و پس از تصویب مجلس شورای اسلامی قانونی است. سند2030 توسعه‌پایدار، یک برنامه‌کاری است،‌ طبق قواعد حقوق بین‌الملل، برنامه‌کاری سندی است که حاوی هیچ تعهد حقوقی و الزام‌آور برای دولت‌ها نیست و از آنجایی که سند2030 توسعه‌پایدار معاهده محسوب نمی‌شود، بنابراین نیازی به امضای دولت‌ها و در نتیجه تصویب مجالس قانونگذاری (رعایت اصل 77 قانون اساسی) کشورها ندارد.
سند جهانی توسعه‌پایدار بسیار گسترده و جزئی بوده و در جزئیات انتقادهایی به آن وارد شده است. از جمله انتقاداتی که به سند2030 یونسکو وارد شده است می‌توان به «همسو نبودن آن با سند تحول بنیادین آموزش‌و‌پرورش و عدم همخوانی آن با ارزش‌ها و آموزه‌های دینی» اشاره کرد. مخالفان سند2030 توسعه‌پایدار از جمله اهداف اصلی آن را، آموزش شهروند جهانی (به‌ویژه کودک و نوجوان) با معیارها و ارزش‌های غربی می‌دانند که آن را در تضاد با «تربیت شهروند ملی با اصول تعلیم‌و‌تربیت اسلامی» و با هدف تقویت انسجام ملی می‌دانند که از نظر آنان، این نقطه تقابل سند2030 توسعه‌پایدار با سند تحول بنیادین آموزش‌و‌پرورش است.
از نظر منتقدان و مخالفان سند2030 توسعه‌پایدار، نفوذ افکار و جریان‌های غیر دینی در سیستم آموزشی ایران، زمینه نفوذ فرهنگ‌غربی به کتب و آموزه‌های آموزشی را فراهم می‌کند که این خود منجر به غیر‌اسلامی شدن آموزش خواهد شد. از آنجایی که یونسکو می‌تواند متاثر از برخی از نهادها و سازمان‌های غربی باشد، آنان معتقدند انتقال علم و تکنولوژی آموزشی بین کشورها منجر به نظارت مستشاران خارجی بر آموزش‌و‌پرورش ایران خواهد
شد.
از سوی دیگر موافقان اجرای سند2030 توسعه‌پایدار معتقدند که «سند۲۰۳۰ یونسکو نه‌تنها هیچ تضاد آشکاری با مذهب و ملیت مردم ایران ندارد، بلکه این‌ها لازمه هر جامعه توسعه یافته است. اجرای سند۲۰۳۰ یونسکو در قالب سند تحول بنیادین آموزش‌و‌پرورش ایران است و چیزی خارج از این سند تحول اجرا نمی‌شود. در سند۲۰۳۰ یونسکو، مواردی که از نظر شرعی و عرفی دارای اشکال بوده و مطابق سند تحول بنیادین آموزش‌و‌پرورش نباشد اجرا نخواهد شد. از نظر سیاست‌گذران کلان آموزش‌و‌پرورش، سند2030 یونسکو یک سند زیردستی بوده و براساس اسناد بالادستی نظام آموزش‌و‌پرورش و برنامه‌های تحولی آموزش ایران (سند تحول بنیادین) که مبتنی بر اصول تعلیم‌و‌تربیت اسلامی و متناسب با شرایط کشور و انقلاب اسلامی تهیه و تدوین شده است اجرا می‌شود.» سخن پایانی؛
مولفه‌های کلیدی در برنامه آموزش 2030 عبارتند از: برابری و فراگیر بودن، دسترسی برابر، عادلانه و باکیفیت، برابری جنسیتی، کیفیت آموزش و یادگیری مادام‌العمر که به باور صاحب‌نظران و کارشناسان در نگاه کلی می‌تواند به توسعه و پیشرفت جامعه دانش‌آموزان، معلمان و آموزش‌وپرورش کشور کمک کند.
فضا‌سازی‌هایی که امروز در مسائل جزئی این سند و برخی تحلیل‌هایی که بر آن انجام می‌شود، مغرضانه و غیر‌کارشناسی است. متاسفانه عمده اطلاعاتی که در مورد این سند در برخی رسانه‌ها مطرح شده، سیاسی و جناحی است و بخشی از آن نیز اصلاً وجود خارجی ندارد! چراکه هنوز جزئیات «سند ملی آموزش ۲۰۳۰ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران» منتشر نشده است و کارگروه خاصی برای اجرایی کردن آن تشکیل نشده است. قطعاً تمامی مباحث آموزش‌و‌پرورش و محتوای آموزشی در نظام آموزش‌و‌پرورش ایران از مقطع پیش‌دبستانی تا پایان متوسطه دوم بر اساس سند تحول بنیادین و در راستای اسناد بالادستی آموزش‌وپرورش اجرایی خواهد شد.
اما آنچه فارغ از هیاهوی ایجاد شده بیشتر نمود پیدا می‌کند این نکته است که به نظر می‌رسد اکثر کسانی که درباره «سند ملی آموزش ۲۰۳۰ جمهوری ‌اسلامی ‌ایران» اظهار نظر می‌کنند از جزئیات آن بی‌اطلاع‌ هستند و فضاسازی‌های انجام شده علیه دولت و آموزش‌و‌پرورش غیر‌منصفانه و مغرضانه است.
نکته جالب توجه در رابطه با این دو سند مذکور (سند2030 توسعه‌پایدار و سند تحول بنیادین)، عدم آشنایی معلمان با هر دو سند یاد شده است و قاطبه معلمان به عنوان متولیان امر آموزش اصلاً نمی‌دانند سند۲۰۳۰ چیست؟
نباید فراموش کرد که هجمه نابخردانه به کیان آموزش‌و‌پرورش می‌تواند باعث بی‌اعتمادی به آموزش‌و‌پرورش شده و به‌تبع آن لطمات جبران‌ناپذیری برای نظام و سرمایه ‌اجتماعی کشور در پی خواهد داشت.