روزگار سخت اقتصاد ایران


گروه اقتصادی کورش شرفشاهی: مدت هاست که شاهد مشکلات و سختیهای بسیار زیادی در بخشهای مختلف اقتصاد، کارآفرینی و تولید کشور هستیم. در شرایط کنونی به شدت نیازمند بررسی های دقیق و شناخت تصمیماتی هستیم که این سختی ها و مشکلات را برای اقتصاد کشور ایجاد کرده است. بی شک تحریم ها در صدر مشکل آفرینی برای اقتصاد کشور قرار دارند، امری که تمام کارشناسان، صاحب نظران و مسئولان به آن اعتراف کردهاند. اما گویا این مشکلات پایانی ندارد و هر از چندگاهی بهانه ای برای افزودن بر این مشکلات پیش می آید. شیوع ویروس کرونا از ۷ ماه پیش مهمترین دلیل بر ایجاد چالش و مشکل در عرصههای گوناگون اقتصادی بوده است، اگرچه مسئولان به اشکال مختلف سعی میکنند مشکلات اقتصادی را به صورت ۱۰۰ درصدی و در قالب سیاه و سفید مطرح کنند و تمام مشکلات را بر دوش تحریم ها یا بحران هایی همچون کرونا بیندازند، اما مدیریت و تصمیمات سلیقهای و بازیهای سیاسی در به وجود آمدن این مشکلات را نمی توان نادیده گرفت. معضلی که اعتراف به آن سخت است و مهمتر این که شهامت و شجاعتی در مسئولان برای اعتراف میخواهد.

چالش ضعف برنامه ریزی

این که برای رفع این مشکلات، تا چه اندازه برنامه داریم، نکته بسیار مهمی است. وقتی مسئولان اعتراف میکنند دشمنی ها و کینه توزی ها با ایران از همان روزهای پیروزی انقلاب کلید خورده و نه تنها همچنان ادامه دارد، بلکه هر روز بر شدت آن افزوده می شود، باید برای به وجود آمدن چنین روزهایی تاسف بخوریم. اینکه مسئولانی داریم که این روزها را پیش بینی کرده اند اما در فکر چاره اندیشی برای آن نبودهاند، بی شک جای تاسف دارد. هنگامی که از روزهای اول انقلاب نسبت به کینه توزی ها ایمان داشتیم اما اکنون در این آشفته بازار قرار داریم، از چند حالت خارج نیست. یا به آنچه مطرح می کردیم باور نداشتیم، یا دشمنان را دست کم گرفتیم، یا مسوولانی ناتوان را برگزیدیم که مصداق سومدیریت است، یا فساد و رانت همه چیز را بسوی منافع شخصی عده ای خاص هدایت کرد و مملکت بدین روزگار سقوط کرد یا درگیر بازی های سیاسی شدیم و از جنگ اقتصادی غافل شدیم یا دلایل دیگری مطرح است که باید واکاوی شود.

اختلاف، جدی ترین چالش

در شرایطی که برای عبور از این بحران ها و تهدیدها، به همگرایی و هماندیشی نیاز داریم، اقتصاد کشور اسیر بازیهای سیاسی شده است به نوعی که گروه های چپ و راست هر کدام در فرصتی که به دست می آورند یا مدیریت را بدست می گیرند، به انتقاد و تخریب طرف مقابل میپردازند. از سوی دیگر در بین روسای قوای سه گانه نیز اختلاف دیدگاه های شدیدی وجود دارد که این اختلاف دیدگاه ها در قالب گوشه کنایه هایی که به هم میزنند، به صراحت مشاهده می شود. از یک سو رئیس مجلس دایم فریاد سوءمدیریت و بی تدبیری در دستگاه اجرایی را مطرح میکند و از سوی دیگر رییسجمهور ادعای گشایش اقتصادی را بر زبان می راند و همزمان رییس قوه قضاییه بر مبارزه با فساد و مقابله با آنها در دیگر بخشها سخن می گوید. تمامی این موارد بیانگر آن است که اتحاد و اتفاق نظری در مدیریت کلان وجود ندارد. این در حالی است که جلسه شورای عالی سران قوا به صورت مستمر برگزار میشود و هدف بر این بوده که سران قوا در این جلسات، چالشها و مشکلات خود را حل کنند و مانع تاثیرگذاری منفی بر اذهان عمومی شوند.

وضعیت نگران کننده بورس

از روزی که اقتصاد به دلیل حضور گسترده سفته بازان و دلالان به مشکل برخورد کرد، هر از چندگاهی مسئولان سعی بر این داشتند که اقتصاد را به یک سو هدایت کنند تا چنانچه دچار بحران یا کمبود در یک بخش هستیم، با هدایت نقدینگی به بخش دیگر، بتوانیم مانع چالشها و بحرانهای آن بخش شویم یا آن را کنترل کنیم. هنگامیکه دلار به صورت وحشتناکی سیر صعودی دارد و سکه، مسکن، خودرو و دیگر بخش ها را به دنبال خود می کشاند، پیدا کردن محلی برای هدایت نقدینگی و جلوگیری از فشار بر این بخش ها بسیار اهمیت دارد. گران شدن دلار و رشد دیگر بخشها که نشانگر ناتوانی در کنترل آنها بود، باعث شد تا تمامی مسئولان شروع به حمایت از بورس کنند. نتیجه آن شد که بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی به سوی بورس هدایت شد و تعداد افرادی که کد بورسی دارند، از مرز ۲۰ میلیون نفر گذشت. اما بازهم تفکر درستی پشتاین قضیه نبود زیرا این را فراموش کردیم که اگر این بخش از اقتصاد مدیریت نشود و بحران ایجاد کند، چالشهای جدی گریبانگیر آن را خواهد گرفت، هشداری که بارها از سوی کارشناسان مطرح میشد، اما دعوت تمامی مسئولان در قوای سهگانه به این سمت، امری سوالبرانگیز بود. اما کار بدینجا رسیده که امروز شاخص بورس که از مرز ۲ میلیون عبور کرده بود، در حال سقوط است و در حالی که بر اقتصاد خصوصی تاکید مر شود، بر چاره اندیشی از سوی دولت تاکید می شود.

مشکلات کسب و کارها فراتر از مساعدت بانکها

در این شرایط شاهد بحران در کسب وکارهای مختلف بوده و هستیم. تعطیلی بنگاههای اقتصادی و سوله های خالی شهرک های صنعتی نکته مهمی بود که در نتیجه تحریم ها به وجود آمد. در این شرایط بسیاری از مشاغل به بحران کشیده شد و برای آنکه بتوان بخشی از این مشکلات را مدیریت کرد، هدایت نقدینگی به سوی تولید مطرح شد و پرداخت تسهیلات بانکی در دستور کار قرار گرفت. نتیجه آنکه بانکها پرداخت تسهیلات به بنگاههای اقتصادی را به عنوان یکی از سرفصل های خود بارها مطرح و به آن افتخار کردند. اما در واقع چالشهای تولید بسیار جدی تر از این حرفهاست و تسهیلات محدود بانک ها نمی تواند گره جدی از مشکلات بنگاههای اقتصادی بگشاید. بدتر آنکه بسیاری از کارفرمایان که تسهیلات گرفته بودند، نتوانستند اقساط آن را بپردازند و به ورشکستگی کشیده شدند.

کرونا عامل تعطیلی اقتصاد

انچه امروزه نمایندگان اصناف مطرح میکنند، بیانگر چالشها و مشکلات ناشی از تعطیل کردن بخشی از فعالیتهای اقتصادی است. هنگامی که شیوع کرونا تعطیلی اجباری بخشی از اقتصاد را فرمان داد، مشاغلی همچون هتلداری، تالارهای عروسی، فروشگاه ها، رستورانها، پاساژها و مشاغلی که ارتباط مستقیم با نیازهای اساسی و اولیه مردم نداشت، در سیبل تهدید تعطیلی قرار گرفت. در نتیجه بسیاری از کارگران این مشاغل بیکار شدند و پرداخت بیمه بیکاری در دستور کار قرار گرفت. با این وصف کارگران بسیاری که شامل بیمه تامین اجتماعی نمیشدند و بیمه نبودند، از دریافت این کمک ها محروم ماندند و بخش بزرگی از جامعه کارگری به شدت آسیب دید.

آسیب جدی به گردشگری

یکی دیگر از بخش هایی که به شدت آسیب دید، بخش گردشگری بود.به نوعی که وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی گفت: گردشگری تا قبل از کرونا روند به رشدی داشت، درآمد آن در سال ۲۰۱۹ به ۱۱.۷ میلیارد دلار رسیده بود که ۲.۸ درصد از سهم تولید ناخالص ملی را تشکیل میداد و تقریبا به متوسط سهم گردشگری در تولید ناخالص جهانی که عدد ۳.۲ درصد است، نزدیک شده بود. علیاصغر مونسان با یادآوری این که تعداد گردشگران خارجی در سال گذشته به هشت میلیون و ۷۰۰ هزار گردشگر خارجی رسید و ایران رتبه دوم سریعترین کشور در جذب گردشگر خارجی را بدست آورده بود، افزود: با شیوع کرونا گردشگری با افت شدیدی مواجه شد به طوری که در سه ماه نخست سال گذشته (۱۳۹۸) تعداد گردشگران خارجی دو میلیون و ۳۰۰ هزار نفر بود که سه ماه نخست امسال این عدد به ۷۴ نفر رسید؛ تقریبا به صفر نزدیک شد.مونسان گفت: برآورد خسارتها تا مردادماه عددی بالغ بر ۱۲ هزار میلیارد تومان بود.

نباید دست روی دست گذاشت

بی شک مشکلات اقتصادی بسیار گسترده تر از این حرفهاست، اما نکته مهم این است که نمی توان دست روی دست گذاشت و نسبت به تمام این چالش ها بی تفاوت بود. باید پذیرفت که امروزه بخش های جدی اقتصاد در آستانه لطمه شدید هستند. اگر امروز وضعیت دلار بدین صورت آشفته است که از مرز ۲۶۰۰۰ تومان عبور کرده یا سکه از مرز ۱۳ میلیون تومان گذشته یا اختلاف خودرو در کارخانه و بازار بیش از ۱۰۰ میلیون تومان است یا اگر میانگین قیمت مسکن متری ۱۸ میلیون تومان است و... باید تاسف خورد چرا که زنگ خطر جدی به صدا درآمده و اگر چاره اندیشی نشود، به معضل اجتماعی امنیتی تبدیل خواهد شد.