دو روی سکه‌ی صدرنشینی ایران در اکتشافات نفت‌و‌گاز جهان

حمیدرضا شکوهی‪-‬ ما در حفظ ارزش برندهای ایرانی، کمتر موفق بوده‌ایم. بسیاری از برندهای ایرانی را همه ما می‌شناسیم که زمانی در کشور سرآمد بودند و امروز، یا همچون هواپیمایی هما تا حدی افول کرده‌اند یا از آنها فقط خاطره‌ای باقی مانده است. در صنعت نفت نیز برندهای بزرگی همچون NPC داشتیم که در مقطعی به دلیل واگذاری‌های اشتباه در پتروشیمی، اعتبارش کم شد؛ یا برند بزرگی همچون NIOC داریم که ارزش آن از منظر میزان تولید و اثرگذاری در معادلات انرژی جهان به مراتب باید بیش از امروز باشد اما به دلایلی همچون تحریم و عدم حاکمیت نگرشی ملی بر ارزش صنعت نفت به عنوان پیشران توسعه اقتصادی، نتوانسته جایگاهی را که شایسته آن است به‌جز در مقاطع زمانی محدود، به دست بیاورد. به همین دلیل هر بار که نام NIOC در جایگاهی برجسته قرار گیرد افتخاریست که به دلایل مختلف، این افتخارات را کمتر تجریه کرده‌ایم. مصداق بارزش، ثبت رتبه اول میزان کشف ذخایر هیدروکربوری قابل برداشت جهان توسط NIOC یا به طور مشخص، مدیریت اکتشاف شرکت ملی نفت ایران بر مبنای گزارش موسسه بین‌المللی وودمکنزی است. قرار گرفتن شرکت ملی نفت ایران در راس یک آمار رسمی که شرکتهای بزرگ نفتی جهان، از گازپروم و شل و توتال تا اکسون موبیل و انی و... در آن
حضور دارند.... اتفاق مثبتی است که نشان از زنده بودن صنعت نفت در ایران و برند NIOC، حتی در این شرایط سخت تحریم دارد. حوزه اکتشاف، حوزه‌ای نیازمند فناوری نوین و سرمایه‌گذاری بالاست که قرار بود در دوران پسابرجام، شاهد حضور شرکتهای خارجی در آن در قالب بلوکهای اکتشافی مختلف باشیم که فراهم شدن مقدمات این حضور، با خروج آمریکا از برجام همزمان شد و همچون بسیاری از بخش‌های صنعت نفت، اقدامات در این حوزه هم بدون حضور شرکتهای خارجی انجام شد. اگرچه ایران از عهده اکتشاف هم در غیاب شرکتهای خارجی بر آمد، اما واقعیت آن است که به هر حال در صنعت نفت و از جمله در حوزه اکتشاف نیازمند فناوری و سرمایه‌گذاری خارجی هستیم. با این وجود موفقیتی حاصل شد که برآیند آن دو میدان ارم و نام آوران بود و این یعنی در حوزه اکتشاف، آنچه لازم بود انجام شده و موفقیتی حاصل شده که تمام نیروهای اکتشاف، از کارکنان تا مدیران در آن سهیم بوده اند. اما این فقط بخشی از ماجراست... بخش دوم ماجرا یا روی دوم سکه، پس از اکتشاف است. این اکتشافات چه تاثیری در آینده صنعت نفت و گاز ایران دارد؟ در این نکته تردیدی نیست که برآیند تولید ما، مطابق با حجم ذخایر یا حتی اکتشافات ما نیست. ما کشوری با ذخایر غنی نفت و گاز هستیم که حتی توان تولید روزانه بین ۶ تا ۸ میلیون بشکه نفت در روز را داریم. اما در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی فقط دو بار به مرز تولید ۴ میلیون بشکه در روز رسیده یا از آن عبور کرده‌ایم و به جز آن، یا اسیر تحریم بودیم یا بی‌ثباتی و برنامه ریزی ضعیف. کشف ذخایر زمانی موثر است که به تولید منجر شود اما ما در توسعه میادین نفت و گاز در دوران تحریم دچار مشکل
هستیم.
در میادین غرب کارون، در غیاب خارجی‌ها اگرچه تولید میکنیم اما نیازمند سرمایه‌گذاری وسیعتر و فناوری مدرن برای افزایش ضریب برداشت هستیم که در حال حاضر بسیار پایین است. یا در فاز ۱۱ پرماجرای پارس جنوبی، نیازمند سکوهای فشارافزا و کمپرسورهای آن هستیم که تجربه داخلی در مورد آن نداریم. تا وقتی که تحریم هست، توسعه میادین کشف شده، به خاطر فقدان سرمایه‌گذاری و فناوری خارجی، با اختلال و دست‌انداز مواجه خواهد بود. میتوان تحریم را دور زد اما در حوزه‌هایی همچون صنعت نفت، دور زدن تحریم بدون هزینه هم نیست. هزینه‌هایی که گاه باعث نرسیدن به برنامه‌های پیش بینی شده


تولید می‌شود.
حال در چنین شرایطی که توسعه میادین نفت و گاز اکتشاف شده در کشور با موانع متعددی مواجه است، پرسش اینجاست که آیا باید اکتشاف را متوقف کنیم؟ قطعا پاسخ منفی است. مدیریت اکتشاف تشکیل شده تا اکتشاف کند و اگر این کار را انجام ندهد، فلسفه وجودی آن بی‌معنا خواهد شد. امسال تحریم هستیم و شاید این تحریم باز هم ادامه داشته باشد؛ اما برای روزهای پس از تحریم، همین اکتشافات است که به کار می‌آید. اما اینکه از این اکتشافات چگونه باید بهره برد، نیازمند نگرش ملی و حمایتیِ حاکمیت به صنعت نفت است که باید ذخایر اکتشاف‌شده را تبدیل به سرمایه و ارزش افزوده کند. آنگاه تاثیر این اکتشافات را در اقتصاد کشور هم خواهیم دید.