رقابت پیدا و پنهان آمریکا و چین در زمین پاکستان


آفتاب یزد ـ گروه سیاسی: پاکستان یکی از کشورهایی است که در جریان مذاکرات صلح افغانستان و طالبان به عنوان یکی از محورهای اصلی و از جمله ی تاثیرگذارترین‌ها است. گفتگوهای صلح اگرچه بین نیروهای طالبان و دولت قانونی افغانستان در جریان بوده و همچنان نیز خواهد بود اما وقتی وزیر امور خارجه پاکستان در گفتگو با همتای ترکیه‌ای خود؛«عزم کشورش را برای ادامه نقش مثبت برای صلح و امنیت منطقه‌ای از جمله تسهیل روند صلح افغانستان، اعلام کرد.» باید متوجه شد که نمی‌توان از حضور پاکستان در این مذاکرات و تاثیراتی که همواره داشته است غافل بود.
«زلمی خلیلزاد» نماینده ویژه آمریکا در روند صلح افغانستان و ژنرال «آستین اسکات میلر» فرمانده نیرو‌های آمریکایی در افغانستان وقتی در شهر راولپندی با «ژنرال قمر جاوید باجوا» فرمانده ارتش پاکستان دیدار کردند، موضوعات مرتبط به منافع متقابل، صلح و ثبات منطقه ای، مدیریت مرز‌های پاکستان و افغانستان و تحولات جاری در روند صلح افغانستان مورد
تبادل نظر قرار می‌گیرد حتی هیئت آمریکایی از ایفای نقش مثبت پاکستان در روند صلح افغانستان تقدیر و آن را برای رسیدن به صلح پایدار در منطقه حیاتی اعلام می‌کند.
>حمایت پاکستان از چین؛‌ فشار عربستان به اسلام آباد!


در کنار این مسئله اما وقتی نماینده پاکستان در سازمان ملل ضمن واکنش به سخنان نماینده آلمان اعلام می‌کند: «موضوع هنک کنگ مسئله داخلی کشور چین است» باید به عمق مسائل بیشتر توجه کرد. «منیر اکرم» نماینده پاکستان در سازمان ملل به صراحت می‌گوید: ما هنک کنگ را مسئله داخلی چین می‌دانیم و طبق قوانین سازمان ملل نباید در امور داخلی دیگر کشورها دخالت کرد. دیگر کشورهای جهان نیز حق ندارند در مسئله هنک کنگ دخالت کنند و پکن خود وظیفه دارد اگر مسئله و مشکلی در هنک کنگ وجود دارد مطابق قوانین جاری خود آن را حل کند.
نماینده ی پاکستان اما از حمایت علنی خود از پکن ابایی ندارد:
« ما در مورد مسئله هنگ کنگ از مواضع چین حمایت می‌کنیم و حل مسائل امنیتی هر کشوری را وظیفه دولت رسمی آن کشور می‌دانیم.» در کنار این اعلام موضع، اذعان رسانه پاکستانی به سوءاستفاده سیاسی عربستان از اهرم فشار اقتصادی لایه
دیگری از یک رقابت پنهان سیاسی را آشکار می‌سازد وقتی بدانیم که عربستان متحد آمریکا و پاکستان مورد بی‌توجهی کاخ سفید واقع شده است.
در خبرها می‌خوانیم رسانه پرطرفدار داون نیوز ضمن انتشار خبر مکالمه تلفنی «شاه محمود قریشی» وزیر خارجه پاکستان با «فیصل بن فرحان» همتای عربستانی خود اعلام کرد: قریشی در این گفتگو به همکاری همه جانبه دو کشور تاکید کرده است. این رسانه به بی‌توجهی مسئولین عربستانی به وضعیت مسلمانان کشمیری اشاره کرده و تاکید کرد: مدتی قبل قریشی در یک برنامه زنده تلویزیونی به صراحت اعلام کرده بود عربستان نقش خود به عنوان رئیس سازمان همکاری اسلامی را در قبال مسلمانان کشمیری انجام نمی‌دهد. پس از سخنان قریشی روابط میان پاکستان و عربستان به بدترین وضعیت خود در تاریخ دو کشور رسید و مسئولین دولت ریاض دست به استفاده از اهرم فشار اقتصادی زدند. طبق اعلام داون نیوز عربستان بی‌درنگ پس از اظهارات قریشی خواستار بازگرداندن 3 میلیارد دلار وام خود به پاکستان شد و این یعنی حمایت علنی پاکستان از چین نمی‌تواند بدون هزینه باشد.
>مخالفان دولت پاکستان برای کنار زدن «عمران خان» ائتلاف کردند
اصل ماجرا اما در یک ائتلاف نهفته است، ائتلافی علیه عمران خان؛ گویا احزاب مخالف دولت در پاکستان با هدف سرنگون کردن نخست وزیر این کشور، یک ائتلاف سیاسی جدید تشکیل داده اند.
در خبرها می‌خوانیم؛ احزاب مخالف دولت پاکستان با هدف کنار زدن «عمران خان» ائتلافی را با نام «نهضت دموکراتیک پاکستان» تشکیل دادند. این ائتلاف شامل ۱۱ حزب مخالف از جمله حزب مسلم لیگ- شاخه نواز پاکستان، حزب مردم و حزب جمعیت علمای اسلام است. احزاب یادشده خواستار کناره‌گیری دولت کنونی، برگزاری انتخابات و پایان مداخله نظامیان در سیاست‌های کشور هستند. در همین رابطه نهضت دموکراتیک در باره تظاهرات گسترده سه مرحله‌ای هشدار داده است-اقدامی که موجب تشدید بی‌ثباتی سیاسی در پاکستان می‌شود. مخالفان دولت، غالباً
عمران خان را یک نخست وزیر برگزیده توصیف می‌کنند و می‌گویند او با کمک ارتش قدرتمند کشور به قدرت رسیده.
عمران خان این اتهام را رد می‌کند.
در همین رابطه دکتر پیرمحمدملازهی ضمن اشاره به یک تاریخ 80 ساله به آفتاب یزد می‌گوید: واقعیت این است ائتلاف برای دموکراسی در پاکستان سابقه دارد. زمانی که نظامیان حکومت را در دست می‌گیرند شرایط به گونه‌ای رقم می‌خورد که احزاب رقیب با هم ائتلاف کرده و تلاش مشترکی را برای برگرداندن کشور به دموکراسی آغازمی کنند.
ملازهی ادامه می‌دهد: به جهت تاریخی تقریبا هر ده سال، در پاکستان شاهد چنین وضعیتی هستیم یعنی زمانی که نظامیان به صورت مستقیم در قدرت مداخله می‌کنند از طریق کودتا یا در شکل کنونی که عمران خان پوششی است برای ادامه قدرت نظامی در لباس غیرنظامی. در حال حاضر دولت عمران خان دولتی نیست که دموکراسی در آن را آن گونه که قانون اساسی مطرح کرده بتوان تلقی کرد. تجربه‌ای که در زمان پرویز مشرف شد و در لندن بین خانم بوتو ونوازشریف ائتلافی شکل گرفت تحت عنوان ائتلاف برای اعاده دموکراسی و این ائتلاف واکنش بسیار مثبتی را در پاکستان ایجاد کرد و سرانجام نظامیان مجبور شدند به انتخابات نسبتاً آزاد تن دهند و ارتش در این انتخابات کمتر دخالت کند. این مسئله باعث شکست نظامیان شد و دموکراسی به پاکستان برگشت.
این کارشناس شبه قاره می‌گوید: در آن زمان مرحوم خانم بوتو و نوازشریف در بیانیه لندن توافق کردند که هر حزبی در انتخابات بعدی به قدرت رسید حزب مخالف در پارلمان مخالفت‌های خود را داشته باشد اما اجازه دهد که آن دولت حزبی 5 سال قانونی خود را تمام کند. این برای اولین بار در تاریخ حیات سیاسی پاکستان اتفاق افتاد. یعنی وقتی حزب مردم برنده شد حزب نواز شریف اجازه داد که آنها به قدرت خود ادامه دهند و برعکس وقتی حزب مسلم لیگ برنده شد و به قدرت رسید حزب مردم اجازه 5 سال در قدرت ماندن را به آنها داد. این تجربه مجددا توجه احزاب سیاسی را جلب کرده است به این معنا که احزاب متوجه هستند که دولت آقای عمران خان به رغم اینکه یک دولت حزبی است اما آن چنان که باید و شاید مصادیق دموکراسی در آن
پدیدار نیست.
>شاید نظامی‌ها دست به کودتا بزنند!
ملازهی ادامه می‌دهد: این ائتلاف در واقع پوششی است برای ادامه قدرت نظامیان و اکنون تمام حرکت‌هایی که دولت عمران خان انجام می‌دهد در راستای منافع نظامیان است و کاری به دموکراسی و آنچه که در قانون مطرح شده است، ندارد. بنابراین قصد استفاده دوباره از آن تجربه را دارند که بتوانند تظاهراتی را راه‌اندازی کنند و شرایطی را ایجاد کنند که دولت آقای
عمران خان قادر به ادامه حکومت نباشد یا مجبور به استعفا شود یا اینکه انتخابات زودهنگام برگزار کند و آبرومندانه از قدرت کنار رود. البته بستگی به این دارد که نظامیان در این شرایط دست به کودتا نزده و معادله را به نفع خود تغییر ندهند. اما در هر صورت مجموعه شرایط برای احزاب سیاسی به ویژه دو حزب مردم و نوازشریف و همچنین جماعت اسلامی که یک گروه مذهبی دارای طرفدار است به گونه‌ای است که با احزاب کوچکتر محلی هم در ایالت پنجاب و هم در ایالت سند و هم در ایالت خیبر ائتلاف تشکیل دهند و امیدوار به این باشند که دولت را مجبور به کناره‌گیری یا انتخابات زودهنگام کنند.
>نظامی‌ها همواره تعیین‌کننده بوده اند
پیرمحمدملازهی در ادامه به بررسی ساختار سیاسی پاکستان پرداخته می‌گوید: اگر ساختار دولت پاکستان را از سال 1947 تا کنون در نظر بگیریم سه چهار جریان اصلی وجود دارد که تعیین‌کننده ‌جهت‌گیری پاکستان هستند. یک مورد قدرت
نظامی یا ژنرال‌های ارتش هستند. به این دلیل نظامی گری در پاکستان رشد کرد که مسئله کشمیر و جنگ پیش آمد و ارتش به عنوان تنها عامل جلوگیری از سقوط پاکستان جایگاه خود را تثبیت کرد و بیشترین اعتبارات را در بودجه ملی سالانه از طریق سازمان آی.ای.آی به خود اختصاص داد و بنگاه‌های اقتصادی گسترده‌ای ایجاد کرد که حتی در مواردی چون خرید و فروش زمین و تجارت خارجی نقش پیدا کرد و رسانه را در اختیار خود گرفت و تبدیل به قدرت اصلی شد و این ذهنیت را در مردم پاکستان به وجود آورد که بقای پاکستان در ارتباط با قدرت ارتش است. این ذهنیت به خصوص در بخش پنجاب که بالای 50 درصد جمعیت را دارد بسیار قوی است. بنابراین یک بخش قدرت در پاکستان همواره نظامیان بودند.
بخش دیگر قدرت احزاب سیاسی هستند که به نوعی در مجموعه سیاست نقش دارند. جناح سوم مذهبیون و احزاب سیاسی مذهبی مانند جمعیت علمای اسلام و جماعت اسلامی هستند که
صاحب نقش بوده اند. این سه نهاد قدرت (که البته نهاد دیگری به نام قوه قضائیه هم وجود دارد) معمولا در جهت‌گیری سیاست داخلی و خارجی نقش پیدا کرده‌اند و جا به جایی قدرت معمولا بین این نهادها اتفاق افتاده است. اما برای اولین بار در تاریخ پاکستان است که یک حزب سیاسی با حمایت ارتش به قدرت می‌رسد و پوششی برای اهداف نظامی است.
ملازهی معتقد است که:‌ای اس‌ای هسته مرکزی قدرت است و تا اندازه‌ای با جوچه در کره شمالی شاید بتوان مقایسه کرد اما در پاکستان شرایط با کره شمالی متفاوت است. درست است که‌ای اس‌ای در تمام شئون سیاسی پاکستان نقش دارد اما باید ساختار‌ای اس‌ای را هم در نظر گرفت و بر خلاف آنچه که در کره شمالی است ساختار صرفا نظامی نیست. در آن تجار بزرگ، روزنامه نگاران مشهور و اشخاص مذهبی مهم حضور دارند و تشکیلاتی است که ویژه پاکستان است. درست است که سر خط تمام کارها در دست‌ای اس‌ای است اما این مجموعه ساختاری دارد که بسیار پیچیده می‌باشد. اما در کره شمالی حزب کمونیست است و تشکیلاتی که وابسته به امنیت است متعلق به حزب کمونیست است و دیگران هیچ دخالتی ندارند. اما در پاکستان این گونه نیست.
>رقابت پیدا و پنهان آمریکا و چین در زمین پاکستان
ملازهی در ادامه ی گفتگوی خود با آفتاب یزد ضمن مهم خواندن پاکستان در تحولات منطقه‌ای به یک موضوع بسیار مهم اشاره می‌کند و آن « رقابت پیدا و پنهان آمریکا و چین در زمین پاکستان» است. وی می‌گوید: جهت‌گیری پاکستان در حال حاضر به طرف چین است و آمریکایی‌ها در رقابت جدی با چین در موضوع اقیانوس هند هستند. چینی‌ها از طریق جاده کمربند و سرمایه‌گذاری که در بزرگراه کاشغر ـ گوادر می‌کنند در حال بلعیدن پاکستان هستند. به نظر می‌رسد آمریکایی‌ها در تلاش برای تغییر این روند هستند. درست است که انتخاب آمریکا در مقابل پاکستان، هند است اما آمریکا مخالف قرارگیری پاکستان در کمپ چین است.
ملازهی می‌افزاید: منظور همان چینی که به دنبال ایجاد جریان شرقی قدرت است. که این جریان شرقی قدرت، چین، روسیه و تمام رقبای آمریکا از جمله ایران را هم شامل می‌شود. بنابراین آمریکایی‌ها از دموکراسی در پاکستان می‌توانند استفاده کنند. حداقل از این زاویه که می‌تواند این امکان را برای آمریکا فراهم کند که نوعی توازن در مناسبات هند و پاکستان ایجاد نماید. در این روند اتفاقی که در حال وقوع است و مرتبط با افغانستان می‌باشد توافقی است که طالبان با آمریکایی‌ها در دوحه امضاء کردند بخشی از توافق همان چیزی است که اعلام شده است اما بخش دیگر اعلام نشده است و هنوز مشخص نیست که چه توافقی طالبان کرده اند.
>طالبانیزه شدن قدرت در افغانستان فرامنطقه‌ای است!
این کارشناس مسائل شبه قاره خاطرنشان می‌کند: تحلیلی وجود دارد که طالبان با آمریکایی‌ها برای بازگشت به قدرت در افغانستان توافق کرده اند. اما در ازای این توافق آمریکایی‌ها از طالبان انتظاراتی داشتند که بعد از رسیدن به قدرت علیه رقبای آمریکا وارد عمل شوند. رقبای آمریکا عبارتند از: روسیه، چین و ایران. طالبانیزه شدن قدرت در افغانستان باقی نمی‌ماند و به جاهای مستعد سرایت می‌کند. مستعد‌ترین جا پاکستان است. تفکر طالبانی در پاکستان بسیار قوی است. به نظر بنده آمریکایی ها، عربستان سعودی، هند و اسرائیل به یک توافق رسیده‌اند که بر اساس این تفاهم شرایطی به وجود‌اید که بتوان سلاح‌های هسته‌ای را از چنگ ارتش پاکستان در آورد و تنها گروهی که قادر به انجام این کار است رادیکال‌های اسلامی است. در صورت توافق با آمریکا و تغییر یا شیف طالبان، طالبان با داعش و القاعده متحد شده و افغانستان کانونی خواهد شد برای رادیکال‌های اسلامی که اشتباه القاعده و بن لادن را مرتکب نشوند که به سمت غرب و آمریکا روند بلکه به سمت رقبای غرب و آمریکا بروند و از حمایت آن‌ها برخوردار شوند. پاکستان زمینه اسلامی شدن قوی دارد و در خاکریز اصلی برای تصرف قدرت همراه با جناح اسلامی خواهد بود.
ملازهی در پاسخ به این سوال که آیا آمریکایی‌ها قصد به
تله انداختن پاکستان را دارند اظهار می‌دارد: تحلیل و برداشت شما کاملاً درست است. در رقابتی که بین آمریکا و چین در منطقه است دو نگاه وجود دارد. یک نگاهی که آمریکایی‌ها در اتحاد با منطقه خاورمیانه و هند و تداوم این اتحاد به طرف تنگه مالاکا و ژاپن و زلاند نو تا کره جنوبی هستند که چین را محاصره کنند چون هدف نهایی آمریکایی‌ها مهار چین است. از طرف دیگر چین تلاش می‌کند از طریق بزرگراهی که در پاکستان مشغول ساخت آن است، افغانستان و ایران را با خود همراه کند و این قرارداد
25 ساله چین با ایران بی‌ارتباط با این مسائل نیست. یعنی دو جبهه در حال شکل‌گیری است یک جبهه‌ای که از سواحل عربی دریای مدیترانه شروع و سپس به اقیانوس هند و از آنجا به اقیانوس کبیر می‌رود. پاتک چین هم کمربند شرقی یا جاده ابریشم جدید است. آمریکا از طریق هند و خاورمیانه درصدد مهار چین است و چین می‌خواهد از طریق آن جاده خود را به سواحل گوادر مکران و سپس خاورمیانه در حوزه نفوذ آمریکا و بعد آفریقا و حتی تا اروپا برود.
>زمین بازی پاکستان است بازیگران اما چینی‌ها و آمریکایی ها!
ملازهی در پایان خاطرنشان می‌کند: با در نظر گرفتن این دو واژه «چین ـ آمریکا» این رقابت رقابتی است بر سر تعیین قدرت جهانی در قرن 21. قدرت آمریکایی‌ها در حال نزول و قدرت چینی‌ها در حال صعود است. زمین بازی الان در این منطقه است بنابراین تحولات پاکستان نمی‌تواند جدای از این مسئله تحلیل شود. احزاب سیاسی لائیک و تا حدی مذهبیون میانه کم و بیش گرایش به آمریکا و غرب پیدا می‌کنند و نظامیان و احزاب متحد نظامیان به طرف چین کشیده می‌شوند. در این رقابت‌های بین‌المللی که درگیر می‌شود رقابت‌های داخلی حزبی هم بر سر قدرت شکل می‌گیرد.