روزنامه آفتاب یزد
1399/07/20
سلبریتیهای چندکاره
مجید ابهری- دارا بودن مشاغل متعدد توسط بعضی از مدیران ومسئولین تقریبا به رفتاری نهادینه در جامعه ما تبدیل شده و همواره رو به ازدیاد است. این ویروس رفتاری کم کم از میان مدیران خارج شده و به جرگه سلبریتیها نفوذ کرده است. اولین مراحل ظهور این فرآیند شرکت برخی از چهرههای ورزشی در فیلمهای سینمایی وسریالهای سیما بود. بعضی از این افراد در شغل دوم خود واقعا خوش درخشیده واستعدادهای ارزندهای دراین عرصه داشتند؛ ازجمله این افراد میتوان به پژمان جمشیدی اشاره کرد که مردم به شدت از حضور و بازی وی استقبال نموده وبه یکی از چهرههای گیشه ساز تبدیل گردیده است. ورود بعضی از چهرههای ورزشی به عرصه تلویزیون به عنوان مجری جنبه دیگری از این ورود بود. چهرههای سینمایی که این بار به عنوان مجری درمسابقات و یا سایر برنامهها شرکت کرده واین حداقل شانس را نیز از جوانان علاقمند ومستعد گرفتند. ازخمیردندان تا صابون وشامپو و لباس وساعت گرفته تا مسافرت با فلان آژانس مسافرتی دربزرگراهها وخیابانها مزین به چهرههای سلبریتیها شد تا به فروش آن اقلام وتضمین سود آن شرکت یاری رساند. البته کسی با در آمد اضافه یا شغل دوم وسوم سلبریتیها مخالفتی ندارداما با وجود این همه جوان مستعد و
خوش چهره باید شانس هرچند کوچکی نیز به آنها برای دیده شدن داد. خدمت فرهنگی
دولت به چهرههای هنری معاف نمودن آنها ازمالیات است که واقعا جای تاسف دارد. وقتی فلان سلبریتی خودرو چند میلیارد تومانی زیر پا داشته وبرای خرید حتی گرمکن ورزشی به خارج از کشور میرود گریه دار است که یک مغازه دار کوچک مالیات بپردازد فلان سلبریتی که دستمزد یک فیلمش برابر چند ماه درآمد یک کاسب است تازه از دولت ومردم طلبکار نیز باشد وخود را تافته جدا بافته قلمداد کند. البته در حال حاضر ممکن است این
عزیزان کرونا وکسادی کار را بهانه
چند شغله بودن قرار دهند که صد البته بسیاری
از مشاغل مازاد چهرهها متعلق به دوران خیلی پیش از کرونا بوده وربطی به این مرض بیچاره ندارد. توقع غالب این است که خانه سینما و یا سایر نهادهای حرفهای بر رفتار حرفهای سلبریتیها نظارتی داشته باشند که این گونه رفتارها موجب وهن به هنرمندان اصیل و شاخصی که پول را به هرقیمتی نمیخواهند نگردد.بسیاری از هنرمندان سرشناس و باتجربه و حرفهای زندگی دشوار اقتصادی را بر پذیرش هر پیشنهاد ترجیح داده و عرصه هنر را به کاسبی نیالوده اند. مرحوم کشاورز، انتظامی و یا جناب نصیریان و پرستویی با آنکه در جایگاه ممتاز مالی نیستند اما حاضر نشدند کره یا تیغ و خمیر دندان را در دست گرفته و به مردم توصیه کنند ومزد بگیرند. چند وقت پیش یکی از همسایگان یک محصول را به اعتبار تبلیغ توسط یکی از مجریان سرشناس تلویزیون خریداری کرده وکاملا با محصول دیگری روبروشده بود. واقعا تکلیف این بنده خدا چیست؟ اخیر مجریان شبکههای مختلف در شبکههای ماهوارهای با علامت سیما محصولات مختلفی را به شدت تبلیغ میکنندو تعداد قابل توجهی از بینندگان به اعتبار این حرکت، فریب سوداگران را میخورند. بالاخره قبر وقیامت درآن دنیا و سرزنش دراین دنیا وجود خواهد داشت. کسانیکه در تبلیغات انتخاباتی سردمدار تبلیغات گشته انواع طرحهای تلویزیونی را میپذیرند وچهره تبلیغاتی میشوند چه امتیازی بر بسیاری از جوانهای مستعد ما دارند؟ به هر طرف که نگاه میکنی یک یا چند آقازاده را میبینی.
سایر اخبار این روزنامه
افزایش ۴۱ درصدی نرخ اجارهبها در تابستان ۹۹!
رقابت پیدا و پنهان آمریکا و چین در زمین پاکستان
بازار آشفته داروی کرونا
ارتباط قتل یک وکیل با پرونده
شرایط اقتصادی بر افزایش جرائم در تهران تاثیر داشته است
از مردم عذرخواهی میکنیم
هیمالیایی به نام «شجریان»
حلم جمیل و صبر قبیح
سلبریتیهای چندکاره
کاندیدای اجارهای احمدینژاد کیست؛
شجریان در آغوش فردوسی
کاندیداتوری از پشت پرده؟
پاشنه آشیل آمریکا در جنگ تجاری با چین
1400 انتخاباتی برنامه محور
توهم تیزهوشی
ترکش کرونا به اردوگاه سران سه قوه
عشایر وفادار به کیان ایران