سیاست بازان و گوشی بازان؟!

مهدی نورمحمدزاده‪-‬ «علوم شناختی» از جمله علوم نوپدید است که به بررسی ساختار ذهنی و چیستی تفکر و اندیشه انسانی می‌پردازد و به نظر می‌رسد در دهه‌های آتی بخش زیادی از مفروضات امروزی ما در زمینه شناخت خود و جهان و حتی متافیزیک را دگرگون خواهد نمود. بررسی و تحلیل خطاهای شناختی در دستگاه فکری انسانها، یکی از بخشهای مهیج و جذاب این علم نوپا است که اتفاقا در دنیای امروز بسیار فراگیر شده است.
خطای شناختی Choice-supportive bias یا حمایت از انتخاب، که یکی از خطاهای شناختی فراگیر دوره ما است، به این معنی است که ذهن غالب ما انسانها، به جای اینکه براساس شواهد مستند و دلایل منطقی به انتخاب باورها و عقاید برسد، دقیقا برعکس عمل می‌کند! یعنی یک باور و اعتقاد را انتخاب می‌کند و بعد در جهت حمایت از آن دنبال دلایل و شواهد می‌گردد! این فرآیند منجر به نوعی دلیل تراشی می‌شود که معمولا فارغ از جنبه‌های استدلالی و منطقی است. دامنه این خطای شناختی از انتخاب یک گوشی همراه تا انتخاب یک رئیس جمهور و از باور به برگزیدگی یک قوم و زبان تا اعتقاد به برتری یک مذهب و دین می‌تواند گسترده باشد. حتما دیده‌اید دوستانی را که پس از انتخاب و خرید یک گوشی همراه یا ماشین، چه دلایل عجیب و حتی متناقض برای تایید انتخاب خود می‌تراشند، تا آنجا که شاید بزرگی غیرعادی گوشی را هم یک امتیاز ویژه و مانع گم شدن آن تلقی کنند و برایش استدلال بیاورند!
در باور صاحبنظران علوم شناختی، علاج رهایی از این خطای شناختی و رسیدن به رشد و تعالی ذهنی، عادت کردن به روحیه «ابطال‌گری» است.
یعنی بیش از آنکه سعی کنیم در تایید باورها و انتخاب‌های خود دلیل بیاوریم، در رد و ابطال آنها بکوشیم. تا آنجا که می‌توانیم تلاش کنیم ضعف‌ها و نقص‌های منطقی انتخاب خود را از منظر یک مخالف نگاه کنیم و برایش دلیل بیاوریم. این فرآیند غیرمعمول شاید دردناک باشد، اما به شدت کارآمد و البته زمینه ساز فضیلت اخلاقی «مدارا با مخالف» است.
خطای شناختی حمایت از انتخاب، معمولا در میان اهالی سیاست فراگیرتر است، آنها معمولا بر اساس مولفه‌هایی غیر از استدلال و منطق عقلانی دست به انتخاب می‌زنند و سپس برای انتخاب خود، شروع به تراشیدن و ساختن منطق و دلیل می‌کنند. چه آنهایی که انتخاب جو بایدن را نجات بخش اقتصاد ما معرفی می‌کنند و چه آنها که از بی‌تاثیری تحریم‌ها بر تورم و رکود اقتصادی ما سخن می‌رانند، گرفتار این خطای شناختی هستند. رهایی این طایفه نیز همانند اهل تعصب از دام این خطای شناختی، دشوار است.اگر آنها محض خاطر تعصب خشک شان هرگز مخالف خود را به رسمیت نمی‌شناسند و سراغ تمرین ابطال‌گری نمی‌روند، اینها معمولا به خاطر حفظ منافع‌شان دلیل می‌تراشند و تناقض می‌بافند، و الاّ این جماعت سیاست باز خودشان هم خوب می‌دانند که جنس ادعای «بایدن تحریم نمی‌کند!» فرق چندانی با «گوشی بزرگ گم نمی‌شود» جماعت گوشی باز ندارد!