حمله برمراکزآموزشی درحکم جرائم جنگی

صدیقه شریفی‪-‬ زندگی در آرامش و صلح و به دور از خشونت از جمله حقوق بنیادین تمام افراد جامعه بشری محسوب می‌گردد. یکی از مواردی که این صلح و آرامش را تهدید میکند حمله بر مراکز آموزشی است که زشت‌ترین واقعیت زندگی جامعه بشری را به نمایش می‌گذارد.
درحقیقت حمله به آموزش عالی و مدارس هنگامی رخ می‌دهد که دولت ها، گروه‌های مخالف و سایر بازیگران غیر دولتی، موسسات آموزش عالی، اساتید و دانشجویان را تهدیدی برای اقتدار خود یا به عنوان ابزاری برای افزایش نفوذ می‌دانند. هنگامی که آنها قادر به کنترل بخش نیستند،اغلب برای جلوگیری از آموزش، سرکوب مخالفان و از بین بردن مخالفان، به ارعاب،اجبار و خشونت آشکار متوسل می‌شوند. چنین حملاتی می‌تواند تاثیرات مهمی بر روی تحقیق، تدریس و کارکردهای اجتماعی آموزش عالی داشته باشد.
در قوانین داخلی افغانستان در کُد جزا حمله بر مکاتب و شفاخانه‌ها را از جمله جرایم در حکم جرایم جنگی نیزگرفته است و مقرر داشته است که:: هدایت عمدی حملات علیه اهداف غیرنظامی، حمله عمدی و تخریب اهداف غیرنظامی،
حمله بر محلات مسکونی یا ساختمان‌هایی که بی‌دفاع بوده و اهداف نظامی نمی‌باشند، هدایت عمدی حملات علیه ساختمان‌هایی که به اهداف مذهبی،آموزشی، هنری، علمی یا خیریه اختصاص داده شده و شامل مکاتب، مساجد، مدارس وسایراماکن متبرکه، بناهای تاریخی، شفاخانه‌ها و مکان‌های جمع مکاتب، مساجد، مدارس وسایراماکن متبرکه، بناهای تاریخی، شفاخانه‌ها و مکان‌های جمع‌آوری اشخاص بیمار یا مجروح می‌گردد ـ مشروط بر اینکه این محلات اهداف نظامی نباشد ـ در حکم جرایم جنگی بشماررفته و مرتکب آن به حبس دوام درجه 1


محکوم می‌گردد.
همچنین مطابق با ماده 3مشترک، چنانچه نزاع یا مخاصمه جنبه بین‌المللی نداشته باشد و در خاک یکی ازدول معظمه متعاهد روی دهد، هر یک از متخاصمین مکلف و متعهد هستند که با همه ی افرادی که مستقیما در درگیری‌ها شرکت ندارند به انضمام افراد نیروهای مسلحی که اسلحه را
به زمین گذاشته‌اند، یا به علت بیماری اسارت یا هر علتی که قادر به جنگ نیستند باید درهروضع و حالتی که باشند بدون هیچ گونه تبعیضی ناشی از نژاد، رنگ و عقیده، جنس،اصل و نسب و هرعلت مشابه، مطابق با اصول انسانیت با آنها رفتار شود و شخصیت ایشان محترم بماند.
ا صل انسانیت به عنوان ریشه مشترک تمام اصول حقوق بشردوستانه بین‌المللی برای طرفهای درگیر در منازعات بخصوص منازعه مسلحانه‌ی افغانستان ایجاد تکلیف و تعهد می‌نماید. اصل انسانیت پیام مشخصی دارد و آن این است که طرفهای منازعه مسلحانه داخلی افغانستان براساس اصل انسانیت ملزم هستند تا از نقض‌های شدیدِ شش گانه ممانعت به عمل آورند که یکی ازآن موارد ممانعت از حمله به مراکز آموزشی می‌باشد.
با این وجود جامعه بین‌الملل وسازمان‌های انسان دوستانه و حقوق بشری فقط نقش نظاره‌گر را دارند و برای پایان دادن به این جنایت‌ها در حق انسان و انسانیت هیچ اقدامی نمی‌کنند و اصل انسانیت که پایه و اساس تمام قواعد را تشکیل می‌دهد، نادیده می‌گیرند و همچنان به نقض فاحش حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه می‌پردازند.
نظارت و گزارش به موقع و گزارش از حملات به آموزش و پرورش برای پاسخ به حملات، پاسخگوئی به عاملان و همچنین جلوگیری از وقوع حملات در وهله اول بسیار مهم است. بین سال‌های 2013 و 2017، بیش از 12،700 مورد وجود داشته است که در آن مدارس یا دانشگاه‌ها مورد حمله قرار گرفته و یا برای اهداف نظامی مورد استفاده قرار می‌گیرند، یا در آن دانش‌آموزان و مربیان مستقیماً آسیب دیده یا مورد تهدید قرار گرفتند و یا عضوگیری در گروه‌های مسلح یا مورد آزار جنسی قرار گرفته اند. این حملات در حداقل 70کشور رخ داده و به بیش از 21000 دانش‌آموز و آموزگار آسیب رسانده است. بدون اطلاع از محل وقوع این حملات و چرایی این حملات و اینکه چه کسانی آسیب دیده، ارائه کمک به قربانیان جلوگیری از وقوع آنها یا ترغیب مسئولیت‌پذیری در آینده تقریباً غیرممکن است.