امنيت مرزنشينان را جدي بگيريد

آرمــان مــــلـي- عليرضا پــورحــسين: به دنـــبـــال اعـــلام نتايج انتخابات رياست‌جمهوري ايالات‌متحده آمريکا و روي کار آمدن جو بايدن در اين کشور زمزمه‌هاي فدرالي شدن حکومت در افغانستان نيز بار ديگر قوت گرفت. اين امر از آن جهت است که جو بايدن بارها از طرح فدرالي شدن افغانستان حمايت کرد و اعلام کرده بود که راه نجات افغانستان حکومت فدرالي است. بايدن افغانستان را به سه کشور مختلف توصيف کرده که به گفته او قابل جمع نيستند. او گفته است که سه ولايت شرقي افغانستان همين اکنون زير تسلط پاکستان است که در آنها شبکه حقاني فعاليت دارد. با اين حال رياست‌جمهوري افغانستان در واکنشي به سخنان اين مقام آمريکايي مي‌گويد که انتظار دارد جامعه جهاني از جمله ايالات‌متحده به افغانستان يکپارچه احترام بگذارند و از طرح ثبات پايدار در اين کشور حمايت کنند. آنچه در اين ميان بيشتر خودنمايي مي‌کند اين است که گفت‌و‌گوهاي ميان طالبان و ايالات‌متحده نيز به صورت ضمني حاکميت طالبان بر بخش‌هايي از افغانستان به رسميت شناخته شد و ايالات‌متحده بدون هماهنگي با دولت مرکزي افغانستان قول‌هايي به طالبان داده است که اين کشور را به سمت فدرالي شدن سوق مي‌دهد؛ قول‌هايي که شايد ساير گروه‌ها و قوميت‌‌هاي افغاني از دارا بودن آن استقبال کنند و کار بر حکومت مرکزي سخت‌تر از گذشته شود. در اين ميان شايد تشکيل دولتي به رياست طالبان در کنار مرز ايران نيز يک امري باشد که در اين ميان حساسيت‌هاي زيادي ايجاد کند. در راستاي بررسي اين مسائل «آرمان ملي»گفت‌وگويي با پيرمحمد ملازهي، ديپلمات پيشين کشورمان داشته است که در ادامه مي‌خوانيد.
آيا راه نجات افغانستان فدراليته شدن است و آيا چنين امري محقق خواهد شد؟
نبايد فدراليته شدن را تجزيه قلمداد کرد، در اين ميان افغانستان با چهار قوميت پشتو، هزاره، تاجيک و ازبک که ترک‌تبار هستند کار سختي را در پيش دارد. تعداد قوميت‌ها در افغانستان به مراتب بيشتر است اما اين چهار قوميت بيشترين تاثير را دارند. در اين ميان در ماه‌هاي گذشته شاهد بوديم که ايالات‌متحده به توافقي با طالبان دست يافت که طبق آن مناطق جنوبي و شرقي افغانستان به طالبان خواهد رسيد. طالبان مقرر کرده است در اين مناطق يک دولت محلي ايجاد کرده و سهمي از قدرت در کابل را نيز داشته باشند. طالبان با رويکرد انحصارطلبي که دارد اين قبيل طرح‌ها را مورد پذيرش قرار نمي‌دهد اما در مجموع اين مساله مطرح است که شرق و جنوب افغانستان به طالبان برسد. در اين ميان ساير قوميت‌ها مي‌گويند که اگر مقرر است چنين امتيازي به طالبان داده شود ما نيز چنين حقي را طلب خواهيم کرد. آنها بر اين باور هستند که بايد قدرت تقسيم شود و به صورت فدرال اداره شود. آنها خواهان تقسيم افغانستان به چهار قسمت هستند که با تدوين قانون اساسي جديد در دولت مرکزي نيز داراي سهمي از قدرت شوند. اين از گذشته نيز مطرح بوده و توسط يکي از نمايندگان بدخشان در مجلس افغانستان به‌صورت جدي مطرح شد و امروز نيز طرفداران بيشتري پيدا کرده است. آنها بر اين باور هستند با فدرالي شدن مي‌توان در مقابل انحصارطلبي طالبان ايستاد. اين طرح در مقابل طرح دونيم کردن کشور افغانستان است. بهترين طرح براي خروج افغانستان از بحران و تجزيه اين کشور فدراليته شدن است.
قرار گرفتن دولتي به رياست طالبان در کنار مرزهاي ايران چه تبعاتي در پي خواهد داشت؟


طالبان يک گروه ايدئولوژي‌محور است که نزديکي‌هاي زيادي به پاکستان و عربستان سعودي دارد. طبيعتا وقتي اين گروه در کنار مرزهاي ايران قدرت بگيرد خطراتي نيز خواهد داشت. سپردن قدرت محلي در شرق افغانستان به طالبان براي ايران از منظر سياسي و امنيتي دشواري‌هايي ايجاد خواهد کرد. بايد دقت کرد و در اين عرصه با هوشياري عمل کرد زيرا هرگونه اقدامي مي‌تواند تبعات زيادي داشته باشد. ايران بايد به اين عرصه توجه ويژه‌اي کند.
ايران بايد در قبال تغيير و تحولات در افغانستان چه عکس‌العملي نشان دهد؟
ايران بايد يک همکاري چندجانبه‌اي با گروه‌هاي مختلف افغانستاني داشته باشد تا بتواند اين مساله را مديريت کند. در افغانستان جهادي‌هاي شمال به رهبري عبدا... عبدا... از گذشته همکاري خوبي با ايران داشته‌اند و در کنار آنها هزاره‌ها نيز به علت اعتقاداتي که دارند به ايران نزديک هستند. ايران ضرورت دارد که براي در امان ماندن از موادمخدر و ساير ناامني‌ها دو مسير داخلي و بين‌المللي را در پيش گيرد. واقعيت اين است که شرق ايران از نظر معيشت وضعيت خوبي ندارد و توسعه نيافته است. ناامني در اين مناطق زياد است و ايران بايد به‌واسطه توسعه اين مناطق گام مثبتي در راستاي تامين امنيت خود بردارد. نگاه توسعه‌اي بايد در شرق کشور در دستورکار قرار گيرد. ايران اين امکانات را دارد تا با گسترش صنعت و اقتصاد در اين مناطق، حس ايجادشده تبعيض را از مناطق شرقي و مردم آنها دور کند. در عرصه بين‌المللي ايران بايد رابطه خود را با تاجيک‌ها، ازبک‌ها و هزاره‌هاي افغانستان تقويت کند. در برهه‌اي از زمان فاصله‌اي افتاده بود که ضرورت دارد اين فاصله برداشته شده و روابط تقويت شود. بسياري از اين گروه‌ها مدت زمان زيادي در ايران بوده‌اند و روابط تنگاتنگي وجود داشته است.