واقعیت‌‌ سخنگویی صادق است!

بخشي از واقعيت و مشکلات اقتصادي جامعه امروز ايران درون‌زاست؛ اما بخش عمده مشکلات متاثر از عوامل بيرون‌زاست، بنابراين اگر درک درستي از ادبيات غالب نظم جهاني و همين‌طور ادبيات غالب جامعه ايران وجود نداشته باشد اقليت‌ها به دنبال فرمول‌سازي و تاليف ادبياتي خواهند شد که آن ادبيات مغاير با ادبيات غالب و جاري مملکت است. جوامع امروز شايد در برابر زور و اجبار تمکين کنند، اما چنين تمکين‌هايي فرياد خاموشي ا‌ست که در نقطه‌اي از زمان روشن خواهد شد. بنابراين اگر هم دموکراسي را ادبيات غربي به حساب بياوريم اما فناوري و تکنولوژي در قالب داده‌هاي اجتماعي باعث شده تفاوتي بين انسان غربي و شرقي ايجاد نکند ولي آنچه مشهود است و بايد پذيرفت اينکه انسان قديم به انسان جديد تبديل شده و همان‌طور که بين عقل قديم و جديد تفاوت است، بين انسان قديم و جديد هم تفاوت حاصل شده است بنابراين لازم است حکمرانان متاثر از خواست و مطالبات انسان جديد اقدام و عمل داشته باشند. رئيس‌جمهوري ايران صحبت از حضور مردم در جنگ اقتصادي کرده است، خطر و تهديد جنگ اقتصادي واقعيت‌هايي مثل محروميت، فقر، عقب‌ماندگي و آوار ذهني جامعه را به همراه دارد. وقتي صحبت از جنگ اقتصادي شده است؛ يعني اينکه سه عامل پيروزي، شکست و صلح تجربه خواهد شد. بنابراين واقعيت‌هاي اقتصادي و معيشت جامعه امروز ايران نشان مي‌دهد مردم در حال تجربه کدام يک از سه عامل اشاره شده هستند! بايد تحليل کرد مردم در بطن واقعيت‌هاي موجود چه احساسي دارند؛ واقعيتي که پيوسته در حال تجربه کردنِ آن هستند. بنابراين اگر واکنش‌هاي مسئولان متناسب با واقعيت‌هاي جامعه امروز نباشد آنچه به ملت دست مي‌دهد احساس همراهي نيست؛ بلکه توليد خشم است و چنين عصبانيت‌هايي براي هيچ جامعه‌اي سود نخواهد داشت. در اين راستا مردم سوال مي‌کنند چرا کشورهاي پيشرفته‌اي مثل کره‌جنوبي، هند، چين، ژاپن، مالزي، برزيل و... به شکل امروز ما در جنگ اقتصادي نيستند؟ و اين جنگ اقتصادي که به واسطه تحريم‌هاي جامعه جهاني ايجاد شده محصول چه نوع ديدگاهي نسبت به جامعه جهاني‌است؟ يک ليوان خالي از آب نمي‌تواند ادعاي پُر کردن ليوان‌هاي خالي را داشته باشد! تبليغات عاملي براي تهييج افکار عمومي جهان است، اما وقتي واقعيت‌هاي هر جامعه‌اي به عنوان صادق‌ترين سخنگوها عمل مي‌کنند. آيا از دلِ تناقض‌ها، رشد و توسعه ايجاد خواهد شد؟ برخي از جريان‌هاي سياسي تندرو بدون‌درک و شناخت درست، سرود‌خوان تکراري شده‌اند! اما اکثريت جامعه از محتوا و صداي چنين شعري رويگردان شده‌اند، آنان با پشتوانه سوار بر تاکتيکِ جهان‌ستيزي، جريانات مردم‌پسند را از رقابت خارج مي‌کنند، بدون اينکه بدانند ادامه روند موجود چه سرنوشتي را براي مردم رقم خواهد زد.