مجلس منافع ملی را دنبال کند

برخي از تحليل‌ها بر اين مبناست که اصلاح‌طلبان، اميد خود را براي کسب کرسي رياست جمهوري در 1400 از دست داده‌اند. نظر شما چيست؟
با اين نظر مخالف هستم. شرايط کشور سخت شده است، همه دغدغه‌مند هستند و مردم گلايه دارند اما انتخابات، صندوق راي و دريافت نظر مردم قابل تعطيل شدن نيست. مردم گله‌هايي از اصلاح‌طلبان دارند و طبيعي است که اگر کسي بهتر از جريان اصلاحات بتواند مشکلات آنان را حل و مشکلات را رفع کند، به سمت آن‌ها گرايش داشته باشند اما در حال حاضر چنين جرياني وجود ندارد.
اينکه اصلاح‌طلبان در انـــتخابات 2 اسفند توفيقي نداشتند، به دليل رد صلاحيت‌ها بود يا چهره‌هاي شاخص اصلاح‌طلب عمدا در اين انتخابات نامزد نشدند؟
هردو اين مسائل صحيح است. مردم در سال 96 با شکوه و عظمت به صحنه آمدند و آقاي روحاني بيش از 23 ميليون راي کسب کرد. متاسفانه شرايط به گونه‌اي پيش رفت که آن راي‌ها مانند راي‌هاي آيت‌ا... هاشمي در خبرگان، تا حدودي ناديده گرفته شد. در 96 نيز تقريبا همين اتفاق افتاد و رئيس جمهوري فعلي در امانت‌داري و نگهداشتن آراي خود تلاش مضاعف نکرد. در سوي ديگر ترامپ، مزاحمت‌هاي او و خروج از برجام به کشور آسيب زد. به همين دليل با حوادثي در سال‌هاي 96 و 98 مواجه شد که کشور را به دست اندازهاي سختي انداخت. مردم گله و مطالبه دارند، عده‌اي تلاش مي‌کنند، تنها بخش اصلاح‌طلب شعار اصلاح‌طلب، اصولگرا ديگر تمام است ماجرا را ببينند و بگويند اصولگرايان از مقبوليت برخوردار هستند. چنين مسأله‌اي دقيق نيست. اصولگرايان با تبليغات خود به صورتي وانمود مي‌کنند که گويا هيچ اعتراضي متوجه آنان نيست. اصلاح‌طلبان سال 96 با حمايت از آقاي روحاني به صحنه آمدند و گفتند برجام به نفع کشور است. اکنون نيز مي‌پذيريم که نقد و اشکال به عملکرد اصلاح‌طلبان وارد است اما اين اشکال به اين معنا نيست که اصلاح‌طلبان معيوب و بدهکار و اصولگرايان بي‌عيب هستند. اگر اصلاح‌طلبان به مردم بدهي دارند و از جامعه عذرخواهي مي‌کنند، به‌خاطر اين است که رئيس جمهوري فعلي، آنطور که ما انتظار داشتيم بود، از راي خود دفاع نکرد، نايستاده و گاه کوتاه آمده است. بخشي از تشکيل مجلس يازدهم با اين ساختار و ترکيب، به اين نکته بازمي‌گردد که رئيس جمهوري کنوني، محکم روي همه قول‌هايي که به مردم داده بود، ايستادگي کافي نکرد. اکنون نيز روحاني، کشور و اصلاح‌طلبان همه دچار مشکل شده‌اند. اصلاح‌طلبان مامن مطالبات مردم هستند، همانطور که درگذشته اينگونه بوده است. اصلاح‌طلبان بايد به مطرح شدن، شنيده شدن و بازتاب مطالبات مردم کمک کنند. اگر اصلاح‌طلبان کنار بروند، به اين معناست که صداي بخش قابل توجهي از جامعه ديگر شنيده نخواهد شد.


آيــا مـــصوبه اخـــير مجلس تحت عنوان «اقدام راهــبردي براي لغو تحريم‌ها» سوگيري انتخاباتي داشته و زمينه‌سازي براي 1400 است؟
اين طرح، به هر حال منافع جناحي اصولگرايان را هم تامين مي‌کند. بايد خدا را شاکر باشيم که شر ترامپ از سر کشور کوتاه شده است و براي فرصت جديدي اقدام کنيم. نمي‌گوييم که اوضاع گلستان خواهد شد يا با حضور بايدن، دشمني و مزاحمت آمريکا براي ايران به پايان رسيده است. اما اين موضوع قابل پيش‌بيني است که رفتن ترامپ يک فرصت براي کشور است. اصولگراياني که طرح اقدام براي لغو تحريم‌ها را به تصويب رسانده‌اند، يا مي‌خواهند بگويند که ما بايدن و دنيا را تسليم کرديم يا حاضر هستند به فرصتي که ايجاد شده از آن کمک حزبي هم بگيرند. دولت فعلي حدود 7 ماه ديگر در جاي خود باقي است و عده‌اي با خود مي‌گويند، اگر اين دولت تحريم‌ها را لغو کند، شرايط اقتصادي بهبود پيدا کند و دلار به زير 20 هزار تومان تنزل قيمت يابد، شانس آنها در 1400 کمتر خواهد شد. اين تلقي را خود اصولگرايان ايجاد کرده‌اند. اگر اين افراد تفکري جز اين دارند، مي‌توانند دست از عجله براي اجرائي شدن اين طرح بردارند و صبر کنند، تا 2 ماه ديگر مشخص شود که اوضاع به چه صورت پيش خواهد رفت. طرح لغو تحريم‌ها، به اسم ترجيح منافع ملي انجام گرفته است. فعاليت جناحي اصولگرايان را خسارت قلمداد مي‌کنيم، نه آنچه ادعا مي‌کنند. جريان اصولگرايي هزينه‌هايي براي کشور به وجود آورده است. اقدامات و رفتارهايي که اصولگرايان در راستاي در نظر نگرفتن دستاورد اصلاح‌طلبان انجام داده‌اند، تعجب برانگيز است. جريان اصولگرا با در اختيار داشتن ابزارهاي رسانه‌اي، تبليغاتي و صداوسيما، دستاوردهاي خود را بزرگنمايي مي‌کند. کاري که اين افراد در طرح اقدام راهبردي براي لغو تحريم‌ها انجام دادند، از اين روش هم بهره بردند، البته نتيجه آن تا 2 ماه ديگر مشخص مي‌شود. اميدواريم که جامعه جهاني با تشر اين افراد در مجلس، عقب نشيني کرده و همه خواسته‌هاي اصولگرايان را بپذيرد. ما خوشحال خواهيم شد اما اگر اين اقدامات ايجاد هزينه کند، تنها به کشور آسيب رسانده است. هزينه‌هايي نيز در پي برخي اقدامات ايجاد شده است و قيمت دلار در روزهاي اخير افزايش يافت. برخي اين افزايش قيمت را نتيجه نقد اقدام مجلس تلقي مي‌کنند که آن را در داخل کشور مي‌بينيم. اگر لطمه‌اي به مسيري که براي تعامل سازنده فراهم بود زده شود، اينها بايد پاسخگو باشند.
ادعاهايي مبني بر رويکرد جناحي صدا‌‌و‌سيما مطرح شده است. علت اين مساله را در چه مواردي مي‌بينيد؟
دو دهه است که صدا‌‌و‌سيما اين رويکرد را اتخاذ کرده است. در اصل 44 قانون اساسي پيش‌بيني شده است، رسانه مانند ساير بخش‌هاي اقتصادي از انحصار خارج شود. رسانه هنوز به جمع خصوصي‌سازي‌ها نيامده و همچنان کنار مانده است. اگر فضاي مجازي و شبکه‌هاي اجتماعي نبود، صدا‌‌و‌سيما انحصاري مطلق در ايران داشت. صدا‌‌و‌سيما براي حفظ جذابيت و مخاطب خود، بايد حداقل‌هايي را رعايت کند تا مخاطبانش را از دست ندهد. گفته مي‌شود، بازديد بعضي از برنامه‌هاي صدا‌‌و‌سيما از تعداد کارکنان اين سازمان کمتر است. اين لطمه‌اي بود که بعضي رويکردها به صدا‌‌و‌سيما زد. بخش‌هايي که مي‌توانست موجب رونق و ارتباط ميان صدا‌‌و‌سيما و مخاطبان شود، خصوصا در حوزه سياسي فعال نشد. اين سازمان تقريبا در دو دهه گذشته يک طرفه و جناحي به مسائل سياسي نگريسته است. صدا‌‌و‌سيما کمي از مناظره، گفت‌وگو، تضارب آرا و ايجاد فضا براي بيان افکار مختلف اجتناب کرده است. صدا‌‌و‌سيما بيشتر منعکس کننده ديدگاه سياسي جريان خاص بوده است. اصولگرايان اصيل نيز در اين حد محدود کننده و انحصارطلب نبوده‌اند. مرحوم عسگراولادي با افراد و جناح‌هاي مختلف مکاتبه و مکالمه داشت. چطور ممکن است که يک رسانه، مانع جريان انتقال اطلاعات، ديدگاه‌ها و اخبار گوناگون باشد؟ صداوسيما، تقريبا منحصر و محدود به يک ديدگاه شده است. افرادي را مي‌بينيم که سطح دانش آنها از افرادي با تحصيلات پايين نيز کمتر است، در رسانه ملي حضور پيدا مي‌کنند اما مدت‌هاست، چهره‌هاي اصيل در صدا‌‌و‌سيما جايي ندارند. اساسا باقي‌مانده‌هاي چهره‌هاي انقلابي نيز در رسانه ملي جايگاه مناسبي ندارند، ديدگاه‌هاي مختلف سياسي غايب هستند و صاحب‌نظران همه گروه‌هاي سياسي در حد مطلوب در صدا‌‌و‌سيما حضور موثر ندارند. اين مسائل کم توجهي به گروه‌هاي فکري جامعه است. اين موضوعات مي‌توانست مردم را براي مشاهده برنامه‌هاي صدا‌‌و‌سيما جذب کند اما اجازه آن در حد انتظار داده نشد. گاهي برخي ماه‌ها سيماي ملي را تماشا نمي‌کنند. البته شايد هم عده‌اي همين را مي‌خواهند و تامين نياز مردم از طريق شبکه‌هاي اجتماعي مطلوب آنان است.
يکي از چهره‌هاي اصلاح‌طلب، تشکيل شوراي عالي سياستگذاري اصلاح‌طلبان را غيرقانوني دانسته‌اند. اين ادعا را چطور ارزيابي مي‌کنيد؟
بايد از فردي که اين ادعا را مطرح کرده سوال شود، بر اساس کدام قانون تشکيل اين شورا غيرقانوني بوده است؟ اتفاقا تشکيل اين شورا اقتضاي زمان و شرايط بوده است. شوراي عالي اصلاحات، واقعيتي را رسميت بخشيد و موضوعي جز اين نبود. در انتخابات‌هاي مختلف، اصلاح‌طلبان در کنار هم جمع مي‌شدند، شرايط خود را بررسي مي‌کردند و به عنوان يک جريان فعال مي‌کردند. اين شورا با سازوکار، ساختار و آيين‌نامه، به اين فعاليت‌ها رسميت و نظم بخشيد. شيوه تصميم‌گيري اين شورا بر عدم تمرکز و عدم مداخله در استان‌ها استوار بود. افراد در ميان خودشان هيأت رئيسه انتخاب مي‌کردند، نامزدها را نيز خودشان انتخاب مي‌کردند. زماني که در انتخابات شوراهاي سال 96 ليست‌هاي شهرستان‌ها بسته مي‌شد، جز در 5 يا 6 منطقه که با همکاري ستاد مرکز به بستن ليست مبادرت شد، بقيه مناطق خودشان نامزدهاي مورد نظر را انتخاب کردند. 300 نفر از سراسر استان گلستان حاضر شده و شورا تشکيل دادند. کجاي اين مسأله غيرمنطقي و غيرقانوني بوده است؟ شوراي هماهنگي اصلاحات اين پيشنهاد را مطرح کرده و رئيس دولت اصلاحات نيز آن را تاييد کردند تا شوراي عالي تشکيل شده و شروع به فعاليت کرد. اگر اين اقدامات در فضاي اصلاح‌طلبي قانوني نيست، منتقدان بگويند که چه چيزي قانوني است؟ تعدادي محدود در خصوص شوراي عالي که همکاري نکردند و همچنان هم نظرات و انتقاداتي دارند اما هنوز هم هيچ بديلي معرفي نکرده‌اند و تنها در سطح مخالفت با فعاليت شوراي عالي سخن گفته‌اند. اگر اين افراد معتقدند که تشکيل شوراي عالي اصلاح‌طلبان غيرمنطقي و غيرقانوني است، بگويند که کار منطقي و قانوني چيست؟ کساني که ادعاهايي از اين دست را مطرح مي‌کنند، سال‌ها براي ارائه بديل زمان داشتند اما جايگزيني ارائه نمي‌کنند، زيرا دست آنها خالي است.
صحبت‌هايي مبني بـــر احـــياي شوراي عالي سياستگذاري اصلاح‌طلبان مطرح شده است. آيا اميدي براي احياي اين شورا وجود دارد؟ زمان حدودي شروع مجدد فعاليت آن، چه تاريخي خواهد بود؟
ارزيابي من اين است که شوراي عالي تا اواخر آذر يا اواسط دي ماه احيا شده و کار خود را مجددا آغاز خواهد کرد. اخبار اخير نشان مي‌دهد که زمان اندکي تا دسترسي به ساختاري انسجام بخش و فراگير براي شروع به کار مجدد شوراي عالي سياستگذاري اصلاح‌طلبان وجود دارد. اميدواريم که اين شورا هرچه زودتر فعاليت خود را با قوت آغاز کند.
برخي اظهارنظرها حـــاکي از آن است که نام اين شورا براي شروع مجدد فعاليت، تغيير پيدا خواهد کرد. اين اظهارنظرها صحت دارند؟
اگر نام بهتري براي اين شورا پيشنهاد شد، مانعي براي تغيير نام وجود ندارد. با اين حال تصور نمي‌شود که ايرادي به نام اين شورا وارد باشد. اگر تغييراتي که در ساختار به وجود مي‌آيد گسترده باشد، مي‌توان نام شورا را نيز تغيير داد اما اگر همين چهارچوب و مسير ادامه پيدا کند، نيازي به تغيير نام نيز وجود نخواهد داشت. شورا به معناي محل گفت‌وگو، شور و مشورت است. کلمه عالي از اين بابت در نام اين شورا لحاظ شد که بخش‌ها و هسته‌هاي اصلي مورد تاييد رئيس دولت اصلاحات قرار گرفته بود. واژه اصلاحات نيز به دليل خاستگاه اصلاح‌طلبانه‌ اين شورا در نام آن قرار گرفت. با اين حساب نام اين شورا در هيچ يک از بخش‌هاي آن با ايراد همراه نيست. اگر عنواني زيباتر، گوياتر، جذاب‌تر و مناسب‌تر وجود داشته باشد، منتظر اعلام آن خواهيم بود.