انفجار انبار باروت در سناباد!

امید مافی‪-‬ لشگر آبی از برف و کولاک آن سوی سناباد به سلامت گذر کرد تا با واریز سه امتیاز به حساب خود لژنشین لقب بگیرد و برای چند روزی لااقل صدرنشین لیگ شود. وقتی محمود فکری با ردای سکاندار به ذهن درهم ریخته پاییزی‌اش کمی نظم داد و ساز جدیدی در طوس کوک کرد،لاجوردی‌ها به آتشفشانی روشن بدل شدند و به دور از حاشیه‌های ویرانگر، پرندگان سرخ را شکار کردند. تغییر دکوراسیون و تغییر تاکتیک و روی آوردن به نمایشی تهاجمی کاری کرد که سنگ‌ها از تیرکمان آبی رها شوند و در همان چهل و پنج دقیقه نخست نسخه حریفی که می‌خواست در خانه خودی نشان دهد،پیچیده شود. صید این سه امتیاز برای سوزنبان مازنی ترن آبی واجب‌تر از نان شب بود.او خوب می‌دانست اگر دست پر به پایتخت دود و سرب برنگردد روزهای
سخت‌تری را تجربه خواهد کرد. برای همین دست از محافظه کاری
برداشت و در دقایقی از دوئل پرالتهاب دیروز با سه مهاجم
به سوی قفس توری شهر خودرو یورش برد تا پس از آخرین سوت قاضی تهرانی، صدای شکستن استخوان‌های مشهدی‌ها را در سرما بشنود. حالا استقلال با یازده امتیاز در بالاترین نقطه لیگ و جلوتر از آبادانی‌ها ایستاده و برای تسخیر دربی از هم اکنون خیز برداشته است. فکری اگر در زنگ‌های بعد نیز اینگونه باشد و با تعویض‌های طلایی موتور ماشین مدل ۹۹ را روشن نگه دارد به حتم باز هم آوای ناله از اردوگاه دیگر رقیبان نیز به گوشش
خواهد رسید.آن وقت دیگر می‌توان به تماشای نبرد تیمی نشست که با اتکا به مهره‌های زهردار و کلیدی خود قادر است معادلات را برهم بریزد و پس از مدت‌ها پای تمام طومارها نام مردان خود را بنویسد و امضای جنگجویان خود را بنشاند. مشهد می‌تواند حکم آغاز دوباره را برای قشون آبی داشته باشد.آن‌ها با این همه انگیزه توان آن را دارند که رویاهای حریفان تا بن دندان مسلح را مچاله کنند و با انفجار انبارهای باروت شمایل یک گردان پیروز را در دیدرس قرار دهند.این یک حقیقت است.