آسیب‌های اجتماعی؛ اصلاح طلب یا اصولگرا

جناح بندی‌های سیاسی در بسیاری از موارد نشانگر سلیقه سیاسی و نگاه جناحی به مسائل راهبردی در یک جامعه می‌باشد. در قدرت و سازمان‌های اجرایی یک کشور، جناح‌بندی‌های سیاسی می‌توانند در رسالت اجرایی، نگاه گروهی خود را تنظیم کرده و به اجرا درآورند. با توجه به این اصل کلی و نگاه اساسی به ارکان قدرت در یک جامعه، باید گفته شود که در بعضی از موارد جناح بندی‌های سیاسی هیچ اثری نداشته و فقط در تاکتیک‌های اجرایی ممکن است تفاوت‌های جزئی داشته باشند. براساس 30 سال تجربه علمی و عملی در آسیب شناسی اجتماعی در کشور و بعد از همکاری با جناح‌های مختلف سیاسی در این زمینه به این نتیجه قطعی رسیده‌ام که در زمینه آسیب‌های اجتماعی اصلاح طلب و اصولگرا هیچ تضادی با یکدیگر نداشته و باید به صورت منسجم و متحد به سیاست‌گذاری‌های پیشگیری و کنترل و مقابله اقدام کنند. وقتی سیل، زلزله یا آتشفشان اتفاق می‌افتد از جناح سیاسی و نگاه‌های جناحی سوال نکرده و قربانیان خود را به طور مخلوط می‌گیرد. آسیب‌های اجتماعی نیز به همین شکل است یا در سونامی اعتیاد عقاید سیاسی سوال نمی‌شود. بسیار دیده شده که خانواده‌های اصولگرا و اصلاح طلب از طلاق به طور یکسان آسیب دیده‌اند. یکی از دلایل اصلی در افزایش آمار آسیب‌های اجتماعی سیاست‌گذاری‌های سلیقه‌ای و اقدامات جزیره‌ای می‌باشد که آنهم ارتباطی به تفکر سیاسی ندارد و نقطه ضعف این گونه فرآیند‌ها ناشی از ضعف هرم سازمانی و نهادهای مرتبط با آن می‌باشد. به طور مثال سازمان‌ها و نهادهای مرتبط با اعتیاد و مواد مخدر هنوز آمار درستی از تعداد جوانان، زنان و مردان معتاد ندارند که بدون آمار منطقی برنامه‌ریزی‌های اصولی مقدور نخواهد بود.
کمبود شادی و نشاط اجتماعی، فقدان رفاه و ورزش رایگان و ارزان باعث شده، سازمان‌های پژوهشی در سایر کشورها فقط به خاطر تضعیف دولت و نظام ، آمار افسردگی جوانان را زیادتر از حد معمول نشان دهند. سوال اینجاست که آمار خودکشی در میان جوانان اروپایی و آمریکایی بیشتر است یا در کشور ما؟ صد البته در بین آنها آمار مصرف الکل، خودکشی و ترک تحصیل خیلی بیشتر از جامعه ماست. اما وقتی سازمان‌های پژوهشی و مطالعاتی
در زمینه آسیب‌های اجتماعی در کشور فعال نبوده یا فعالیت‌هایشان نتایج مطلوب را نمی‌دهد،
آن وقت است که سیاه نمایی‌ها و آمارهای کاذب به راه می‌افتند تا چهره جامعه‌مان را مخدوش کنند.


در اینجا روی سخن با دولت و شوراهای اسلامی شهرهاست. اکنون که با اقبال مردم در اکثریت شهرها، اصلاح طلبان در مدیریت شهری سهم قابل توجهی به عهده گرفته‌اند باید بدون فوت وقت به مطالعات پژوهشی و زیربنایی در آسیب‌های اجتماعی بپردازند. یکی از محورهای نادر که اصلاح طلب و اصولگرا نباید اختلاف نظری در مورد آن داشته باشند، آسیب شناسی اجتماعی، برنامه‌ریزی برای پیشگیری، کنترل و مقابله با آن است. البته این سخن چنین مقصودی ندارد که کاری صورت نگرفته بلکه زحماتی نیز کشیده شده است اما به‌خاطر عدم انسجام در سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌ها نتایج مطلوبی گرفته نشده و باید در این زمینه با اتحاد ، همدلی و وحدت نظر در امور پژوهشی، علمی و کاربردی همچون صفی متحد در مقابل آسیب‌های اجتماعی بایستیم و قبول کنیم که در مقابل ناهنجاری‌های اجتماعی،
فرزند اصلاح طلب با فرزند اصولگرا هیچ تفاوتی ندارند.