بسکتبال با خیال درخشش در توکیو

یادداشت وصال روحانی     معنا و مفهوم «یک تدارک درست المپیکی» هنوز برای اکثر ورزش‌های ما نامشخص و مبهم و راه‌های انتخابی آنها در این زمینه خطا است و یکی از این ورزش‌ها بسکتبال است. در فاصله فقط شش ماه و نیم تا شروع المپیک توکیو این رشته که سهمیه المپیکی‌اش را سال پیش در همین روزها در پکن کسب کرد، طوری مشغول یک لیگ داخلی «شخم‌زده شده توسط کرونا» است که به‌نظر می‌آید اصلاً فراموش کرده همپا با والیبال تنها ورزش تیمی کسب‌ کننده سهمیه این رقابت‌ها بوده است. قطعاً فدراسیون بسکتبال و شخص مهران شاهین‌طبع که سرمربی تیم ملی است، در دفاع از برنامه‌های متخذه و کارهای اخیر خود خواهند گفت که با توجه به فاصله زمانی موجود و جریان داشتن لیگ‌های داخلی و بین‌المللی در سطح جهان ورودی سریع‌تر از موعد به عرصه کسب آمادگی المپیکی یک اقدام شتابزده و عبث و کم‌ ثمر خواهد بود و بهتر است تا پایان سال‌جاری صبر کرد و فقط پس از بستن دفتر لیگ داخلی از عید به بعد تدارکات المپیکی را شدت بخشید، آنها حتماً به جریان داشتن هر از چند گاه مسابقات انتخابی کاپ بسکتبال آسیا و هنوز تیم ملی ایران در سه پنجره اول این پیکارها و پیامدهای آن در اواخر سال گذشته و در طول سال‌جاری اشاره و تأکید خواهند کرد که در شرایط فعلی چیزی عاجل‌تر و ضروری‌تر از این در عرصه‌های ملی وجود ندارد که ما از آن غافل مانده باشیم و در آینده همان چیز اسباب ناکامی و افسوس ما شود. با این حال بحث بسکتبال ایران با بحث 11 کشور دیگری که مثل ما مجوز حضور در «المپیک 2021» را گرفته‌اند، بسیار متفاوت است و جایگاه ما و آنها در بسکتبال جهان به غایت فرق دارد. اکثر این کشورها از بزرگان سنتی و قدرت‌های حاکم این ورزش در 50 سال اخیر هستند و حتی اگر فقط دو سه هفته قبل از شروع آوردگاه توکیو اردوی تدارکاتی برای این رقابت‌ها دایر کنند و کارهایی مختصر و مفید برای این مهم انجام بدهند، باز به سبب پیشینه و کسوت و دریای تجربه‌شان در این رشته در توکیو کم نخواهند آورد و چیزهایی را که از آنها انتظار می‌رود تحقق خواهند بخشید. بحث بسکتبال ایران با چنان کشورهایی به کلی متفاوت است. یاران حامد حدادی و صمد نیکخواه بهرامی در حالی تابستان آینده در ژاپن به میدان می‌آیند که از زمان انتخابی شدن المپیک‌ها ایران فقط یک‌ بار و آن هم به سال 2008 مجوز حضور در رشته بسکتبال این بازی‌ها را کسب کرده و در آن مرتبه هم هر پنج بازی‌اش را در پکن باخت و طبعاً از گروهش بالا نرفت. در سایر ادواری که المپیک ابتدا به صورت یک ورزش آماتوری و سپس (از 1992) در هیأت یک رشته حرفه‌ای به اجرا و رقابت نهاده شد، هرگز طعم چیزی بجز ناکامی در دیدارهای انتخابی و دوری از آوردگاه نخست جهان ورزش را نچشیده‌ایم. این‌ بار هم که بسکتبال ایران به لطف همت ذاتی‌اش در یک شرایط سخت و البته با یاری جستن از نمایش اسفبار چین در پیکارهای انتخابی در خاک همین کشور صاحب سهمیه المپیک سی و دوم و مسافر توکیو شده، به نظر می‌رسد از حالا خود را در آن میدان دشوار و بزرگ تیمی تضمین شده و پیروز می‌انگارد و این احتمال را اصلاً نمی‌دهد که ناکام میدانی باشد که یک تدارک کامل و واقعاً المپیکی برای حضوری خوش در آن کاری اساسی و الزامی است. وقتی بحث حضور امثال اسپانیا، آمریکا، روسیه و صربستان در بسکتبال المپیک‌ها و منجمله در «توکیو 2021» به میان می‌آید، همه می‌دانند که آنها چنان پرسابقه و باتجربه و میدان دیده‌اند که هرگز به یک تدارک چندین و چند ماهه برای نتیجه گرفتن در المپیک نیاز ندارند. آمریکا که لیگ بسکتبال خود (NBA) را به سبب مسائل کرونایی 50 روز دیرتر از معمول شروع کرد، پایان این لیگ را مثل معمول زودتر از اواخر خرداد 1400 شاهد نخواهد بود اما همان وقت یکماهه (به ظاهر و باطن) هم برای اینکه در توکیو نیز یک مدعی درجه اول باشد، کفایت خواهد کرد و در اروپا هم ادامه برگزاری مسابقات یورولیگ و لیگ‌های داخلی مجال شروع اردوی نهایی المپیکی تیم‌های ملی را زودتر از 20 خردادماه نخواهند داد و با این وجود این کشورها و تیم‌ها در مراحلی از تدارکات خویشتن و جایگاه تاریخی و عمومی‌شان در بسکتبال قرار دارند که حتی می‌توانند از همین فرصت‌های اندک و کوچک برای کسب بهترین نتایج بهره گیرند و حتی اگر قهرمان نشوند به گونه‌ای ظاهر شوند که ناقض و محو‌کننده جایگاه رفیع‌شان در بسکتبال جهان نباشد. در بسکتبال ایران که چنین جایگاه و منزلت و کسوت جهانی وجود ندارد و تدارکات چندماهه و اردوهای مکرر برون و درون‌ مرزی حتی برای پیشتازی در مسابقات قهرمانی آسیا متداول و الزامی بوده و حضور در رقابت‌هایی مانند جام ویلیام جونز در تایوان و یا اردو زدن‌های 10 تا 14 روزه در کشورهایی از اروپای شرقی مثل اسلوونی و کرواسی و اسلواکی به قصد کسب نتیجه در پیکارهای قاره‌ای و نیل به مجوز حضور در مسابقات جهانی ضروری نشان داده، ما محکم و مجبور به ادامه چنین روندی و البته افزودن چیزهایی تازه و کارآمدتر به آن هستیم و هر خط‌ مشی تازه و سیاستگذاری متفاوتی با ریسک بالای ناکامی همراه خواهد بود و چنان ناکامی احتمالی را نمی‌توان فقط به قدرت ذاتی بیشتر تیم‌های رقیب و نامدارمان ارتباط داد و ضعف تدارکات و قلت زمان اردوها و مسابقات دوستانه‌مان بر‌ اساس تعاریفی که خودمان به درست یا غلط از یک تدارک اصولی و درست داشته‌ایم نیز سهم بسزایی از این قضیه را به خود اختصاص خواهد داد.  اگر برای نامداران بسکتبال جهان سه تا چهار هفته تدارک و تمرین هم برای درخشش در المپیک کافی است برای ما متأسفانه یا خوشبختانه همین مقطع به 3 تا 4 ماه افزایش می‌یابد و کار کوتاه و اندک حریفان برای ما تبدیل به کاری طولانی و بزرگ خواهد شد. شاهین‌طبع و یارانش البته به این امر معتقد نبوده و شروع جدی کارها از فروردین 1400 را هم کافی می‌دانند و در پیش بودن یک پنجره انتخابی دیگر از کاپ آسیا در اواخر 1399 نیز دلیل و وسیله دیگری در ذهن آنها برای کامل شدن پروسه تدارک است اما فراموش نکنیم که در ایران بر‌اساس سنن ملی و قدیمی‌مان 15 روز اول فروردین همچنان تعطیل و راکد و انجام کارهایی اساسی در آن بسیار دشوار است و کارهای واقعی زودتر از اردیبهشت ماه قابل پیگیری و اجرا نیست و در چنان نگاهی فقط 3 ماه وقت پیش‌ روی بسکتبال خواهد بود. با این حال این فرصت را هم باید 2 ماهه انگاشت زیرا تیرماه 1400 که ماه قبل از شروع المپیک (در مردادماه) است، زمانی است که باید صرف کارهای نهایی و تدارکاتی سبک‌تر شود و مختص رفع معایب باقی‌مانده و تأمین واپسین نیازهای تیم ملی باشد و نه کارهای اساسی و سنگین و انجام مسابقات پرتنش و آسیب‌زا. با چنان پیش‌زمینه‌ها و بر‌اساس واقعیت‌هایی از این دست زمان تدارک شایسته و مؤثر بسکتبال ایران برای سخت‌ترین میدان متصور به چنان اندازه کمی رسیده که بیم آن می‌رود مثل «پکن 2008» فقط یک مسافر صرف به المپیک باشیم و نه شرکت‌کننده‌ای که می‌خواهد گرد و خاک کند و فراتر از اندازه‌های یک تیم آسیایی ظاهر شود. چیزی که فقط با تدارکاتی به کلی متفاوت با آنچه می‌بینیم و تاکنون انجام شده است، برای بسکتبال ما امکانپذیر خواهد بود.