درب شورای شهر را ببندیم چه اتفاقی رخ می‌دهد؟

به نظر حقیر عملکرد اعضای شورای شهر تهران ترازوی خوبی برای بررسی سطح و جایگاه سیاسیون ایرانی است.قطعا از دل این بررسی می‌توان به سادگی متوجه شد که چرا مردم ما روز به روز بیشتر نسبت به این قشر بی‌اعتماد می‌شوند.البت به صورت کلی جامعه ایرانی سیاست زده است اما رفتاری که اکنون می‌شود منجر به «زدگی از سیاست» شده.یعنی مردم کما فی السابق اخبار را به صورت افراطی دنبال می‌کنند و در باره آن اظهار نظر می‌نمایند ولی برای ایده‌ها و نگاه‌ها ی سیاسیون کشور از جمله آن‌هایی که در پاستور،بهارستان،بهشت و... میز و صندلی کسب کرده‌اند تره هم خرد نمی‌کنند.
بنده قصد ندارم در مورد گرایش سیاسی این 21 نفر اظهارنظر نمایم بلکه صرفا رویکرد آنان محل بحث است.رویکردی که باعث شده راه نقد از این شورا را هموار کند و راه دفاع را دشوار.هرچقدر هم بیشتر به پایان عمر این شورا نزدیک می‌شویم بیشتر وبیشتر محرز می‌شود که شورا چیزی در چنته ندارد و از همین رو همواره فرار را بر قرار ترجیح می‌دهد.یعنی از رسانه گریزان است و صرفا با چند توئیت کل ماجرا را سمبل می‌کند.توئیت‌هایی هم که غالبا توسط ادمین‌ها و کیف کش‌ها روی خروجی قرار می‌گیرد و چه بسا عضو شورا خود خبر ندارد در مورد فلان موضوع چه موضعی گرفته است!
این رسانه گزیری حتما طبیعی و عادی است زیرا شورای شهر تهران طی 4سال گذشته کارنامه‌ای برای بیان در رسا نه‌ها ندارد.آیا غیر از این است که این شورا فقط توانسته نام چند معبر را تغییر دهد؟شاید گفته شود اختیارات همخوانی با انتظارات ندارد.اگر چنین است پس 4سال آقایان و خانم‌ها در بهشت چه می‌کردند و چرا نامه استعفاء ننوشتند؟!یعنی کاری که حجت نظری چند روز پیش انجام داد را وی و سایر اعضا باید همان ماه‌های نخست عمر شورا انجام داده و جملگی به کارهای سابق خود برمی گشتند!
در این نامه باید نوشته می‌شد:«ای مردم!پس از چند ماه و اندی حضور در شورای شهر ضمن احترام به رای شما به این نتیجه مهم رسیدیم که در این ساختار جز تغییر نام چند خیابان و مکان کار خاص دیگری نمی‌توان انجام داد تازه آن هم با کلی مشقت و اما واگر.همین.»


بهرحال پذیرفته نیست پس از حضور 4سال در پشت میز و صندلی و لبیک به رای و نظر مردم و آن وعده‌های اغواگرایانه حالا در مورد بدیهی‌ترین امور اعضای شورای شهر بگویند:نمی توانیم و نمی‌شود.
ریه‌های مردم پر از سم شده و حداقل انتظار آنان این است که این همه مالیات و عوارضی که پرداخت می‌کنند و رائی که 4سال قبل داخل صندوق انداختند یک جا به کار آید.اگر این شورا برای آلودگی هوا توان نظارت ندارد و پاسخی هم برای رسانه‌ها در این خصوص قابل عرض ندارد جز چند توئیت مضحک و بی‌خاصیت دیگر برای چه درب‌های شورا باز است؟!مثلا همین امروز درب شورای شهر تهران پلمپ شود و هزینه بیت المال آن صرف تجهیز مترو و خرید اتوبوس نو شود بهتر نیست؟حتی اگر خروجی فقط افتتاح یک ایستگاه مترو باشد و یا خرید یک اتوبوس باز هم بُرد با مردم است.