اصلاح‌طلبان می‌توانند شكاف بين مردم و مسئولان را برطرف كنند

شرايط سال‌هاي‌ اخير جامعه باعث شده تا عده‌اي از مردم بين اصولگرايان و اصلاح‌طلبان هيچ فرقي قائل نباشند. به نظر شما چطور شد که مردم به آينده کشور تا اين حد بي‌اهميت شدند؟
براي مردم ايران اعم از پولدار و فقير جاي سوال دارد که چرا آرزوهايشان به نتيجه‌اي نمي‌رسد و اميدهايي که دارند به راحتي از دست مي‌رود. وقتي شما در تمام محافل خانوادگي و غيرخانوادگي مي‌رويد، همه درباره فساد و اختلاس، رانت و گراني، تحريم و... صحبت مي‌کنند. اين موضوعات تبديل به يک درد مشترکي بين همه مردم شده و به نظر مي‌آيد همه مردم به درد مشترک دارند. يک مثالي بود که مي‌گفت، خدا به چه کنم چه کنم روزگار گرفتارت نکند. متاسفانه نوع عملکرد برخي مسئولان اجرايي به شيوه‌اي شده که مردم را به چه کنم، چه کنم انداخته‌اند. عملکردهاي ناکارآمد برخي مسئولان در سال‌هاي اخير باعث شده تا غالب مردم به اخبار و به صداوسيما اطميناني ندارند. اگر بخواهيم نظرسنجي برگزار کنيم، قطعا متوجه خواهيد شد که درصد زيادي از مردم به خبرهاي صداوسيما اطميناني ندارند. شما نگاه کنيد، وقتي مسئولان ما صحبتي را بيان مي‌کنند، مردم سريعا واکنش نشان مي‌دهند و صحبت‌هاي برخي مسئولان را قبول نمي‌کنند. نه تنها دولت، بلکه هر کدام از مسئولان قوا وقتي صحبت مي‌کنند مردم آنها را دروغگو خطاب مي‌کنند و سخنان آنها را قبول نمي‌کنند. به نظر بنده يک شکاف بين مسئولان و مردم ايجاد شده که از هر ضربه سياسي، اقتصادي و... بالاتر است و سرمايه‌هاي اجتماعي ما مثل يخ در حال آب شدن است. يک مثال ساده مي‌گويم که اگر به شما و ديگران بگويند که همه امکانات لازم براي زندگي کردن خارج از ايران آماده است، آيا شما مي‌رويد و يا در ايران مي‌مانيد؟ قطعا در اين شرايط امروز بسياري اعلام مي‌کنند که از ايران مي‌روند. افرادي که سرمايه و توانمندي خاصي داشتند، ماندگار نشدند و نه تنها مسئولان نتوانستند اين قشر از مردم را در راه پيشرفت کشور راضي نگه دارند، بلکه گاه باعث مهاجرت هم شديم. باز هم ما شاهد هستيم که دلواپسان در حال تنگ‌تر کردن شرايط براي نخبگان هستند و نبايد در آينده دوباره ما از حضور اين عزيزان در کشور محروم ‌شويم.
به نظر شما نظام براي برون‌رفت از اين شرايط کشور چه کارهايي بايد انجام دهد؟
فشار اقتصادي حاصل از تحريم‌ها و حالا بحران کرونا، شرايط براي مردم سخت کرده است؛ لازم است عقلاي سياسي همه جناح‌ها به دنبال راه‌حل براي برون‌رفت از اين وضعيت باشند. در واقع مشکلات و سختي‌ها را مردم متحمل مي‌شوند، بنابراين بايد به دنبال راهي بود که مردم تحت کمترين فشار باشند. مجموعه نظام، شوراي عالي امنيت ملي و... بايد خط مشي و سناريوهاي مختلف را بررسي و تيم ديپلماسي جمهوري اسلامي نيز بايد بهترين شيوه را براي راهبرد ديپلماسي خود انتخاب‌ کند که نتيجه‌اش به نفع ملت باشد. در واقع هيچ‌کس مخالف معيشت مردم نبوده و بر همه گواه است که در اين شرايط، با مشکلات متعدد اقتصادي و معيشتي مردم روبه‌رو هستيم.


بعضي‌ها اعتقاد دارند که دولت روحاني به تنهايي درمشکلات کشور مقصر است. به نظر آيا دولت‌هاي گذشته هم داراي ايراداتي نبودند و چرا به اين شکل به دولت آقاي روحاني بعضي از گروه‌هاي تندرو حمله‌ور مي‌شوند؟
به نظر بنده مسائل درکشور پيچيده‌تر است. شما نگاه کنيد ما 6 ابر بحران در کشور داريم که قابل توجه است و اگر هرکدام آنها حل نشود، اوضاع کشور بدتر از اين هم مي‌شود. ببينيد نه تنها دولت روحاني بلکه دولت‌هاي گذشته هم در روزهاي آخر به اين شکل با مشکلات عديده‌اي رو‌ به‌رو بودند و حتي بدتر از اين مسائل هم بوده است، مگر آقاي احمدي‌نژاد از دولت قهر نکرد و خانه‌نشين‌ شد و يا 700 ميليارد دلار پول نفت در زمان احمدي‌نژاد چگونه هزينه کرد؟ همه اين مسائل در دوران احمدي‌نژاد هم رخ داده است. دوتا از معاونان اصلي احمدي‌نژاد مگر به خاطر مسائل اقتصادي به زندان نرفتند. البته در اين دوره هم همين‌طور است و شما مي‌بينيد که در حال حاضر هم بسياري را به زندان مي‌برند. ما در مجموعه نظام شاهد افرادي هستيم که از آب گل‌آلود علنا ماهي مي‌گيرند و به صورت دوگانه رفتار مي‌کنند. علت اين مسائل هم تصميم‌گيري دوگانه در کشور است، البته بايد به اين نکته توجه داشته باشيد که در مسائل مختلف ما شاهد دوگانگي تصميم‌گيري در کشور هستيم. براي حل مشکلات کشور مردم بايد از چه کساني سوال بپرسند، آيا دولت فقط در مشکلات کشور مقصر است ديگران هم بايد بر مسائل نظاره‌گر باشد. منظورم اين است که بايد تمام قواي مختلف مورد خطاب مردم قرار گيرد و براي حل مشکلات کشور تلاش‌ کنند. به نظر بنده قانون اساسي ما داراي مسائلي است که بايد يک بار مورد جراحي قرار گيرد و تغيير اساسي پيدا کند.
شرايط انتخابات 1400 را براي اصلاح‌طلبان چگونه ارزيابي مي‌کنيد؟ به نظر شما اصلاح‌طلبان چه تاکتيکي براي انتخابات بايد داشته باشند؟
در کشور ما هر زماني که تمامي قوا يکدست شده‌اند، شاهد اتفاقات خوبي نبوديم. بعيد مي‌دانم که اصلاح‌طلبان براي آمدن علي لاريجاني به رياست جمهوري به جمع‌بندي برسند. اما آنچه که از خروجي جلسات اصلاح‌طلبان بيرون مي‌آيد، تاکيد بر يک کانديدايي است که در چارچوب اصلاحات حرکت کند. احزاب هرکدام مي‌توانند در انتخابات رياست جمهوري کانديدايي داشته باشند و به نظر بنده اصلاح‌طلبان هم بيشتر از دو کانديداي نهايي در انتخابات نخواهند داشت. اگر شرايطي در کشور به وجود آيد که همه کانديداها بتوانند در انتخابات حضور پيدا کنند و زمينه لازم براي حضور کانديداها در انتخابات فراهم شود، تنگ‌نظري‌ها کنار گذاشته شود و مسئولان قبول کند که همه در انتخابات حضور داشته باشند و ضمن تاييد صلاحيت‌هاي حداکثري، اصلاح‌طلبان هم با يکديگر اتحاد داشته باشند، قطعا باعث مي‌شود که در انتخابات نتايج خوبي را داشته باشيم. اين مهم نيست که آقايان هاشمي، عارف و يا هرکسي از سمت اصلاح‌طلبان کانديدا شود، بلکه مهم اين است، کساني که کانديدا مي‌شوند تاييد صلاحيت شوند و مورد حمايت مردم قرار بگيرند.
چه مسائلي باعث مي‌شود که مردم ما به انتخابات سال آينده اقبال نشان دهند؟
ما براي انتخابات 1400 داراي 3 پارامتر هستيم، اولين مورد اين است که اصلاح‌طلبان بايد با يکديگر منسجم شوند و در مورد دوم اصلاح‌طلبان به انتخابات اقبال نشان دهند و مورد سوم هم اين است که کساني که به انتخابات نظارت مي‌کنند، بايد سعه‌صدر بيشتري داشته باشند. اگر اين 3 پارامتر در کنار يکديگر قرار گيرد آن وقت ورق انتخابات قطعا برخواهد گشت. رئيس دولت اصلاحات مگر شناخته شده بود که توانست در انتخابات پيروز شود. قطعا اگر فرد ناشناسي وارد انتخابات شود و مورد حمايت مردم قرار گيرد و آن 3 پارامتري هم که عرض کردم در کشور رعايت شود احتمال قوي اصلاح‌طلبان براي انتخابات 1400 پيروزي خوبي خواهند داشت. بالاخره کسي که کانديداي نهايي اصلاح‌طلبان معرفي مي‌شود، اگر ناشناس هم باشد اصلاح‌طلبان مي‌توانند با حمايت‌هاي خود باعث پيروزي‌اش شوند. البته قطعا اصلاح‌طلبان يک فرد مناسبي را براي انتخابات معرفي مي‌کنند و حتما توانمندي آنها را مورد بررسي قرار مي‌دهند. اينکه هرکسي مي‌آيد و مي‌خواهد که رئيس‌جمهور شود، شدني نيست و بايد صبر کنند تا شرايط انتخابات بررسي شود.
مجلس يازدهم برخي از قوانين را مصوب کرده که مورد انتقادهاي فراواني قرار گرفته است. به نظر شما اين انتقادات تا چه حد قابل قبول است؟
مجلس در مصوباتي که قابل اجراست مي‌تواند دولت را ملزم به اجرا کند و ضمانت اجرايي هم در اين زمينه وجود دارد. چه بخواهيم چه نخواهيم مجلس انتخاب بخشي از مردم است و تصميمات آن در قانون اساسي و شوراي نگهبان تاييد شده است و مي‌تواند در قامت قوه مقننه، تصميم‌گيرنده باشد. اما بايد نمايندگان در نظر داشته باشند طرح‌هايي را که به تصويب مي‌رسانند، چقدر مثمرثمر و قابل اجراست و منافع ملي را در بر مي‌گيرد و مي‌تواند مشکلات و مسائل منطقه‌اي و بين‌المللي کشور را مرتفع کند، اين همان چيزي است که رئيس جمهور در صحبت‌هايش به آن پرداخته است. چنين طرح‌هايي بايد در جلسه سران قوا به مشورت گذاشته شود. آن زمان آقاي کدخدايي و مرکز پژوهش‌هاي مجلس اذعان داشتند در لايحه قانون جامع انتخابات براي برگزاري انتخابات شوراي شهر، رياست‌جمهوري، خبرگان و مجلس کار اساسي صورت گرفته است، حتي به ياد دارم آقاي‌کدخدايي مي‌گفتند که چقدر حيف شد اين لايحه به مجلس نرسيد.
در سالگرد سقوط هواپيماي اوکرايني هستيم. بعد از گذشت يکسال از اين حادثه ناگوار شما چه توصيه‌اي به مسئولان کشور داريد؟
همان‌طور که مقام معظم رهبري فرمودند بايد با مسببان اصلي اين حادثه برخورد شود. نه با افراد درجه دوم مقصر در اين حادثه دلخراش، بلکه با نفرات اصلي که باعث به‌وجود آمدن اين حادثه شدند، برخورد کنند و حتما بايد به سزاي عمل خودشان برسند. رهبري هم در اين رابطه مستقيما دستور دادند که بايد با مسببان اين حادثه مدارا نشود و بايد به سزاي عمل خود برسند.