جامعه روحانيت مبارز «داور» اصولگرايان است؛ نه «كنشگر»

جامعه روحانيت مبارز به دنبال محوريت در بين گروه‌هاي اصولگرا براي انتخابات رياست‌جمهوري آينده است. در اين زمينه چه اقداماتي صورت گرفته و جامعه روحانيت چه اهدافي را دنبال مي‌کند؟
جامعه روحانيت مبارز در دو سال گذشته اقدامات خود را براي ساماندهي و انسجام گروه‌هاي مختلف اصولگرايي آغاز کرده است. اين تشکل در مرحله نخست عقبه تشکيلاتي خود را در استان‌ها و شهرستان‌ها راه‌اندازي کرده و به اين ترتيب اين عقبه فعاليت‌هاي خود را آغاز کرده‌ است. در اين زمينه، انتخابات درون‌گروهي از سوي جامعه روحانيت مبارز در استان‌ها و شهرستان‌ها انجام شده است. از سوي ديگر تهران نيز به 10 منطقه تقسيم شده که در اين منطقه انتخابات برگزار شده است و نمايندگان خود را به شوراي مرکزي جامعه روحانيت معرفي کرده‌اند. به همين دليل در ماه‌هاي گذشته جلسات شوراي مرکزي جامعه روحانيت مبارز با حضور نمايندگان مناطق 10‌گانه تهران و استان‌ها و شهرستان‌ها برگزار مي‌شود. در شرايط کنوني اين رويکرد روند تکاملي خود را طي مي‌کند. واقعيت اين است که به دليل اين شرايط، جامعه روحانيت مبارز وزن اجتماعي و سياسي بالايي نسبت به گذشته پيدا کرده است. در شرايط کنوني هيچ تشکل اصولگرايي وجود ندارد که به اندازه جامعه روحانيت مبارز عضو داشته باشد و جلسات آن به صورت منظم برگزار شود. امروز مي‌توان مدعي شد هزاران عضو در تهران و شهرستان‌هاي مختلف عضو جامعه روحانيت مبارز هستند. هدف اصلي جامعه روحانيت مبارز اين بوده که ميزباني گروه‌ها و احزاب اصولگرا را در انتخابات آينده برعهده بگيرد. ما به دنبال اين هستيم که گروه‌ها و احزاب اصولگرا دور هم جمع شوند و شوراي وحدت شکل گيرد.
هـدف از تشکيــل اين شوراي وحدت چيست؟
در مرحله نخست ما به دنبال اين هستيم که اين شوراي وحدت براي هميشه ماندگار باشد. اگر شوراي وحدت ماندگار باشد و همواره تأثيرگذاري خود را حفظ کند ديگر نيازي نيست اصولگرايان در آستانه انتخابات به فکر اجماع و جمع کردن گروه‌‌هاي مختلف باشند. هدف ما اين است که شوراي وحدت با پايان انتخابات آينده پايان نپذيرد و به يک امکان هميشگي براي اجماع اصولگرايان تبديل شود. جامعه روحانيت مبارز از چهار ماه قبل اين رويکرد را آغاز کرده و در ابتدا از شوراي ائتلاف اصولگرايان، که در انتخابات مجلس يازدهم شکل گرفته بود نيز دعوت به عمل آورده است. شوراي ائتلاف نيز در جلسات حضور پيدا کرده و جلسات متعددي در اين زمينه تشکيل شده است. هدف ما نيز اين است که از ظرفيت شوراي ائتلاف در جهت ساماندهي اصولگرايان استفاده شود. در شرايط کنوني حدود 46 حزب و گروه در جلسات جامعه روحانيت شرکت مي‌کنند. از اين احزاب و گروه‌ها خواسته شده به صورت بلوک‌بندي عمل کنند و هر بلوک يک نماينده براي حضور در شوراي عالي وحدت انتخاب کند. اين اتفاق نيز رخ داده است. از سوي ديگر نمايندگاني از تشکل‌هاي زنان، جوانان و رزمندگان در جلسات حضور دارند که مطالبات اين گروه‌هاي اجتماعي را نمايندگي مي‌کنند. در اين زمينه ما از ساير اقشار نيز دعوت کرده‌ايم که در جلسات شوراي عالي حضور پيدا کنند.


آيا جامعه روحانيت با جامعه مدرسين نيز گفت‌وگو کرده است؟ موضع جامعه مدرسين نسبت به محوريت قرار گرفتن جامعه روحانيت مبارز چيست؟
ما با جامعه مدرسين نيز گفت‌وگو و رايزني‌هاي لازم را انجام داده‌ايم. قرار شده جامعه مدرسين نيز در جلسات درون‌گروهي خود در اين زمينه مشورت و رايزني کنند و نمايندگاني را براي حضور در شوراي عالي وحدت معرفي کنند. جامعه مدرسين رويکرد جامعه روحانيت مبارز را نفي نکرده؛ بلکه ما اميدواريم همکاري لازم بين جامعه مدرسين با جامعه روحانيت در آينده شکل بگيرد. بنده در روز تشييع جنازه آيت‌ا... مصباح‌يزدي نيز با آيت‌ا... حسيني‌بوشهري، رئيس جديد جامعه مدرسين حوزه علميه قم صحبت کردم. ما اميدواريم جامعه مدرسين نيز به نتيجه لازم براي همکاري بيشتر با جامعه روحانيت مبارز برسد.
ديدگاه آيــت‌ا... حسيــني‌بــوشهري در اين زمينه چه بوده است؟
ايشان معتقد بودند ما بايد اين موضوع را در شوراي جامعه مدرسين مورد بحث و تبادل‌نظر قرار بدهيم تا در نهايت بتوانيم به يک جمع‌بندي نهايي دست پيدا کنيم.
موضع گروه‌هاي مختلف اصولگرايي در قبال رويکرد جامعه روحانيت مبارز براي محوريت در انتخابات چه بوده است؟
حضور46 حزب و گروه سياسي در جلسات جامعه روحانيت مبارز به معناي اين است که گروه‌هاي مختلف سياسي موضع مناسبي نسبت به درخواست جامعه روحانيت داشته‌اند و همکاري خوبي در اين زمينه شکل گرفته است. البته چند حزب ديگر وجود دارد که هنوز به جمع ما اضافه نشده‌اند. يکي از اين احزاب جبهه پايداري است که در حال گفت‌وگو با آنها هستيم. اين گفت‌وگو‌ها همچنان هم ادامه دارد و ما اميدواريم آنها نيز نماينده خود را به جلسات جامعه روحانيت مبارز بفرستند.
چـرا جبــهه پايـداري تاکنـون به جلسـات جامعــه روحانيت مبارز نيامده است؟ مهم‌ترين دليل اين جبهه براي عدم‌حضور چه بوده است؟
استدلال جبهه پايداري اين است که بايد اين موضوع را در نشست عمومي خود مطرح و درباره آن تصميم‌گيري کنند. اين گروه به دنبال برگزاري انتخابات درون‌گروهي هستند که گويا اين انتخابات نيز برگزار شده است. به صورت طبيعي پس از برگزاري انتخابات درون‌گروهي بايد در اين زمينه تصميم‌گيري کنند که ما نيز منتظر پاسخ اين جبهه درباره حضور يا عدم‌حضور در شوراي عالي وحدت هستيم. ما اميدواريم اين اتفاق نيز رخ بدهد و جبهه پايداري نيز در شوراي وحدت نماينده داشته باشد. نکته مهم اين است که چيزي که حکايت از نفي اين جبهه درباره رويکرد جامعه روحانيت مبارز باشد، تاکنون مشاهده نشده است.
اصولگرايان در انتخابات گذشته با فقدان فصل‌الخطاب مواجه بوده‌اند. نمونه بارز اين اتفاق نيز در انتخابات رياست‌جمهوري سال92 رخ داده که کانديداهاي اصولگرايي حاضر نشده‌اند به سود ديگري از انتخابات کناره‌گيري کنند. آيا جامعه روحانيت مبارز به دنبال اين است که به اين روال خاتمه بدهد و خود را به عنوان فصل‌الخطاب جريان اصولگرايي معرفي کند؟
جامعه روحانيت مبارز به دنبال اين است که نقش ميزباني نظارت و داوري در بين اصولگرايان داشته باشد. اين در حالي است که نقش ميزباني جامعه روحانيت مبارز نيز تاکنون محقق شده است. در نتيجه جامعه روحانيت مبارز ميزبان، ناظر و داور اصولگرايان در انتخابات آينده خواهد بود. تشکل‌هايي که محوريت جامعه روحانيت را پذيرفته‌اند درباره سه نقش جامعه روحانيت نيز به نتيجه رسيده و آنها را پذيرفته‌اند.
شوراي عالي وحدت اصولگرايــان چه تفاوت‌هايي با جمنا و شوراي ائتلاف دارد؟
جمنا حرکتي بوده که قصد داشته مسير خود را از کف جامعه آغاز کند و انتخابات را با استفاده از ديدگاه فعالان سياسي و اجتماعي کف جامعه شروع کند. هدف هم اين بوده که يک اجتماع بزرگ شکل بگيرد که در نهايت نيز اين اتفاق رخ داده است. در نهايت نيز جمنا در انتخابات رياست‌جمهوري سال96 به دو گزينه آقاي رئيسي و قاليباف رسيد. اين در حالي بود که جامعه روحانيت مبارز در همان زمان در يک بيانيه رسمي عنوان کرد که کانديداي نهايي اين تشکل آقاي رئيسي خواهد بود. جمنا در مقابل تصميم جامعه روحانيت مبارز کوتاه آمد و موضع تقابلي در پيش نگرفت. در نتيجه آقاي قاليباف به سود آقاي رئيسي از انتخابات رياست‌جمهوري کناره‌گيري کردند. آقاي رئيسي در انتخابات شرکت کردند و موفق شدند رأي قابل‌توجه 16 ميليوني را به دست بياورند که قابل‌قبول بود. نکته مهم اين بود که کارکرد جمنا با پايان انتخابات رياست‌جمهوري به پايان رسيد. پس از آن و در انتخابات مجلس يازدهم شوراي ائتلاف با ابتکار آقاي رئيسي آغاز به کار کرد. پس از مدتي نيز اين کار با مسئوليت آقاي حدادعادل ادامه پيدا کرد تا به انتخابات مجلس شوراي اسلامي منتهي شد. شوراي ائتلاف نيز موفق نشد به يک تشکل فراگير سياسي و ماندگار تبديل شود. در چنين شرايطي بود که جامعه روحانيت مبارز حضور فعالي در شوراي ائتلاف اصولگرايان نداشت. به همين دليل رويکرد کنوني جامعه روحانيت مبارز با جمنا و شوراي ائتلاف متفاوت خواهد بود. در اين دوره هم جامعه روحانيت مبارز حضور دارد و هم اينکه احزاب و گروه‌هاي اصولگرا و انقلابي در اين رويکرد مشارکت دارند. البته در اين زمينه چند حزب هنوز به جمع ما اضافه نشده‌اند که ما اميدواريم در آينده اين احزاب نيز به جمع ما اضافه شوند.
اخبار غيررسمي حکايت از اين دارد که جامعه روحانيت مبارز گفت‌وگو‌هاي خود را با برخي از شخصيت‌هاي سياسي و افرادي که احتمال کانديداتوري آنها در انتخابات وجود دارد، آغاز کرده است. آيا اين موضوع صحت دارد و نتيجه چه بوده است؟
خير، جامعه روحانيت مبارز قصد ندارد رأسا وارد مصاديق انتخابات شود. رويکرد جامعه روحانيت مبارز در نهايت به شوراي عالي اصولگرايان منتهي خواهد شد که پيشنهادات احزاب و گروه‌هاي سياسي را مورد بررسي قرار خواهد داد. جامعه روحانيت مبارز در شوراي عالي اصولگرايي تنها چهار عضو خواهد داشت. با اين وجود ما هنوز به موضوع مصاديق انتخاباتي ورود نکرده‌ايم و هنوز در اين مرحله قرار نداريم.
با توجه به شرايــط معيشتي و ميزان مشارکت پايين مردم در انتخــابات مجلس گذشته، اصولگرايان چه برنــامه‌اي براي بازگرداندن اعتماد عمومي مــردم به منظور حضور در انتخابات دارند؟
حرکتي که آغاز شده بايد به يک گفتمان تبديل شود که در حل مشکلات مردم تأثير‌گذار باشد. به همين دليل نيز کساني که قرار است در اولويت‌هاي شوراي عالي اصولگرايان قرار بگيرند بايد داراي برنامه‌هاي عملي و کاربردي براي حل مشکلات مردم باشند. در به وجود آمدن بحران بي‌اعتمادي، که امروز در جامعه ايران وجود دارد، عوامل مختلفي نقش داشته‌اند. واقعيت اين است که بحران بي‌اعتمادي ناشي از مشکلات اقتصادي است. در شرايط کنوني مردم شاهد جهش نرخ ارز هستند که در سال‌هاي گذشته به چندين برابر رسيده است. از سوي ديگر در سال‌هاي گذشته تورم بيشتر شده و نوسان شديد قيمت‌ها به وجود آمده است، به همين دليل حدود دو‌سوم جمعيت کشور به زير خط فقررفته‌اند. اين موضوع بسيار جدي است. وضعيت به شکلي بوده که براساس مشکلات اقتصادي طبقه متوسط تقريبأ از جامعه حذف شده است. به همين دليل نيز در شرايط کنوني دو طبقه بيشتر در جامعه ايران وجود ندارد، يک طبقه زير‌خط فقر و دوم طبقه بسيار ثروتمند. اين در حالي است که دايره طبقه ثروتمند جامعه نيز روز‌به‌روز محدودتر مي‌شود. بدون‌شک اين مسائل دليل اصلي به وجود آمدن بحران بي‌اعتمادي در جامعه است. اگر قرار است اين بحران بي‌اعتمادي در جامعه ايران از بين برود همه نهادهاي تصميم‌گير جامعه در آن نقش خواهند داشت. بنده معتقدم کارکرد قوه قضائيه در يک سال گذشته بخشي از اعتماد از دست رفته را دوباره بازگردانده است. در شرايط کنوني مردم متوجه شده‌اند که اراده قوه قضائيه براي برخورد با فساد جدي است و اين قوه حتي با مسئولاني که در دستگاه قضايي حضور داشته‌اند و مرتکب فساد شده‌اند نيز به صورت جدي برخورد مي‌کند. مردم بايد مشاهده کنند نمايندگان مجلس يازدهم پاکدست هستند، زدوبند نمي‌کنند و منافع فردي را بر منافع ملي ترجيح نمي‌دهند. مجلس نبايد به سمتي حرکت کند که حاشيه‌ها بر متن غلبه پيدا کند و تنها حاشيه‌هاي مجلس در بين افکار عمومي جامعه بازتاب پيدا کند. مجلس بايد تلاش کند کسري بودجه دولت را مهار کند و اجازه ندهد ميزان تورم افزايش داشته باشد. به همين دليل نيز ما به دنبال کساني هستيم که براي آينده و مديريت کشور برنامه کاربردي دارند. اين برنامه‌ها نيز در شوراي عالي اصولگرايي مورد تحليل و ارزيابي قرار خواهد گرفت و در نهايت به تصميم‌گيري واحد خواهد رسيد.