استفاده از تفاوت‌هاى بایدن

ايران و سياست برجامى بايدن مهم‌ترين متغير و مرکز کانونى ديپلماسى آتيه منطقه خاورميانه است؛ به‌طوري‌که جهت‌گيري‌هاى تازه ديپلماتيک و تشکيل ائتلاف‌هاى جديد در اين خطه حول برجام و ديپلماسى احتمالى آمريکا – ايران پيرامون آن معنا پيدا مى‌کند. محور عربى – عبرى تلاش مى‌کند از تمام ظرفيت‌هاى خود براى ادامه فشار حداکثرى بر ايران استفاده کند يا حداقل بازگشت آمريکا به برجام را به سياست‌هاى منطقه‌اى ايران گره بزند و خواستار حضور خود در مذاکرات احتمالى آينده با ايران شود؛ امرى که برخى از سياستمداران عرب از جمله عادل الجبير به‌صراحت عنوان کرده‌اند. در رابطه با ضعف ديپلماسى ايران در قبال آينده برجام و اقناع کشورهاى اطراف عوامل زير قابل واکاوى است: 1- برجام به گروگان اختلافات و دعاوى جناحى و سياسى داخلى بدل شده و از سطح منافع کلان ملى به جايگاه مناسبات روزمره سياسى با پيوند به انتخابات 1400 تنزل کرده است. به عنوان مثال مصوبه اخير مجلس ذيل عنوان «اقدام راهبردى براى رفع تحريم‌ها» بدون هماهنگى دولت، دستگاه ديپلماسى و سازمان انرژى اتمى کشور سبب‌ساز بروز صداهاى متفاوت در فقره برجام در سطح بين‌المللى شد که قطعا به سود ما نيست. 2- دستگاه رسمى ديپلماسى کشورمان در معادلات منطقه‌اى براى سياست‌ورزى و اعمال ديپلماسى بسيط اليد نيست؛ چراکه در سايه تحولات نظامى در منطقه و حاکم شدن رويکردهاى ستيزه‌جويانه و قهرى از سمت دشمنان ايران ديپلمات‌ها در سايه حضور نظاميان نقش کمرنگى ايفا مى‌کنند؛ اين در حالي است...
ادامه صفحه 6