جناب عنابستانی! استعفا استعفا

داستان آقاي عنابستاني با کمک فضاي مجازي به صدر اخبار کشيده شد. ماجرايي که در آن متاسفانه آقاي عنابستاني از بالا به قضيه نگاه کرد و وقتي تصاوير دوربين توسط نيروي انتظامي پخش شد، مسائلي مطرح کرد که در شأن يک نماينده نبود. لذا مرتکب دو عمل مجرمانه شد؛ عمل مجرمانه اول، ضرب و شتمي که نسبت به مامور صورت داده بود. دوم، آنچه بعد از آن اتفاق افتاد و سفسطه‌اي که آقاي عنابستاني در بيان مطلب و قلب واقعيت صورت داد. متوسل به مطالبي شد که هم شأن مجلس و جايگاه نماينده را زير سوال برد و تلاش داشت مسير تحقيق را منحرف کند که برابر قانون اين مطلب جرم محسوب مي‌شود. يعني اگر فردي خصوصا در جايگاه يک نماينده، متوسل به اعمال و افعالي شود که مسير تحقيق را منحرف کند يا باعث انحراف شود، عمل مجرمانه ديگري انجام داده است. لذا در قضيه آقاي عنابستاني، سه مجموعه درگيرند و جامعه توقع دارد به وظايف خود عمل کنند. نخست، شکايتي است که نيروي انتظامي طرح کرده و سربازي که شجاعت طرح موضوع را داشته و مثل يک کارشناس قوه حقوقي در همان ويدئوي چند دقيقه‌اي بيان مطلب کرده، مستندات قانوني ارائه داده و ادله اثبات جرم را بيان کرده است. رو به دوربين با بيان سيلي خوردن، حاضران و دوربين راهنمايي و رانندگي که صحنه را ثبت و ضبط کرده را شاهد گرفته. حال وظيفه نيروي انتظامي است که نبايد کوتاه بيايد چون از زبان آقاي عنابستاني شنيده شد که يکي از مقامات فرمانده ناجا ماجرا را فيصله يافته دانسته درحالي‌که اين قضيه جنبه عمومي پيدا کرده و اگر واقعيت هم داشته باشد و کسي بخواهد آن را فيصله دهد، انتظار عمومي مردم مطرح است. دوم، قوه قضائيه که به عنوان مرکز تظلمات عمومي و حافظ حقوق عامه، بايد موضوع را به عنوان يک شکايت همينطور که نيروي انتظامي و سرباز راهور اعلام و بيان کرده، در دستورکار قرار دهد و به اصل قضيه با توجه به دو بعد که ضرب و شتم صورت‌گرفته و زياده‌خواهي مطالبه‌شده و امتيازخواهي از خط ويژه است. لذا به باور من کمترين کاري که بايد بکند، استعفاست چون ديگر واجد شرايط نمايندگي نيست. يعني اولين شرط نمايندگي را که بايد صداقت و امانت باشد ديگر ندارد و به قول خودش عصباني شده بود! درحالي‌که در ملأعام عصباني شدن يک طرف قصه است و بعد از آنکه ديگر عصباني نبوده، چرا متوسل به دروغ شد و مردم را به شکستن شيشه اتومبيلش متهم کرد؟ درحالي‌که اگر شيشه‌اي شکسته شده بود، بايد همانجا صورتجلسه مي‌شد ولي با توسل به دروغ از اينکه مورد هجوم مردم واقع شده، سخن گفت. به دروغ ادعا کرد که اصلا با سرباز راهور برخوردي نداشتم و او بود که مرا زد! و مهم‌تر از همه، اينکه اکنون مهم‌ترين سوژه رسانه‌ها و ملت خواهد بود. عنابستاني صادقانه و صميمانه استعفا کند. چرا که اوصاف يک نماينده که عصاره ملت باشد از وي سلب شده، بنابران بهترين راه که مي‌تواند اندکي افکار عمومي آسيب‌ديده و لطمه‌ديده را درمان کند و مرهمي بر آن باشد، استعفاست.