عادی انگاری شرایط بحران

اردشیر گراوند
جامعه شناس
حدود یکسال از شیوع بیماری کرونا در کشور می‌گذرد. بیماری‌ای که در مدت زمانی کوتاه به یک بحران در جامعه تبدیل شد و پیامدهای ناگواری را برای بسیاری از شهروندان به‌دنبال داشت. در این میان اما تغییر در سبک زندگی تک تک افراد جامعه در کنار زحمات کادر درمان توانست امکان مقابله با بیماری را افزایش دهد.  نکته مهم و قابل توجه این است که متأسفانه در همه جوامع بشری، مردم به مرور زمان به شرایط بحران عادت می‌کنند و پس ازمدتی آن شرایط برایشان بی‌اهمیت می‌شود. این امر می‌تواند پیامدهای خطرناکی به‌دنبال داشته باشد. از این‌رو معتقدم در این برهه از زمان به‌جای هراس افکنی که می‌تواند عواقب جبران‌ناپذیری داشته باشد باید با گفت‌و‌گوی عاقلانه مردم را به مشارکت در مدیریت بیماری دعوت کرد. وظیفه انجام این گفت‌و‌گوی عاقلانه برعهده نخبگان جامعه، صداوسیما و مطبوعات است. آنها می‌توانند با اطلاع‌رسانی وافزایش آگاهی، شرایط تحمل و همکاری مردم برای مقابله با بیماری را افزایش دهند.
حقیقت این است که برای مقابله با بیماری باید سبک زندگی مردم تغییر کند. یعنی ارتباطات مدیریت شود و محدودیت‌ها بیش از پیش جدی گرفته شود.


بخشی از این موضوع را می‌توان با گفت‌و‌گوی عاقلانه به نتیجه رساند اما قسمت اعظم آن با اعمال محدودیت‌های بیشتر امکان پذیر است.
بخصوص در زمان کنونی که در آستانه سال جدید قرار داریم برای مقابله با افزایش آمار مبتلایان و مرگ و میر در جامعه به ترکیبی از اجبار و تسهیل گری دولت نیاز داریم. من معتقدم باید محدودیت‌هایی از قبیل ساعات تردد، عدم مسافرت به شهرهای مسافر پذیر و ... افزایش یابد.
هم اکنون حمل نقل عمومی و برخی مکان‌های عمومی مانند پارک‌ها و بوستان ها شلوغ و پر تردد هستند. تردد در خیابان‌ها برای خرید شب عید هم کم کم شروع شده است که می‌تواند به افزایش آمار مرگ و میر در جامعه منجر شود.
اما اگرهمانند سال گذشته برخی از مکان‌های عمومی مانند پارک‌ها و بوستان‌ها تعطیل شود و ساعات منع تردد از ساعت 9 به 6 یا 7 شب کاهش یابد امکان ابتلای مردم به بیماری کرونا به مراتب کمتر خواهد شد چرا که تردد در خیابان‌ها و برخورد افراد با یکدیگر کاهش خواهد یافت.
افزایش تعطیلات نوروزی البته با اعمال محدودیت‌های بیشتر و دعوت مردم به ماندن در خانه و مدیریت ارتباطات می‌تواند گامی اساسی درمقابله با موج چهارم بیماری باشد. البته همیشه محدودیت با مقاومت مواجه می شود اما به مرور زمان این محدودیت‌ها به عادت تبدیل می‌شوند و می‌توانند جان مردم را نجات دهند. یک مثال ساده برای این موضوع بستن کمربند خودرو هنگام رانندگی است.
در ابتدای تصویب این قانون بسیاری از افراد جامعه مقاومت نشان می‌دادند و از بستن کمربند خودرو امتناع می‌کردند اما حالا کمتر کسی است که بدون بستن کمربند رانندگی کند.
در شرایط فعلی تنها مشارکت همه مردم جامعه می‌تواند امکان عبور از بیماری را فراهم آورد در غیر این صورت با شرایط سختی مواجه خواهیم بود.