روزنامه آفتاب یزد
1399/12/16
آقای«محمدباقرقالیباف»؛ این گزارش را با دقت بخوانید!
فرودگاه و صنایع هواپیماسازی امام رضا«ع» یزد آماده افتتاح اما دچار بیمهری، چرا؟!تحریم، اقتصاد، اراده ی یک ملت، قانون، قوای سه گانه، رفع موانع تولید، صنایع سبز،های تک، بیاثر کردن تحریم ها، اقتصاد مقاومتی، جهش تولید، بینیازی به غرب، آرمانهای انقلاب و یک پرسش بزرگ؛ برای رسیدن به اهداف متعالی انقلاب اسلامی ایران، مجموعهای از وظایف تعریف شده وجود دارد که به سان دو همزاد؛ یکی بدون حضور دیگری«ابتر» است، گُم است، معلول و ناقص است، اصلا دچار تشویشِ اراده است. آقای قالیباف! بیرون از همه ی شعار زدگی ها؛ مثل آب غیزانیه، نیشکر هفت تپه، خشکسالی سیستان و بلوچستان، مشکلات کارخانههای حومه ی تهران، گره گشایی از تولیدکنندگان شمال کشور و مواردی از این دست؛ بررسی کنید چرا باید یک طرح بزرگ که تحقیقاً در خاورمیانه نظیر ندارد و آماده افتتاح است به طرز عجیب و غریب و ناامیدکنندهای دچار بیمهری است؟ قانون کجای سایه سار حمایت قرار میگیرد که در چنین مواقعی سکوت اختیار میکند؟!
آفتاب یزد ـ گروه اقتصادی: انسان بر حسب عادت یا متمایل به غریزه؛ همواره در حال مقایسه شدن یا مقایسه کردن است، دیروز را با امروز، خودش را با دیگران، چند سال قبل و این روزها، زادگاهش با دیگر کشورها و...داستان به همین مقایسه شدن و مقایسه کردن نیز ختم نمیشود که در پسِ هر مقایسه ای؛ قضاوتی، تحلیلی و نتیجه گیریای در کمین است. این مقدمه را از آن جهت نوشتیم که یک حکایت در نوع خود عجیب را در بستری از زمان ـ مابین بهمن 94 و اسفند 99 ـ مرور کنیم.
nاز بهمن 94 تا اسفند 99
اگرچه از بهمن 94 تا اسفند 99، «شصت و یک ماه» فاصله است اما همه این شصت و یک ماه، هالهای از فراموشی، ما را دچار روزمرگیها کرده بود. امروز که این گزارش منتشر میشود؛«اسحاق جهانگیری» معاون اول حسن روحانی که روزگاری در جهاد سازندگی خدمت میکرد و از آن جا راهی مجالس دوره ی دوم و سوم شد و بعدها استاندار اصفهان شدن او را به وزارت صنایع و معادن آن روزگار گره زد؛ در سفری نسبتاً کوتاه، میهمان یزدیها است.
یک هفته پیشتر از انجام این سفر، شنیده بودیم که در این سفر قرار است برخی طرحها و پروژهها افتتاح شود از جمله؛ کتابخانه ی مرکزی یزد(طرحی که از تاریخ کلنگ زنی آن 26 سال میگذرد)، افتتاح ویدئو کنفرانسی طرحهای آب و برق استان یزد که این روزها باب شده است، افتتاح بندرخشک کوثر پیشگامان کویر یزد(طرحی که به نامها و بهانههای مختلف بارها افتتاح شده است)، فرودگاه و صنایع هواپیماسازی امام رضا.ع(طرحی که در باره ی آن بسیار خواهیم نوشت)، یک مرکز جامع سلامت و در کنار آنها چند جلسه از جمله نشستی با نخبگان و فعالان سیاسی، اجتماعی و نیز شرکت در جلسه اقتصاد مقاومتی.
دو روز مانده به پایان هفته و سه روز به انجام این سفر مطلع شدیم که برنامه از پیش طرح ریزی شده، دچار تغییراتی شده و افتتاح فرودگاه و صنایع هواپیماسازی امام رضا(ع) از دستور کار خارج شده(!) در حالی که این طرح و نیز طرح آماده افتتاحِ چندباره بندرخشک کوثر پیشگامان کویر یزد در چند قدمی یکدیگر به سر میبرند!!!
دلیل و علت را جویا شدیم؛ پاسخ دادند:«از آن جایی که سازمان هواپیمایی کشوری اقدام به صدور مجوز نکرده است، افتتاح به زمان دیگری موکول شده اما افتتاح این طرح با شکوه هرچه تمامتر برگزار خواهد شد!»
- آقای قالیباف؛ از این جای گزارش به بعد را با دقت بیشتری بخوانید!
شنیدن خبر افتتاح یک پروژه که 61 ماه با آن زندگی کرده بودیم حس خوبی به ما میداد، این بار این پروژه زیر بار سنگین بوروکراسی له نشد، پشت در این اتاق و آن کارگروه و فلان مقام مسئول جان به جان آفرین تسلیم نکرد، جوانه بود، ریشه دوانید، قد کشید و حالا میخواهد فصلی نو را آغاز کند اما خبری که میگوید؛ نه! این طرح این بار و در این سفر افتتاح نخواهد شد، تلخ بود، عجیب بود و... این خبر ما را راهی فرودگاه و صنایع هواپیماسازی
امام رضا (ع) کرد و نشستیم رو در روی «رضا حسینی نسب» تا ببینیم روایت او از این ماجرا چیست.
وارد محوطه که شدیم دیدیم میز و صندلیهایی که در یک سوله چیده شده بود در حال جمعآوری است، انگار حقیقت داشت؛ مراسمی در کار نیست(!) حسینی نسب میگوید:«گفتند مجوز سازمان هواپیمایی نیامده و معذورند از افتتاح!» حسینی نسب میگوید:«این مجوزی که بهانه ی افتتاح نکردن است را باید خودشان صادر کننده، خرجش یک تلفن است؛ کم و کسریها نیست حتی میتوانند موقت مجوز بدهد...»
حسینی نسب میگوید:«لابد خیری در آن نهفته است!»
- 1500میلیارد ریال سرمایهگذاری 7 کیلومتر در دل یک بیابان!
روزنامه ی آفتاب یزد؛ سالها قبل ـ بهمن 94 ـ مصاحبهای اختصاصی با همین رضا حسینی نسب انجام داده بود، آن هم در زمانهای که نه زمینی به او و طرح او اختصاص داده بودند و نه او 1500میلیارد ریال در دل بیابان هزینه کرده بود.سال 94 که با او مصاحبه کردیم تازه از سفری مهم بازگشته بود سفری که در آن، تفاهم نامه ی همکاری با یکی از معتبرترین شرکتهای اروپایی به امضا رسانیده بود آن هم نه برای خرید هواپیما یا خط مونتاژ بلکه، برای انتقال دانش فنی و قدم گذاشتن در راهی بزرگ. این بار اما به واقع در محوطه ی یک فرودگاه با هم همکلام شدیم؛ برج مراقبت بود، باند آماده نشست و برخاست هواپیماهای سبک بود، فضای سبز بود، آشیانه بود، قسمت اداری بود، ترمینال مسافر بود، امکانات رفاهی بود، سالن تولید بود، روح و روان یک فرودگاه قابل رویت بود، دیگر گفت و شنود داخل یک دفتر در طبقه چندم یک مجموعه اداری در مرکز شهر نبود، اینجا محوطه ی فرودگاهی است که دیر یا زود از آن خواهیم شنید... حسینی نسب میگوید:«چنین مجموعهای در خاورمیانه نظیر ندارد، راستی آزمایی این ادعا نیز با یک سرچ مختصر دست یافتنی
است.»
nما مشتری نیستیم شریک و همکاریم
در همان مصاحبه بود که تاکید کرد:«ما به عنوان خریدار یا شریک تجاری، رو در روی آن شرکت مطرح و معنبر اروپایی ننشستیم بلکه به عنوان یک شریک دانش و فنآوری و گروهی که میخواهد در این عرصه همکاری بلند مدت داشته باشد ابتدا تفاهم نامه و سپس قرارداد امضا کردیم.»
و در همان گفتگوی 61 ماه قبل متذکر شده بود:«قطعا شرکت اروپایی طرف قرارداد چون در زمینهای تخصصی فعالیت میکند و نگاه سیاسی به اقتصاد ندارد ما را در میانه ی مسیر رها نخواهد کرد.» و چون علت را جویا شده بودیم اظهار داشته بود:«قرارداد، چندبخشی، به هم پیوسته و مملو از بندهای حمایتی است از انتقال دانش فنی گرفته تا آموزش، همراهی در فروش و به روز کردن تولیدات...»
رضا حسینی نسب که مصاحبه ی آن روزگار را به خوبی در ذهن داشت وقتی از او پرسیدیم آن قرار و مدار و آن قرارداد همچنان پابرجا است یعنی بعدِ 61 ماه همچنان طرف خارجی به قراردادی که با شما منعقد کرده است پایبند است؟ میگوید:«آنها در تمامی ابعاد ما را باور کردهاند یعنی پذیرفتهاند «شرکت پیشگامان توسعه پرواز یزد» صرفاً به دنبال منافع مادی و اقتصادی نیست و تلاش دارد در کنار انتقال دانش فنی که بسیار مهم است سعی دارد از نیروهای متخصص دانشگاهی بهره مند شود.»
حسینی نسب 61 ماه بعد از مصاحبه ی بهمن 94 بازهم به آفتاب یزد میگوید:« تنها صنعتی هستیم که علاوه بر پاک بودن، دانش بنیان بودن، کم آبخواه بودن، فاقد هر گونه آلودگی بودن و ارزآور بودن به طور مستقیم توان به کارگیری تا 150 نیروی کارشناسی ارشد و دکتری را در خود میبینیم که در نوع خود بینظیر است. ما حتی برای بهرهگیری از انرژی خورشیدی به دلیل موقعیت مکانی اعلام آمادگی کردهایم که اگر دچار مجوزها و پیچ و خمهای معمول و مرسوم نشویم قطعا اقدام
خواهیم کرد.»
این کارآفرین توضیحات تکمیلی خود را این گونه ارائه میدهد:«شاید برخی واحدهای تولیدی از نیروهای متخصص بهره ببرند اما دردناک است از نیروی کارشناسی ارشد برق در خط تولید استفاده کرد اما شیرین است از کارشناسی ارشد و دکتری تحصیلکرده در رشتههای زیرمجموعه هوا ـ فضا درست در جایی بهره ببریم که برای آن درس خوانده و صدها آمال و آرزو در سر پرورانیده است.»
او این بخش از صحبتهای خود را این گونه کامل میکند:«از 9 سالگی وارد بازار کار شدم، یکساله بودم که سایه ی پدر از بالای سرم رفت، تنهایی کارهای سخت و مشکلات ریز و درشتی که سر راهم بود در نهایت کمک کرد با هر مانعی که بر سر راهم سبز میشود به گونهای برخورد کنم که نشکنم که راهم سد نشود تا امروز که وقتی میگویم لذت دارد از نیروی متخصص با دانش کافی استفاده کردن چون میدانم قبولی در دانشگاه و رسیدن به مدارج علمی بالا بدون داشتن تضمین شغلی آن هم شغلی که مرتبط با تحصیلات باشد و دوست داشته شود اوج آرزوی یک جوان ایرانی است.»
سال 99 باز هم رو در روی یکدیگر نشستیم اما این بار با کوله باری از
ترس ها، تردیدها، بالا و پایین شدن ها، گلایه مندیها و اما همچنان امیدوار بودن ها؛ تا جایی که وقتی از او پرسیدیم:«بالاخره تا کی؟ روزی ناامید خواهی شد!» و او با اطمینان و اراده گفت:«می میرم اما ناامید نمیشوم!» او میگوید:
«کلام رهبر معظم انقلاب را چون باور داشتم قدم در این راه گذاشتم:«طرحهای اقتصادی تامینکننده ی استقلال ایران عزیز همان جهادِ اکبر است،
جهاد اقتصادی در برهه هایی، عین جهاد اکبر است.»
وارد مجموعه که شدیم تمثال شهدا را دیدیم، سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی، جمعی از سرداران شهید استان یزد و... میگوید:«از شهدا فاصله نگیریم در نمیمانیم من به این باور رسیده و ایمان دارم.»
سال 94 وقتی از او تقاضای مصاحبه کرده بودیم متعجب شده بود که یک روزنامه سیاسی ـ اجتماعی، اقتصادی چرا باید به موضوعی مانند هوا ـ فضا و هواپیماسازی توجه داشته باشد؟! تشکر کرد و داستان ورود به این عرصه را با جزئیات آن گفت از جمله حرکت از بحثهای آموزشی و تفریحی به انتقال تکنولوژی و آغاز به ساخت هواپیما در خاورمیانهای که تحت سیطره ی آمریکاییهای بدعهد است همان آمریکاییهایی که به هر کشوری هواپیما فروختند او را در هنگامه ی نیاز تنها گذاشتند!
nرضا حسینی نسب بهمن 94:
«فروردین 94 با بزرگترین شرکت سازنده ی هواپیماهای Genera- Aviatio- در جهان که متخصص تولید هواپیماهای 2 تا 11 نفره است وارد قرار داد میشود آن هم با سازندهای که 66 درصد فروش خود را به آموزشگاهاهای خلبانی در دنیا اختصاص داده است به نحوی که این سازنده اروپایی موفق شده به دلیل امنیت بالا و استهلاک پایین هواپیماهای تولیدیِ خود با آمریکاییها نیز وارد تجارت شود. بد نیست بدانید هواپیمایی ماهان 5 فروند از هواپیماهای
این سازنده اروپایی را خریداری
کرده است.»
nآموزشگاه خلبانی کجا ، ساخت هواپیما کجا؟!
سال 92 در یزد آموزشگاه خلبانی ایجاد میکند اما خیلی زود دچار معضلی به نام تامین قطعات میشود، تصمیم میگیرد بر اساس مثل:«آب از سرچشمه برداشتن» قدم در راهی سخت، طولانی اما همیشگی و مانا بگذارد؛ حسینی نسب میگوید:«از همان ابتدا به هرکسی مراجعه کردیم از دو زاویه به ما نگریست؛ یکی این که این ایده رویایی است پس لابد به دنبال تسهیلات و بهره مندی از مزایای اقتصادی این طرح بلندپروازانه هستند و دو دیگر این که خیلی زود خسته میشوند و میرسند به خط پایان!»
می گوییم:«سال 94 که با شما مصاحبه کردیم متاسفانه ما نیز شما را باور نداشتیم اما همواره فعالیتهای فرودگاه و صنایع هواپیماسازی امام رضا(ع) را دنبال میکردیم همان طرحی که در قالب شرکت:«پیشگامان توسعه پرواز» در حال انجام بود!» و تاکید میکنیم:«اگر نیامده و ندیده بودیم هیچ ادعایی را که راوی انجام شدنِ این پروژه در زمینی به مساحت 98 هکتار ـ قابل توسعه تا 400 هکتار ـ باشد را باور نمیکردیم(رضا حسینی نسب در قسمت طول باند توضیح میدهد که اینک این فرودگاه دارای باند 1600 متری با عرض
25 متر است اما در طرحهای تکمیلی و افق 20 ساله، باند 5000 متری با عرض 50 متر نیز پیشبینی شده است).»
nرضا حسینی نسب بهمن94:
«سالها در نمایشگاههای مختلف صنایع هوایی در سراسر جهان شرکت کردیم تا در نهایت به دو شرکت رسیدیم که اگر میتوانستیم تکنولوژی و دانش فنی آنها را به ایران منتقل کنیم قطعاً راهی طولانی را طی کرده بودیم و ایران به آسانی در زمره ی تولیدکنندگان هواپیماهای سبک قرار میگرفت.»
«خوشبختانه بحث انتقال تکنولوژی و طراحی سیاستهای کلی نظام توسط رهبر معظم انقلاب در سال 94 درباره ی فناوری ابلاغ شد که در بند ششم این سیاست ها،«اهتمام به انتقال تکنولوژی و طراحی و ساخت مورد تاکید قرار گرفته بود.»
از آن روزگار 61 ماه گذشته است، بخشهایی از مصاحبه ی 61 ماه قبل را یادآوری میکنیم؛ هم سوال کلیشهای میپرسیم:«اگر به گذشته بازگردید باز هم همین راه را میآیید؟ که با صراحت گفت بله!» و هم یک ادعا را یادآوری میکنیم:«گفته بودید استان یزد میتواند به قطب هوا ـفضای خاورمیانه تبدیل شود.» آیا همچنان بر همان عقیده اید؟!
خیلی تلخ میخندد و میگوید:«می دانم منظور شما چیست اما بعد 61 ماه دوندگی و بالا و پایین شدن بازهم میگویم؛ استان یزد باید به قطب هوا ـ فضای خاورمیانه تبدیل شود.»
nبه پشت در ایستادن عادت داریم!
حکایتی عجیب را بازتعریف میکند:«سالها قبل منوچهر منطقی که آن روزها دست اندرکار سازمان صنایع هوایی و دبیر ستاد توسعه فناوری و صنایع دانش بنیان هوایی کشور بود به یزد آمد و من پشت در اتاقی ایستادم که داخل آن درباره ی طرحی بحث میکردند که منشا آن من بودم!» بیآن که حرفی بزنیم در پاسخ به نگاه متعجب ما میگوید:«به پشت در ایستادن عادت داریم!»
بعد مصاحبه و در هنگامه ی تدوین این گزارش به روزنامه ی بهمن و اسفند 94 مراجعه کردیم؛«منوچهرمنطقی» در آن سالها رئیس سازمان صنایع هوایی و دبیر ستاد توسعه فناوری و صنایع دانش بنیان هوایی کشور بود،
به یزد آمده بود و ورود پارک علم و فنآوری استان یزد به حوزه ی هوا ـ فضا را اقدامی خوب ارزیابی کرده بود اما مهمترین بخش در آن خبر؛ در رتبه نخست بودن ایران در منطقه بود پس، این که«رضا حسینی نسب» اصرار دارد استان یزد باید قطب هوا ـ فضای کشور و خاورمیانه شود، متکی به یک سری واقعیتها است نه لم داده بر بالش رویا و آرزوهای دست نیافتنی!
nمی خواهند ما را از مجموعه ی پارک علم و فنآوری حذف کنند!
باقی گفتههای منوچهر منطقی را مرور میکنیم؛ او از بالابودن حجم مورد نیاز نقدینگی برای سرمایهگذاری روی پروژههای هوا ـ فضا میگوید و بلافاصله از محدودیتهای مالی دولت(!) این یعنی بخش خصوص باید ورود پیدا کند و میکند.
حسینی نسب میگوید:« اگر دچار بوروکراسیهای غیرضروری، زمان بر و نافهمیدنی نشده بودیم با 80-70 میلیارد تومان سر و ته این مجموعه را به هم آورده بودیم؛ حالا 150 میلیاردتومان دادیم و هنوز در نیمه
راه هستیم، نه این که مجموعه آماده ی بهرهبرداری نباشد؛ نه! اما تا
ایده آلهای ما کیلومترها فاصله دارد.»
او میگوید:«زرنگی کردیم و به گرانیها نخورده، سیمان و پروفیل و دستگاههای مورد نیاز را پیش خرید کردیم در برخی جایها نگاه
سرمایه گذارانه داشتیم مثلا 6 میلیارد ریال پول دادیم که روزی 20 میلیون ریال کرایه حمل بار ندهیم، 10 میلیارد ریال دادیم که اسیر تصمیم گیریهای بلند مدت برخی مدیران نشویم، 6 کیلومتر جاده ی آسفالته ساختیم که خودش یک طرح میانی دولت در مناطق روستایی است حاضر شدیم قیر بدهند، ندادند از بازار آزاد تهیه کردیم اما نگذاشتیم در این مسیری که
پیش روی مان گسترده بوده شد خللی، دست اندازی، مانعی ایجاد شود.»
حسینی نسب برای رسیدن به این پرسش ما که:«امروز اگر شروع کنید چقدر بودجه نیاز است؟» بدون ذرهای مکث و تامل میگوید:«حداقل 1000میلیاردتومان وجه نقد تازه فرض را بگذارید بر آماده بودن همه ی مجوزها از زمین گرفته تا مجوز سازمان هواپیمایی کشوری...» و میگوییم اگر اینها آماده نباشد؟ میگوید:« ببینید! باید منطقی نگاه کنیم این روزها با 1000میلیاردتومان به راحتی میتوان 10 کارخانه ی کاشی و چند کارخانه ی فولاد استارت زد، زمین و مجوز و تسهیلات بانکی پشت در اتاق شرکت اتاق تو صف بستهاند پس با اعداد و ارقام بازی نکنید؛ توجیه عاشقانه میخواهد 150 میلیاردتومان پول را در بیابان سرمایهگذاری کنی، 20 هزار دستگاه کمپرسی خاکبرداری کنی، 20 هزاردستگاه کمپرسی خاکریزی کنی صرفا برای داشتن فضای سبز. شما دنبال عدد و رقم نگرد؛ بگرد ببین چندنفر حاضرند صدبار به یک مدیر مراجعه کنند نه بشنوند بازهم بروند با این که میدانند نه میشنوند!»
او به یک ماجرای تلخ اشاره میکند و هیچ توضیحی نمیدهد:« میخواهند ما را از مجموعه ی شرکتهای پارک علم و فناوری یزد حذف کنند گویاهای تک بودن و دانش بنیان بودن ما را فقط خارجیها قبول دارند!»
nیکی ازمدیران به من گفت دروغگویی!
رضا حسینی نسب با لبخندی که درد را نشان ندهد خاطرهای تلخ را بیان میکند:«در روزهایی که به دنبال تخصیص زمین بودم و هر روز پشت در ایستادن را مشق میکردم یکی از مدیران گفت:«برای ساخت این مجموعه چقدر باید هزینه کنی!؟» و من در آن سالها که سیمان و میلگرد و فولاد به این اندازه گران نشده بود گفتم:«300میلیارد تومان» آن مدیر لبخندی زد و گفت:«شک ندارم که دروغگویی!» و من گفتم:«حق با شما است از بس برای کار 100 میلیاردی 1000میلیارد هزینه کردهاید من را دروغگو میدانی در حالی که من به دنبال ساخت فرودگاه و هواپیما نبودم!»
nهرجا گفتند از شما حمایت میکنیم از همان جا مانع تراشی شد
می گویم:« دانش بنیان بودن وهای تک بودن و سبز بودن که خریدنی نیست! بالاخر صنعتی که سبز باشد لابد پارامترهایی دارد، دانش بنیان بودن نیز تعریفی استاندارد و جهانی دارد همینطور «های تک»؛ میگوید:«من نیز چون شما فکر میکردم منتها بعد 61 ماه دوندگی تازه دارم با ادبیاتی خاص که ویژه مدیرانِ حامی کارآفرینان است آشنا میشوم، مثلا وقتی میگویند خیال تان راحت(!) یعنی کاری میکنیم خوب به چشم تان نیاید، وقتی میگویند حمایت میشوید یعنی سنگاندازی ماجرای شما با ما(!) وقتی میگویند هرگونه تسهیلاتی لازم باشد میپردازیم یعنی نگاه تان به جیب خودتان باشد(!).»
حسینی نسب میگوید:«همه از مافیا میگویند درست هم میگویند این روزها فولاد، کاشی، معادن و... در این چرخه قرار گرفته اند، یعنی از یک سو قیر به من نمیدهند برای 6 کیلومتر جاده از آن طرف 30 کیلومتر جاده با امکانات دولتی میسازند برای معدنی خصوصی اسم آن را میگذارند توسعه راههای روستایی، فلک جلودارشان نیست وقتی خواسته باشند و فلک جلودارشان نیست وقتی نخواسته باشند!»
nزندگی نامه ات را بنویس!
می گویم: دل پر دردی دارید، میگویم سرشار از تجربه با قوانین دست و پاگیر شده اید، میگویم زندگی نامه ات را بنویس بگذار بماند و بخوانند! میگوید:«دل پر دردی ندارم، مملکتم را دوست دارم و از این بدتر را نیز تحمل میکنم اصلا جان میدهم برای آبادانی و سربلندی این سرزمین.»
نگاهی به اکوتوریسم...
حسینی نسب میگوید:«جذابیتهای کویر در دو بخش باید دیده شود؛
یکی پیمودن بیابان و دیگری نظاره کویر از دل آسمان.»
او ادامه میدهد: «در یزد و استانهای همجوار، کویرهای بکر و بیابانهایی بسیار زیبا داریم با امکانات زیست محیطی کم نظیر که قادریم بخشی از ظرفیت فرودگاهی و پروازهای خود را در خدمت گردشگری هوایی و اکوتوریسم قرار دهیم.»
او در بخش درآمدی این چنین توضیحات خود را کامل میکند: «در ایران اگر بخواهیم خلبان شویم رقم بسیار بالایی باید هزینه شود - ۲۰۰ میلیون تومان در سال ۹۴ و حالا شاید تا یک میلیارد تومان - بخش مهمی از این هزینه شامل خرید هواپیما و استهلاک و نگهداری آن میشود که با راهاندازی این مجموعه، این هزینه تا ۳۵ درصد کاهش پیدا خواهد کرد.»
حسینی نسب ادامه میدهد: «سالها است تمام آلیاژهای مورد نیاز برای ساخت هواپیما در ایران به آسانی در دسترس است پیشتر که در مراحل برنامه ریزی بودیم و فکر نمیکردیم تا این اندازه زمان صرف فائق آمدن بر مشکلات و دست اندازها بشود برای خود افقی ۱۰ساله تعریف کرده بودیم که خود را به مرز تولید هواپیماهای تا ۵۰ نفر برسانیم. آن افق و آن چشمانداز به قوت خود باقی است همین امروز هم استارت بزنیم در کمتر از ۱۰ سال میتوانیم به آن مرزها دست پیدا کنیم زیرا خوبی این مدت زمانی صرف شده برای غلبه بر سختیها کمک کرد مصمم تر، باتجربهتر و با افق دیدی وسیعتر به این پروژه بنگریم و حالا در کورهی سختیها
آنقدر آبدیده شده و دارای نیروی مضاعف شدهایم که هر یک سال به اندازه دو سال پیشرفت خواهیم کرد.»
> مشکلات را میدانیم اما نباید تنهایمان بگذارند
چشممان را روی مشکلات نبسته ایم! این را حسینی نسب میگوید و ادامه میدهد: «این گونه نیست که متخصص در امر غُر زدن باشیم، مشکلات را میدانیم، تحریم و دشمنیهای غرب و آمریکا را میشناسیم اما باور کنید تحریم و عوامل بیرونی تنها ۲۰درصد روی موضوع کاری ما تاثیر دارد.»
رضا حسینی نسب با تاکید بر این موضوع که هرگز به دنبال حاشیهسازی نبوده و نخواهیم بود چون همه داریم برای سربلندی ایران عزیز تلاش میکنیم خاطرنشان میکند: «با این عبارت آشنا هستیم: «بودجههای دولت محدود است.» میدانیم و معترفیم بخشهای مهمتری در این مملکت وجود دارد که باید ترمیم شود تا معیشت و زندگی مردم آسیب نبیند اما نباید تنهایمان بگذارند، نباید از حمایت دولتی صرف نظر کنیم، ما با هزینهی ۱۵۰۰ میلیارد ریالی به صورت کاملاً عملیاتی «حسن نیت» خودمان را نشان دادیم و این یعنی دولت هم آستین بالا بزند چون الان و به نسبت ۶۱ ماه قبل تجربهی بیشتری داریم تا جایی که میتوانیم دیگر مجموعهها را همراهی کنیم تا برخی از هزینههای آزاردهنده که بخشی از سرمایهی آنها را به واقع میبلعد را کاهش دهیم اگرچه تلاش کرده و میکنیم که استان یزد قطب هوا - فضای کشور شود اما در همین مرحله نیز ادعا داریم پایلوت ورود به دنیای فرودگاههای آموزشی تفریحی و تجاری در ابعاد کوچک شده ایم.»
حسینی نسب اظهار میدارد: «استان یزد، اگرچه پهناورترین استان نیست اما استان پهناوری است برخی شهرستانهای استان یزد از مرکز استان بیشتر از ۱۰۰ کیلومتر فاصله دارند - خاتم حدود ۲۳۰کیلومتر، ابرکوه ۱۶۰ کیلومتر، بافق و بهاباد ۱۱۰ و ۲۰۰کیلومتر - نکتهی مهم دیگر معدنی بودن است و ترددهای مهمی که گاه به واسطهی فاصله بسیار و راههای نامناسب از نظر دور داشته میشود که در برخی شهرستانها تنها با تعبیهی باند مناسب
چهبسا بشود مدیریت بهتری بر برخی بخشها اعمال کرد.»
> دانشکدهی هوانوردی
سال ۹۴ که با بنیانگذار پیشگامان توسعهی پرواز یزد گفتگو کرده بودیم اعلام آمادگی شده بود تا بزرگترین دانشکدهی هوانوردی در این استان تاسیس شود تا خلبان و متخصص در امر پرواز تربیت شود این بار البته در مصاحبهی اسفند ۹۹ سراغی از این سوال نگرفتیم اما وقتی پرسیدیم: «توانستهاید با دانشگاه ارتباط بگیرید؟» میگوید: «آمادگی کامل داریم به محض آغاز به کار از نیروهای فهیم و متخصص استفاده کنیم منتها با یک دست چند هندوانه قرار نیست برداریم اما در این که چنین مراکزی که میخواهد در حوزهی هوا - فضا فعالیت کند حتما باید با مراکز علمی - دانشگاهی در ارتباطی تنگاتنگ باشد کوچکترین تردیدی وجود ندارد.»
حسینی نسب روی باند قدم میزند باندی که مدعی است از استانداردترین باندهای کشور است با درصد خطای زیر یک درصد، پشت به ما و رو به زادگاه خور (مشرق) سکوت میکند سکوتی که میتوان فهمید دارد تلاش میکند بغض ۶۱ ماههاش را پنهان کند و ۶۱ ماه برای کسی که آرزوهای بزرگی در سر دارد قطعا مدت زمان ویران کنندهای نیست اما تورم و گرانیهای اخیر اگر تمهیداتش اندیشیده نشده بود و اگر توان هضم آن را نداشتند قطعا آنها را در همان میانه زمینگیر میکرد، نمیگوییم مشکلات مالی نداریم اما مشکلات مالی را مانع نمیدانیم! این یکی از آن جملاتی است که امیدوارانه اما سخت بر زبان جاری شد.
> چرا اصرار داریم محمدباقر قالیباف این گزارش را بخواند؟
در راهی که باز میآمدیم تا به فرودگاه یزد برسیم و از آن جا راهی تهران شویم به این مسئله اندیشیدیم که گزارش را خطاب به کدام قوه و مقام ارشد مملکتی بنویسیم؛ به روحانی و رئیس سازمان هواپیمایی کشوری، به رئیسی و حوزهی اقتصادی قوهی قضائیه یا به مجلس و کمیسیونهای مربوطه که یادمان آمد این گزارش باید بیهیچ واسطهای برسد به دست محمدباقر قالیباف، خلبانی که سابقهی ۱۲ سالهی شهرداری و ریاست بر مجلس نیز باعث نشد در سفری که راهی مشهد بود پشت سکان هواپیمای حامل وی ننشیند.
یک خلبان حتی اگر سیاست مردی کهنه کار نیز شده باشد با پرواز زنده است پس همهی این گزارش را به رئیس مجلس حواله میدهیم تا اگر ضعف قوانین باعث این وقفهی طولانی شده است بررسی شود، اگر کم کاری شده است به عنوان رئیس قوهی مقننه و دستگاه ناظر بر کار دولت تذکر بدهد و اگر میشود با رایزنی برخی و بخشی از مشکلات را حل کرد که چه کسی بهتر از رئیس قوهی مقننه!؟
این گزارش البته میتواند سنگ محکی نیز باشد برای تیم رسانهای در خدمت رئیس مجلس و حلقهی پرتعداد مشاوران وی که معلوممان کند حوزهی عملکردی تنها به غیزانیه و سیستان و بلوچستان و کارگاههای اطراف تهران ختم میشود یا این حوزه میتواند تا دل کویر نیز امتداد پیدا کند و شامل یکی از پروژههای مورد علاقهی محمدباقر قالیباف نیز بشود رئیس قوهای که فرودگاه و هواپیما و هوا - فضا و همهی ریز و درشت این صنعت را میداند؟!
اصلا راستی آزمایی شود، بررسی شود، مشکلات از سر راه برداشته شود و این فرودگاه با حضور معاون علمی و فناوری رئیس جمهور، وزیر راه و رئیس قوهی مقننه افتتاح شود فرض را نیز بر این میگذاریم که یکی دو هفته دیرتر افتتاح شود برای طی مسیر وفق مقررات و قوانین موضوعه نیز فرصت هست شاید تا آن زمان مجوز سازمان هواپیمایی کشوری نیز از راه رسید!
سایر اخبار این روزنامه
آقای«محمدباقرقالیباف»؛ این گزارش را با دقت بخوانید!
محاکمه رشوهدهندگان و رشوهگیرندگان بی هیچ گذشت و اغماضی
گرانی و مشکل معیشتی مردم راهحل دارد
زبان مشترک برجامی
کدام خرید عید؟پول نداریم!
تکلیف سعید و محسن روشن شد
این صف کرونا است نه روغن
عمارت و عمران دلها
بیراههای چون افزایش وام ازدواج
روزی برای نفت
امید یک امر بین الاذهانی است نه امری فردی