فشار به انگلیس به جای آمریکا

دو اتفاق مهم چند روز گذشته در سرنوشت سیاسی روابط بین‌الملل مهم است. دولت آقای «جو بایدن» در امریکا به صورت
«ناپلئونی» و با مخالفت جمهوریخواهان تصویب کنگره، برای کمک‌های داخلی را اخذ کرد که بیانگر شکنندگی دولت بایدن در اجرای سیاست داخلی و خارجی است. بایدن از جمهوریخواهان «وحشت» دارد زیرا اگر از حمایت و تعامل آن‌ها برخوردار نباشد در اجرای سیاست داخلی رو به افول امریکا
مشکل خواهد داشت. اتفاق دوم؛ مقاله موسسه وابسته به وزارت خارجه «چاتم هاووس» انگلیس است و به صراحت می‌نویسد؛ دولت انگلیس قبل از امریکا، چین را در اولویت چالش امنیتی تعریف کرده بود و قبل از اینکه بایدن رئیس جمهور دموکرات به کاخ سفید وارد شود، با توجه به زمینه مساعد در دولت جمهوری خواه ترامپ، هدایت استراتژی امنیتی دولت بایدن علیه چین را تعیین کرده بود.
تحلیل اثبات نظریه فوق خیلی ساده است. سیاستمداران چینی برای تسلط حقوقی بر شهر هنگ کنگ اقدام کردند. دولت بوریس جانسون انگلیس اعتراض کرد. ترامپ هم از روش سیاسی چین خشنود نبود و نسبت به روسیه هم مخالف نبود و زمینه تغییر چالش استراتژیک از روسیه به چین در اذهان نخبگان سیاسی امریکا فراهم بود. چرا چینی‌ها آن برهه زمانی را برای الحاق حقوقی هنگ کنگ به پکن انتخاب کردند؛ باید مطالعه شود اما؛ انگلیسی‌ها از همیاری دولت ترامپ علیه کشور چین بهره‌برداری کردند. ترامپ از «تفکر نرم» انگلیس علیه چین حمایت کرد. ظرافت در زیرکی سیاست «کاخ باکینگهام ملکه» در همین بزنگاه‌های تاریخی است که با توجه به ضعف و قدرت مستاجر «اتاق بیضی کاخ سفید»؛ بحران‌ها را به فرصت تبدیل می‌کند. نتیجه اینکه انگلیس در هدایت «قدرت سخت» امریکا علیه کشور چین، که هنگ کنگ ملکه را زیر سوال برده بود؛ برنده شد. دولت جو بایدن قادر به تغییر سیاست ترامپ نیست چون تصمیم نظام دو حزبی امریکا بود و مجبور به ادامه آن است. نظریه «اغفال» یا دستکاری سیاست خارجی امریکا توسط انگلیس با این مقاله موسسه مطالعاتی وابسته به وزارت خارجه انگلیس ثابت شده است لذا؛ با توجه به فرضیه فوق؛ آیا می‌توان به این سوال پاسخ داد که اگر انگلیس از قدرت «هدایت» سیاست خارجی و تغییر استراتژی امنیتی امریکا برخوردار است؛ آیا از توان «مهار» امریکا نیز برخوردار است؟ پاسخ کوتاه با ذکر دو مثال؛ مثبت است. نقل است؛ در بحران موشکی کوبا؛ جان اف کندی، رئیس جمهور وقت امریکا در شورای امنیت ملی امریکا که سفیر انگلیس نیز حضور داشت؛ به توصیه آقای «دیوید اورمسبی گور»، (David Ormsby-Gore) سفیر انگلیس در واشنگتن گوش داد و موشک‌های امریکا از ترکیه را خارج کرد و شوروی هم متقابلا موشک‌ها را از کشور کوبا خارج کرد. در مثال دوم؛ در خاطرات باراک اوباما، رئیس جمهور پیشین امریکا آمده است که نیروهای نظامی امریکا آماده حمله نظامی زمینی گسترده به سوریه بودند که مجلس انگلیس به‌عدم مشارکت نیروهای انگلیسی در همراهی با امریکا برای تجاوز به سوریه رای داد و امریکا از حمله و تجاوز خودداری کرد. مثال‌های فوق نمونه بارز قدرت تاثیرگذاری «کاخ باکینگهام ملکه» در «مهار» امریکا است.


به‌نظر می‌رسد مناسب است جمهوری اسلامی،
در چهله دوم انقلاب؛ «فشار بر انگلیس را جایگزین فشار بر امریکا کند.» بنا بر شهادت تاریخ؛ بی‌تاثیر نخواهد بود؛ اگر به تجربه تاریخ اعتقاد داشته باشیم.