کاهش کنونی قیمت ارز ناپایدار خواهد بود

آفتاب یزد: قیمت هر دلار آمریکا (اسکناس)، روز چهارشنبه
١۵ اردیبهشت ١۴٠٠ در صرافی‌های بانکی برای خرید وارد کانال ۲۰ هزار تومان و نرخ یورو وارد کانال ٢۵ هزار تومانی شد تا روند کاهشی نرخ ارز در هفته گذشته تا روز گذشته وارد فاز تازه ای شود. اتفاقی که بیانگر بروز اتفاقاتی تازه در بازار ارز کشور است. البته در این رابطه
چه بسا برخی خشنود از کاهش آن هستند تا مواد اولیه مورد نیاز وارداتی را ارزان تراز قبل وارد کنند و جانی تازه به خطوط تولید آنها بخشیده شود و عده ای هم این روند را به دلیل ناپایداری و تاثیرات آن بر اقتصاد کلان مخاطره آمیز می دانند. پیرو این مساله روزنامه آفتاب یزد دیشب با میثم رادپور کارشناس اقتصادی گفتگویی کوتاه داشت در این رابطه که نقطه نظرات وی را می خوانید:
میثم رادپور، کارشناس اقتصادی در گفتگو با روزنامه «آفتاب‌یزد» در خصوص تاثیر روند کاهش قیمت ارز و انتظارات از این فرایند طی روزها یا هفته‌های آینده می‌گوید: به طور طبیعی به دنبال کاهش تنش‌های سیاسی رخ داده یا در حال وقوع بین ایران و آمریکا و اروپا، فشار وارده بر بازار ارز کاسته شده است و از آنجا که همواره فشار ناشی از تنش‌های سیاسی و... موجب خروج سرمایه از بازار و کشور می‌شود، لذا این‌گونه رویدادها آثار خود را به صورت کاهش قیمت ارز نشان داده و می‌دهد.


وی با بیان اینکه در قاعده‌ای طبیعی خروج سرمایه در مواقع بروز تنش‌ها نیز خود را به 2 صورت نگاه داشتن دلار در منابع غیربانکی یا خروج به صورت حواله از کشور نشان می‌دهد اظهار می‌دارد: متعاقب این روند، هنگامی که به هر دلیل آرامش سیاسی حتی به صورت
کوتاه مدت بر بازار حاکم شود، به طور طبیعی و در نقطه مقابل و متفاوت روند تنش‌آفرین قبل، شدت خروج سرمایه از بازار نیز کم شده و نرخ ارز کاهش می‌یابد.
رادپور در مورد روند رخ داده در بازار ارز ایران طی روزهای اخیر می‌گوید: من انتظار ندارم روند کاهشی قیمت ارز خیلی جدی و پایدار باشد، چرا که سیاست‌های حاکم و موثر بر این مسئله در کشور ما اساسی نیست و تجربه پس از امضای «برجام» نیز حداکثر موجب شده بود تا قیمت دلار 3700 تومانی در آن مقطع برای چند روز به 2800 تومان و در ادامه و برای مدت‌ها (تا زمان آغاز تنش‌های
پس از حضور ترامپ به عنوان رئیس‌جمهوری آمریکا و اظهارات سیاسی پرتنش میان دو کشور) روی 3200 تا 3300 تومان ثابت بماند. اتفاقی که نمونه‌ای آشکار از این است که حداکثر کاهش قیمت دلار و سایر ارزها از این روند اخیر نمی‌تواند چندان پررنگ و پایدار باشد. مگر آنکه به طور کامل و اساسی تمام مناسبات سیاسی ایران و جهان خارج به سود یک روند با ثبات در این خصوص و افزایش محسوس آرامش سیاسی و همچنین افزایش زیر ساخت‌های حفظ ارز و حتی ورود ارز به اقتصاد کشور منجر شود که دستکم چنین سیگنالی در سیاست و اقتصاد ایران حتی قابل تصور نیست
رادپور با بیان اینکه در حال حاضر بیشتر باید دنبال ثبات بازار ارز بود تا خشنودی از کاهش چند هزار تومانی اما ناپایدار آن تصریح می‌کند: چرا که وقتی به لحاظ اقتصاد کلان تولیدکنندگان و صادرکنندگان تمام هزینه‌های خود را طی یک سال و دو سال گذشته با این روند تنظیم کرده‌اند و به طور نمونه هزینه‌هایی مانند افزایش دستمزد و... به روالِ قبل، شدنی نیست، لذا این کاهش قیمت ارز جز اینکه موجب تعلل فعالان اقتصادی در تصمیم‌گیری تا مدتی نامعلوم شود هیچ عایدی موثری ندارد؛ کما اینکه به کرات تجربه شده که پدیده چسبندگی قیمت مانع آشکار و قطعی بازگشت قیمت کالاهای وارداتی یا تولیدی با مواد اولیه وارداتی حتی با قیمت ارز پایین‌تر خواهد شد.
وی می‌افزاید: شکل‌گیری کاهش انتظارات تورمی از روند کاهشی قیمت ارز جز آنکه چرخه کنونی تولید و صادرات را نیز دستخوش مشکل کند، هیچ عایدی اقتصادی برای کشورمان نخواهد داشت.
این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه در اقتصاد کوچک شده ایران بخش کوچکی از کیک آن به شهروندان خواهد رسید، اظهار امیدواری کرد تا مسائل سیاسی و اقتصادی ایران به صورت اساسی و ساختاری حل شود تا پس از یک جراحی اصولی و بروز نشاط اجتماعی در تمام عرصه‌ها هم درآمد ارزی هنگفت عاید کشور شود و هم میل به خروج سرمایه از ایران به انواع دلایل به حداقل ممکن کاهش یابد.
به گفته وی تا آن زمان هرگونه ابراز هیجان و خشنودی از این روند کاهشی ارز مطلوب اقتصاد ایران نخواهد بود و پس از چندی با یک تنش دیگر سیاسی همه چیز به روال قبل باز خواهد گشت و تجربه بی‌ثباتی دیگری بر بازار ارز حاکم خواهد شد.
رادپور با بیان اینکه نگرانی‌های ناشی از بحران نظام بانکی، تگناهای بازار حواله، و بحران‌های اجتماعی بر بازار ارز کشور سایه انداخته است، اظهار می‌دارد: در حال حاضر سهم نظام بانکی کشور در افزایش عدم‌اطمینان‌های اقتصادی جدی‌تر از سایر عوامل شده است. بی‌اعتمادی‌هایی که اعتماد آحاد مردم به‌طور اعم و فعالان اقتصادی به‌طور اخص به نظام پولی کشور را در معرض آسیب‌های جدی قرار داده است.
این کارشناس اقتصادی تصریح می‌کند: وقتی مامن بخش مهمی از نقدینگی نظام اقتصادی کشور، به‌لحاظ فنی ورشکسته شده است، اعتماد مردم به ناشر پول نیز تنزل می‌یابد؛ اعتمادی که مهم‌ترین منشا ارزش‌یافتن پول بدون ارزش ذاتی است. بدون شک این نگرانی‌ها سهم مهمی در افزایش تقاضا در بازار ارز ایفا کرده است.
رادپور می‌گوید: استمرار نگرانی از بروز بحران‌های اجتماعی در ایران محرک مهم دیگر در تقاضای بازار ارز ایران است که در کنار تنگناهای ایجاد شده در بازار حواله به‌شکل محدودیت در عرضه حواله هویدا شده است. تنگناهایی که در حال حاضر هزینه‌ معاملات را در بازار ارز کشورمان افزایش داده است.