کنترل کرونا؛ دولت یا ملت؟

کنترل کرونا؛ دولت یا ملت؟ مهدی قدیمی* معمولا گفته می‌شود در جوامع انسانی نهاد حاکمیت سیاسی قدرت اصلی را در دست دارد و با برنامه‌ریزی درازمدت و کوتاه‌مدت سعی می‌کند جامعه را اداره کرده و در جهت توسعه اقتصادی‌-اجتماعی هدایت کند. در برخی از جوامع پیشرفته، عمده قدرت در دست دولت منتخب است و در برخی دیگر، دولت‌ها تنها بخشی از قدرت را در دست داشته و دیگر نهادهای حاکمیت سیاسی، بخش‌های دیگر قدرت را در اختیار دارند. در این ارتباط، یکی از بحث‌های تئوریک اساسی در علومی مانند جامعه‌شناسی، علوم سیاسی، اقتصاد و... این است که چه رابطه‌ای بین نهاد حاکمیت سیاسی و مردم (ملت) وجود دارد؟ در این خصوص، برخی نظریه‌ها بر تقدم حاکمیت سیاسی بر مردم اعتقاد دارند و بر این باورند که حاکمیت سیاسی، اصلاحات اقتصادی‌-سیاسی و اجتماعی را از بالا برنامه‌ریزی کرده و جامعه را به سوی توسعه اقتصادی‌-اجتماعی هدایت می‌کند و اگر پیشرفت یا عدم پیشرفتی در فرایند توسعه رخ دهد، ناشی از کارکرد حاکمیت سیاسی است. در مقابل برخی نظریه‌ها بر تقدم ماهیت ملت بر نهاد حاکمیت سیاسی اعتقاد دارند؛ یعنی بر این باور هستند که ماهیت ملت تعیین‌کننده ماهیت حاکمیت سیاسی است. مطالبات، نیازها، باورها، ایدئولوژی و... ملت تعیین‌کننده کارکردهای حاکمیت سیاسی است. 
به نظر می‌رسد هر‌کدام از این دو نظریه، بخشی از واقعیت را بیان می‌کنند؛ اما در واقعیت، بین ماهیت ملت و ماهیت حاکمیت سیاسی، رابطه‌ای متقابل و دیالکتیک وجود داشته و این دو پدیده مستقل و جدا از یکدیگر نیستند. به عبارت دیگر، ماهیت حاکمیت سیاسی ناشی از اراده ملت است و در طول تاریخ همواره در جوامع انسانی ماهیت و اراده ملت تعیین‌کننده ماهیت و کارکرد نهاد حاکمیت سیاسی بوده است. 
مصداق تجربی این رابطه را در ایران می‌توان در کنترل بیماری کووید19 مشاهده کرد. بیش از یک سال از شیوع این بیماری واگیردار می‌گذرد و در ایران مبارزه با این بیماری چندان موفقیت‌آمیز نبوده است.
 در کنترل این بیماری، بخشی از وظایف مربوط به نهاد حاکمیت سیاسی است و برخی از وظایف مربوط به ملت؛ اما گویی هیچ‌کدام از آنها به وظایف خود به‌طور کامل عمل نکرده‌اند. حاکمیت سیاسی در کنترل، درمان و واکسینه‌کردن مردم نواقصی دارد و ملت نیز پروتکل‌های بهداشتی را رعایت نمی‌کند (مانند ماسک‌زدن، رعایت فاصله فیزیکی، حضورنداشتن در تجمعات، انجام دید‌و‌بازدیدها، مسافرت‌های نوروزی و...). 
در نتیجه، این بیماری آن‌چنان که باید کنترل و مهار نمی‌شود و به نظر می‌رسد دلیل اصلی آن نیز هماهنگی‌نداشتن و بی‌اعتمادی بین نهادهای سیاسی و ملت است. مردم اعتماد کامل به نهادهای سیاسی نداشته و به همین دلیل در رعایت پروتکل‌های بهداشتی همکاری لازم را انجام نمی‌دهند و گاهی چنان بی‌اعتمادی بین مردم و حاکمیت سیاسی عمیق است که برخی حتی منکر وجود بیماری کووید19 در جامعه بوده و آن را یک بازی سیاسی می‌دانند که در پشت پرده ادامه دارد. 


در واقع نهادهای سیاسی بدون همکاری مردم، کاری از دستشان برنمی‌آید و مردم نیز بدون دخالت و برنامه‌ریزی دولت، نمی‌توانند کاری از پیش ببرند. کشورهایی که در آنها بین حاکمیت سیاسی و ملت هماهنگی و اعتماد کامل وجود دارد، بهتر توانسته‌اند این بیماری را کنترل کنند. بنابراین در حال حاضر ملت ایران یک مطالبه اساسی از حاکمیت سیاسی دارد که عبارت است از واکسیناسیون عمومی مردم علیه بیماری کووید19 که در این مورد جامعه ایران عقب‌تر از بسیاری از کشورهاست.
 نهادهای سیاسی باید توجه لازم را در امر واکسیناسیون داشته باشند؛ چون این امر یک مطالبه سیاسی اساسی است و به هر قیمتی شده باید واکسن تهیه شود و این تأخیری که شکل گرفته است، جبران شود. در غیر این صورت، لطمه‌ای اساسی به اعتماد مردم به نهاد حاکمیت سیاسی وارد می‌شود. 
در واقع، با شیوع بیماری کرونا از زمستان سال 98 تا به امروز، بر اساس آمار رسمی وزارت بهداشت حدود 67 هزار نفر به واسطه این بیماری در کل کشور فوت کرده‌اند؛ اگر به آمار بالا، درگذشتگان تصادفات رانندگی، انواع سرطان‌ها، بیماری‌های قلبی و سایر بیماری‌ها را هم اضافه کنیم، متوجه می‌شویم که مرگ انسان‌ها در ایران به امری عادی تبدیل شده است و دیگران به این مرگ‌های ناگهانی عادت کرده‌اند؛ دیگر نه از شنیدن مرگ کسی شوکه می‌شویم و نه سبب ایجاد غم و اندوه در ما می‌شود. قسمت غم‌انگیزتر ماجرا این است که به نظر نمی‌رسد به این زودی‌ها از این مهلکه دردناک رهایی پیدا کنیم. افراد غریبانه می‌میرند و بازماندگان به‌شدت احساس تنهایی و ناامیدی می‌کنند.