لگد زدن به اخلاق

از بد ماجرا هرچقدر جلوتر می‌رویم بیش از پیش از منظر اخلاقی در انتخابات به غرب و غربی‌ها شبیه می‌شویم!در واقع در حالی که در کشورهای اروپایی و علی الخصوص آمریکا تلاش می‌شود اینگونه اخلاق و مباحث انسانی در انتخابات به محاق نرود اما ما اینجا تخت گاز در حال حرکت به نقطه‌ای هستیم که غربی‌ها و متفکران شان از آن اعلام بیزاری می‌کنند.
کافی است نگاهی به اخبار و تحولات این روزهای سیاست در کشورمان بیندازید.بازار افشاگری‌های سیاسی داغ است و ساعتی نیست که اتهامی عجیب و غریب در سر تیتر رسانه‌ها قرار نگیرد.شاید باید اذعان کنیم که از سال 1388 وارد این وادی شدیم.قبل‌تر هم بود اما نه به این وسعت و عمق!
محمود احمدی‌نژاد در مناظره‌های انتخاباتی و میتینگ هایش به جای آنکه از کارنامه دولت 4ساله خود دفاع کند با پرونده‌ای در دست مدام از مسائل شخصی و خانوادگی کاندیداها پرده بر می‌داشت.هر چقدر هم که به او وتیم‌اش نهیب زده شد مسائل اخلاقی را مدنظر قرار دهد و رقابتی منصفانه داشته باشد لیکن او گوشش بدهکار این سخنان نبود.احمدی‌نژاد آمده بود با بداخلاقی در پاستور بماند.به همین دلیل هم است که وقتی او این روزها دم از اخلاق و مردانگی می‌زند کسی باورش نمی‌شود.
سوگمندانه از آن زمان تاکنون شرایط


نه تنها بهتر نشده که بدتر نیز شده است.این موضوع فقط شامل یک جناح نیست.
هر دو جناح یا جریان سیاسی کشورهر روز بیشتر به روش‌های ماکیاولی روی می‌آورند تا طعم قدرت را بچشند.
چندی پیش در همین ستون عرض شد با وجود زمان اندک باقی مانده تا برگزاری انتخابات نه کاندیداهای اصلی مشخص شده‌اند و نه برنامه‌ای اعلام شده برای نقد و بررسی.اکنون باید گفت هرچقدر انتخابات امسال از اصول و قاعده به دور است در عین حال بحث‌های حاشیه‌ای که بخش اعظم آن بی‌اخلاقی است رواج دارد.گویی این روزها مشاوران کاندیداها
به جای جهد جهت تنظیم یک برنامه قابل برای عبور از شرایط فعلی در حال نقشه ریختن برای آبرو ریختن و بی‌آبرویی هستند.وا اسفا!
قبلا گفته شده بود عده‌ای از چهره‌های شاخص حاضر نیستند به میدان وارد شوند زیرا می‌دانند اصلاح سخت است اما با توجه به شرایط موجود باید
گفت چه کسی است که از آبروی خود بیزار باشد.این حجم از بداخلاقی و لگد زدن به اصول انسانی هر چهره شاخصی را از میدان و کارزار انتخابات دور می‌کند.