به امید رئیس جمهوری خاص

علی اکبر پیوندی‪-‬ ما حصل یک انتخابات سالم و آزاد قاعدتا باید یک رئیس جمهور با همان تعاریفی باشد که در قانون اساسی تعیین و تبیین شده است. لیکن در شرایط فعلی علاوه بر همه آن اوصاف، داشتن ویژگی‌ها و مزایا و خاصیت‌های دیگری را هم می‌طلبد والا اگر بناست همه چیز منظم و مرتب سرجایش قرار داشته باشد، درآمدهای نفتی و ارزی در حد مطلوب جریان داشته باشد، فقر و بیماری نباشد و از بیکاری و تنگی معیشت خبری نباشد، بر سرتاسر مملکت آرامش و آسایش برقرار باشد، در چهارسوی کشور آب از آب تکان نخورد، همسایه‌ها در شمال و جنوب و شرق و غرب حق همسایگی را مراعات کنند، تحریک و تشویق به خرابکاری و بدجنسی درکار نباشد، یک قدرت فائقه فرامنطقه‌ای مشغول تحریک و تحریص دیگران بر علیه منافع ملی نباشد و بلا و مصیبت و سیل و زلزله هم درکار نباشد و او فقط در بالای میز با عظمت هیئت دولت بنشیند و ضمن سخنان مبسوط خود هرازگاهی تکه و کنایه‌ای هم به مخالفین خود بپراند و سایر حضرات هم به نشانه تایید و تمجید سری بجنبانند و در زمان سفر و در جایگاه مخصوص با وقار و متانت از گارد احترام سان ببیند و در نهایت با حال و حوصله دوره ریاست جمهوری را به خیر و خوشی به پایان ببرد نیازی به این همه هیاهو و کلنجار و تبلیغات و کاندیدای پوششی و در سایه و آشکار ندارد. به قول معروف در روزگار سفت و سخت، سردمداری کارآمد و با عزم و اراده محکم و استوار لازم است تا بتواند از رنج و مرارت عمومی بکاهد و حداقل مردم را به یک زندگی معقول و متعارف امیدوار کند. در اینجا می‌توان از یک نمونه مشخص تاریخی نام برد. مرحوم میرزا تقی‌خان فراهانی معروف به امیرکبیر تقریبا برابر با یک دوره ریاست جمهوری فعلی زمامدار کشور بود. او وقتی از تبریز با عنوان صدراعظم به تهران آمد که چهار گوشه کشور در آتش ناامنی و هرج و مرج می‌سوخت. فقر و فاقه و فلاکت و گرسنگی و بیماری امان مردم را بریده بود. قدرت‌های استعماری وقت مرتب در اداره امور کارشکنی می‌کردند و در مسیر اصلاحات او سنگ می‌انداختند و دست مفت خواران درباری تا آرنج در خزانه و عایدات کشور دراز بود و به قول پزشک فرانسوی دربار تعداد سرتیپ‌های قشون از تعداد مواجب بگیران سرباز بیشتر بود. با همه این احوال این مرد بزرگ توانست در دوره زمانی کمتر از چهارسال آنچنان نظم و نسقی مشهور به نظم «میرزا تقی خانی» در کشور مستقر کند که سلطان قاجار در تمام سلطنت طولانی خود از آن بهره برد. قطعا این مملکت از چنان مردانی خالی نیست و نخواهد بود و امید و آرمان محالی هم نیست که فرزندان و نوادگان نسل کنونی از نبوغ و استعدادی چنین انسان‌هایی بهره‌مند شوند و متوقع باشند که چنین مردانی از برایند اراده (رای) آنان به صحنه بیایند و بر مشکلات طبیعی و تحمیلی فائق آیند والا با رویه معمول و متداول کنونی هیچ اتفاق خوشایندی رخ نخواهد داد و در حرکت و مدار یکنواخت و باصطلاح باری بهر جهت و روزمرگی و انفعالی کنونی پیشرفتی حاصل نخواهد شد و رخوت و فترت کنونی جای خود را به تحرک و نشاط و شادابی توسعه و پیشرفت نخواهد داد.