گذر از منشور درد و دریغ با کدام نقشه؟

امید مافی‪-‬ در غیاب سرمربی و لژیونرها، اردوگاه تیم ملی در سکوتی تلخ فرو رفته و در آستانه دیدار با سربازان شام سیگنال‌های امیدوارکننده‌ای به گوش‌ها نمی‌رسد. در حالیکه فقط چند روز تا نبرد تیم ملی با سوری‌ها باقی مانده، هنوز هیچ کس نمی‌داند این تیم بی‌سایه و بی‌رمق با چه مختصاتی در روز موعود هویدا خواهد شد و اصلا آیا با وجود ناهماهنگی ها، قادر خواهد بود سه امتیاز مهم خاکریز اول را به حساب خود واریز کند.
عطسه‌ها و سرفه‌های دراگان اسکوچیچ سکاندار تیم ملی او را به پستوی تنهایی رهنمون کرده تا تیم ملی لنگان لنگان و بدون رهبر گام بردارد و سوزنده در حریر آتش انتظار تیمی را بکشد که هیچ گاه در مقابل ایران یک ارتش از پیش باخته نبوده است.
در چنین شرایطی کریم باقری در قامت مربی وظیفه دارد در این اوضاع ولنگار و بیهوده نبض تیم ملی را در دست بگیرد تا در روز واقعه حریف به هر طریق ممکن به خاک بیفتد و ایران بتواند از این مهلکه به سلامت گذر کند.
همه این‌ها در شرایطی است که نبود لژیونرهای شاغل در اروپا نیز به معادله‌ای حل نشده برای تیم ملی بدل گردیده و تشویش و دلنگرانی را رقم زده است.


راه سنگلاخی جام جهانی و حضور رقیبان آماده این فرضیه را زنده کرده که اصلا آیا با یک تیم ناآماده و شلاق نخورده می‌توان از سد یکایک حریفان گذشت و در چکاچک شمشیرها جشن صعود به جام جهان نما را برپا کرد؟
خوب به یاد داریم که چگونه اهمال و سستی از سوی نیمکت تیم ملی در ابتدای راه کلاف رسیدن به دور دوم را سردرگم‌تر کرد و چگونه موسیو ویلموتس با وجود دریافت حقوق نجومی آتشفشانی با گدازه‌های سرد را پیش روی فوتبال ایران قرار داد تا در آوردگاه بحرین به معجزه متوسل شویم و برای گذر از منشور درد و دریغ آتشبازی کنیم. حالا اما تیم ملی برای رسیدن به جام جهانی روزها و هفته‌های تب‌آلودی را پیش رو دارد و اگر قرار باشد توفان به پا نکنیم و دست روی دست بگذاریم در نهایت تاسف با وجود همه ستاره‌هایمان پایان کار زودهنگام خویش را به نظاره خواهیم نشست و فصل سرد انهدام را در چشمخانه‌ها جای خواهیم داد.
پس باید آستین‌ها را بالا زد و با دوری از روزمرگی به ساختن تیمی دلخوش کرد که بتواند با اتکا به نسیمی شرربار، رقیبان را از میدان به در کند و زخمی ملتهب بر پیکر مدعیان بنشاند.
برای ایران همه چیز از ملاقات با پسران شام شروع خواهد شد. ما اگر بتوانیم گام نخست را محکم برداریم و سرودی مهیب را زیر گوش عرب‌ها زمزمه کنیم، امیدواری‌ها برای گذر از تالاب‌های برزخی افزایش خواهد یافت و ایران در ملتقای روزهای پر از دلواپسی و خونِ دل با خروشی توفنده، سربلندی را در ازدحام فصل‌های یخ آجین تجربه خواهد کرد.