کنفرانس بغداد برای اهدافی متناقض

کنفرانس بغداد برای اهدافی متناقض حسین مسعودنیا* کنفرانس بغداد با عنوان همکاری و شراکت با حضور مقام‌هایی از کشورهای عرب منطقه، ترکیه، جمهوری اسلامی ایران، رئیس‌جمهور فرانسه و نمایندگانی از دولت‌های آمریکا، روسیه و ژاپن در بغداد برگزار شد. دولت عراق هدف از برگزاری کنفرانس را افزایش مشارکت کشورها و شرکت‌های خارجی در اقتصاد عراق، کاهش تنش و ایجاد هم‌گرایی در منطقه همراه با احیای نقش تاریخی و رهبری عراق در منطقه عنوان کرد. تأمل در سخنان مصطفی الکاظمی، نخست‌وزیر عراق، بیانگر دو نکته مهم است: یکی کاهش تنش در منطقه به‌ویژه در روابط ایران و عربستان برای تشدید هم‌گرایی و دوم احیای نقش عراق در منطقه. درخصوص هم‌گرایی در منطقه خاورمیانه به ‌نظر می‌رسد که این منطقه، با وجود برخورداری از ویژگی‌های یک منطقه جغرافیایی، حداقل در نیم‌قرن اخیر نه‌تنها فاقد هم‌گرایی بوده‌ بلکه شاهد کانون‌های بحران نیز بوده ‌است؛ بحران‌هایی که هنوز در مناطقی مانند عراق، سوریه و یمن به پایان نرسیده و با ظهور مجدد طالبان در افغانستان بحران جدیدی نیز در منطقه شکل‌ گرفته است. به ‌نظر می‌رسد ریشه‌های نبود هم‌گرایی در خاورمیانه در وهله نخست باید در جغرافیای سیاسی خاورمیانه جست‌وجو شود؛ چراکه جغرافیای سیاسی خاورمیانه محصول سیاست‌های استعماری است که یکی از مهم‌ترین نتایج آن باقی‌ماندن اختلافات مرزی در منطقه بود. اما علاوه ‌بر جغرافیای سیاسی منطقه، عوامل دیگری نیز در نبود هم‌گرایی در منطقه نقش داشته‌ که مهم‌ترین آنها به‌ این شرح ‌‌است: 1- رقابت میان سه برداشت متفاوت از اسلام در خاورمیانه یعنی اسلام سلفی ‌به رهبری عربستان، اسلام شیعی به رهبری جمهوری اسلامی ایران و اسلام اخوانی با پایگاه مصری و به رهبری ترکیه و تلاش سه کشور برای هژمون‌کردن آنها در منطقه 2- رقابت تاریخی میان کشورهای ایران، عربستان، مصر، سوریه، عراق و ترکیه برای به‌دست‌گرفتن رهبری منطقه 3- اختلاف دیدگاه کشورهای منطقه درخصوص ساختار امنیتی منطقه 4- ماهیت متفاوت سیاست خارجی کشورها در قبال غرب به‌ویژه آمریکا 5- رقابت بر سر رهبری اوپک و نگاه متفاوت به موضوع قیمت نفت 6- تفاوت نظام‌های سیاسی کشورها 7- اختلاف کشورها از نظر سطح درآمد اقتصادی همراه با اختلافات فرهنگی و مهم‌تر از همه نقش مداخلات دولت‌های خارجی امکان هم‌گرایی منطقه‌ای را به حداقل ممکن رسانده ‌است. بنابراین به ‌نظر می‌رسد در چشم‌انداز کوتاه امکان شکل‌گیری هم‌گرایی منطقه‌ای در خاورمیانه تقریبا غیرممکن باشد و در خوش‌بینانه‌ترین حالت کاهش تنش در روابط کشورهای منطقه به‌ویژه میان ایران و عربستان بتواند قدمی به سمت جلو برای تحقق هم‌گرایی باشد. اهمیت روابط میان عربستان و ایران از این منظر مهم است که تقابل ایدئولوژیک، رقابت بر سر رهبری منطقه همراه با اختلاف‌نظر درخصوص ساختار امنیتی منطقه‌ و ماهیت متفاوت سیاست خارجی دو کشور با یکدیگر به اندازه‌ای در سال‌های اخیر شدت یافته که رقابت آنها در سوریه، عراق، یمن و لبنان گاه به مرحله جنگ‌های نیابتی کشیده شده‌ است. بنابراین به‌ نظر می‌رسد نخست‌وزیر عراق اگر با هدف کاهش تنش در روابط ایران و عربستان این کنفرانس را تشکیل داده است، مأموریت دیپلماتیک سختی پیش‌رو دارد و موفقیت وی در وهله نخست منوط به قبول برخی‌ واقعیت‌ها از سوی دو کشور مانند اختلاف‌نظر درخصوص ساختار امنیتی منطقه، ماهیت متفاوت سیاست خارجی دو کشور، تفاوت نظام‌های سیاسی دو کشور، کاهش رقابت‌های منطقه‌ای و مهم‌تر از همه عدم بهره‌برداری از سوی گروه‌های قومی و مذهبی در کشور مقابل از سوی هر یک از طرفین همراه با مشارکت در حل‌وفصل بحران‌های منطقه‌ای است. در صورت پذیرفتن این واقعیت‌ها از سوی طرفین آنها می‌توانند گام‌به‌گام و به‌تدریج در جهت کاهش تنش در روابط دو کشور و اعتمادسازی اقدام کنند و دولت عراق نیز می‌تواند به دلیل نفوذ سیاسی دو کشور در این کشور نقش میانجی ایفا کند. اما نگارنده بر این باور است که عراق از برگزاری این کنفرانس هدف مهم‌تری نیز دارد و آن احیای نقش مجدد عراق در منطقه است. واقعیت امر این است که عراق یکی از کشورهای تأثیرگذار و مدعی رهبری منطقه از دهه 1960 به بعد بوده است که رهبران این کشور، به‌خصوص هنگام سلطه حزب بعث، بارها آن را بیان کرده بودند. به ‌نظر می‌رسد یکی از انگیزه‌های دولت عراق در تهاجم به ایران و تحمیل جنگ هشت‌ساله بر همسایه خود و سپس حمله به کویت و اشغال این کشور راهکاری برای نیل به‌ همین هدف بوده است. اشغال عراق توسط آمریکا در آغاز هزاره سوم، سقوط رژیم بعث و تحولات پس‌ از آن نه‌تنها سبب تضعیف این کشور در منطقه شد بلکه این کشور را تا آستانه تجزیه به‌خصوص در زمان شکل‌گیری بحران داعش پیش برد.