درسی از زلزله‌های اخیر برای دولت سیزدهم

درسی از زلزله‌های اخیر برای دولت سیزدهم مهدی زارع* در دهه‌ای که گذشت، ساختن مسکن‌‌ ارزان‌قیمت، مسکن تعاونی، اجتماعی یا مسکن مهر (و هر اسم دیگری که در دولت‌های قبلی و بعدی بر آن بگذارند) یکی از راه‌های خانه‌دار‌کردن مردم با درآمد کم، کمتر‌برخوردار، مهاجر به شهرها و حاشیه‌نشین تلقی شده است. مشکل این نوع مسکن‌ها که با کیفیت‌های مختلف و بعضا بدون رعایت حداقل استانداردها ساخته می‌شوند، آن است که در سوانح طبیعی مانند زمین‌لرزه‌ها، این نوع ساختمان‌ها تاب‌آوری بسیار کمی دارند و بعضا به قتلگاه همان مردم کمتر‌‌برخوردار تبدیل می‌شوند. از سوی دیگر سکونت‌گاه‌های در حال استقرار هرچه بیشتر در مناطق پرخطرتر و نزدیک‌تر به گسل‌ها هستند و این روند در چند دهه اخیر تسریع شده است. سکونت‌گاه‌های جدید و موجود در معرض ریسک بالا، پرجمعیت‌تر می‌شوند؛ در نتیجه ریسک بیشتر می‌شود. در زلزله 21 آبان 1396 ازگله سرپل‌ذهاب گسترش خرابی‌ها به‌ویژه در مسکن مهر سرپل‌ذهاب و سایر ساختمان‌های جدیدالاحداث که ویران شدند، علاوه بر اینکه در معرض یک زلزله شدید با بزرگای 7.3 و در نزدیکی پهنه گسلش اصلی قرار داشتند، با کیفیت بد ساخت این بناها مرتبط است. متأسفانه کیفیت بد مسکن مهر شخصی‌ساز در سرپل‌ذهاب و مسکن مهر در اسلام‌آباد غرب موجب حدود صد نفر کشته شد. زلزله 1391 ورزقان و 1393 مورموری ایلام نیز دو تجربه تلخ قبلی ما از عملکرد واحدهای مسکن مهر بودند. بسیاری از مردم نیز در سایر بناهای بعضا نوساز ویران‌شده جان خود را از دست داده‌‌اند. علاوه بر کیفیت بد ساخت، گسترش تخریب به محل ساختمان‌ها نیز بستگی دارد. واحدهایی که در سرپل‌ذهاب آسیب جدی دیده‌اند، روی زمین‌های کشاورزی با خاک نرم و کنار رودخانه به نام «محله فولادی» ساخته شده‌ بودند. اثر تشدید خاک نرم و سطح بالای آب زیرزمینی باعث شد شدت امواج در سطح زمین بیشتر شده و این بناها خسارت بیشتری را متحمل شوند. در تهران، کرج، تبریز یا مشهد موقعیت این مناطق نزدیک به گسل فعال و ساخت خانه‌های جدید با مهاجرت بیشتر به این شهرها موجب می‌شود که این مناطق مسکونی بیشتر در معرض خطر زلزله با ریسک بالا قرار گیرند.
 حاشیه‌نشینی و افزوده‌شدن به بافت‌های فرسوده جدید، به‌ویژه ساخت بناهایی مانند مسکن مهر و افزوده‌شدن شهرک‌هایی از این نوع، ریسک زلزله را بیشتر کرده است. زلزله ورزقان در 21 مرداد 1391، زلزله مورموری ایران سال 1393، زلزله ازگله سال 1396 و زلزله دماوند سال 1399 از نمونه زلزله‌هایی بود که در همه آنها مسکن مهر آسیب شدیدی حتی بیشتر از خانه‌های معمولی دید. اولین گامی که باید برای کاهش ریسک زلزله برداریم، کُند و متوقف‌کردن چنین توسعه ناپایداری است. زلزله‌های دوگانه ورزقان در دهه پایانی مرداد ١٣٩١ (و در واپسین روزهای ماه مبارک رمضان) رخ داد. پهنه کانونی در منطقه‌ای بیشتر روستایی واقع بود و موجب بی‌خانمان‌شدن بیش از ١٢ هزار خانواده شد. آنچه به‌عنوان مدیریت حادثه و تبعات زلزله ورزقان از سال ١٣٩١ به بعد رخ داده است، می‌تواند درسی برای ارزیابی وضعیت آمادگی و پاسخ به رخداد زلزله‌ای مشابه در ایران باشد. مهاجرت از روستاهای منطقه زلزله‌زده به شهرهای بزرگ پیرامون برای یافتن فرصت‌های شغلی در روستاهای ورزقان مشهود است. بسیاری از ساختمان‌های دولتی ازجمله بیمارستان‌های هریس و اهر و فرمانداری ورزقان که همگی نوساز بوده و در حدود یک‌ سال قبل از زلزله 1391 احداث یا تکمیل شده بودند، آسیب‌های جدی دیده و از خدمت‌رسانی خارج شدند. ساختمان‌های مسکن مهر در حال احداث (به‌ویژه در هریس، در حدود ٣٠‌کیلومتری کانون) آسیب‌هایی جدی دیدند. در آستانه تشکیل دولت سیزدهم لازم است رئیس‌جمهور توجه داشته باشد که این نوع ساختمان‌های جمعی اگر با شیوه‌ای که تاکنون ساخته شده‌اند، همچنان در پیرامون شهرهای موجود مکان‌یابی شده و با کیفیت پایین ساخته شوند، موجب می‌شود تا سکونت‌گاه‌های همچنان غیرتاب‌آور بیشتری برای مردمان کمتربرخوردار در حاشیه شهرها توسعه یابد. هر زلزله بعدی در نزدیکی این شهرها، منجر به آسیب جدی به همین مردم خواهد شد؛ آقای رئیسی لطفا به این نکته توجه ویژه کنند.
* استاد پژوهشگاه بین‌المللی 
زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله