سیاست خارجی دولت سیزدهم در خلیج‌ فارس‌

سیاست خارجی دولت سیزدهم در خلیج‌ فارس‌ حسین مسعودنیا* حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدابراهیم رئیسی یکی از محورهای اصلی سیاست خارجی دولت خود را گسترش روابط با همسایگان عنوان کرد. منطقه خلیج‌ فارس و کشورهای واقع در ساحل جنوبی آن، به‌ویژه عربستان سعودی، در دکترین سیاست خارجی منطقه‌ای رئیس‌جمهور جدید ایران از جایگاه خاصی برخوردارند. اهمیت این ‌موضوع به دلیل جایگاه خلیج‌ فارس در سیاست خارجی منطقه‌ای ایران از نظر ژئوپلیتیکی، سیاسی، امنیتی، اقتصادی و تاریخی است. به لحاظ استراتژیک خلیج‌ فارس حیاط‌ خلوت جمهوری اسلامی ایران است؛ چراکه اقتصاد، امنیت و سیاست خارجی منطقه‌ای ایران در این منطقه با یکدیگر پیوند خورده‌اند. از نظر اقتصادی خلیج‌ فارس نه‌تنها شاهراه اصلی تجارت خارجی ایران است؛ بلکه مهم‌ترین بنادر تجاری ایران و حوزه‌های نفت و گاز ایران در سواحل خلیج‌ فارس واقع شده‌اند؛ مضافا اینکه کشورهای حاشیه جنوبی خلیج‌ فارس به‌ویژه مراکز تجاری مانند بندر دوبی و مسقط جایگاه خاصی در تجارت خارجی ایران دارند. علاوه‌ بر اینها تجربه تاریخی سیاست خارجی ایران در دوران پس‌ از جنگ، به‌ویژه در دوران سازندگی، بیانگر این واقعیت است که تنش‌زدایی منطقه‌ای پیش‌درآمدی برای تنش‌زدایی بین‌المللی است‌‌. در هر حال با توجه به چنین مقدمه‌ای بدیهی به نظر می‌رسد که موضوع تنش‌زدایی، اعتمادسازی و گسترش روابط با کشورهای حاشیه جنوبی خلیج‌ فارس از اولویت‌های آقای رئیسی باشد؛ اما واقعیت این است که شرایط برای دولت جدید برای رسیدن به این هدف یعنی گسترش روابط با کشورهای این منطقه چندان مهیا نیست؛ چرا‌که اولا از میان شش کشور عضو شورای همکاری خلیج‌ فارس، روابط ایران با دو کشور عربستان و بحرین به‌ لحاظ دیپلماتیک قطع است و ثانیا سطح روابط با امارات نیز کاهش یافته‌ است. البته اگرچه از دولت قبل گام‌های اولیه برای بهبود روابط با عربستان برداشته‌ شد و چند دور مذاکره میان نمایندگان دو طرف در بغداد صورت‌ گرفته است؛ اما دیوار بی‌اعتمادی میان دو کشور به اندازه‌ای بلند و اختلافات میان آنها در حوزه‌های مختلف است که حداقل در کوتاه‌مدت نمی‌توان انتظار معجزه داشت؛ اما با وجود مشکلات واقعیت‌های تاریخی، سیاسی و اقتصادی دولت جدید را ناگزیر از تعقیب هدف خود یعنی گسترش روابط با کشورهای این حوزه جغرافیایی می‌کند. بنابراین شاید ضروری باشد که رئیس‌جمهور محترم برای رسیدن به هدف خود در این حوزه با مدنظر قرار‌دادن دو نکته گام‌های عملی بردارند: 1- جمهوری اسلامی ایران و شخص دولت آقای رئیسی باید این واقعیت مهم را بپذیرد که شاه‌کلید گسترش روابط با همسایگان جنوبی در خلیج‌ فارس در وهله نخست مستلزم تنش‌زدایی و بهبود روابط با عربستان است؛ چراکه این کشور نقش محوری در شورای همکاری خلیج فارس دارد و بهبود روابط با آن می‌تواند پیش‌درآمدی برای بهبود و گسترش روابط با دیگر همسایگان جنوبی باشد. 2- با توجه به تجربه دوران آقای هاشمی و نقش او و ملک‌ عبدالله در شکستن یخ‌های روابط دو کشور، رئیس‌جمهور محترم در دوران کنونی نیز باید خود انجام این مهم را عهده‌دار شود. شاید بهترین فرصت برای این مهم شرکت ایشان در کنفرانس همکاری و شراکت در عراق بود؛ فرصتی که متأسفانه از دست رفت؛ اما رسیدن به این‌ منظور، بهبود روابط با عربستان، مستلزم شناخت عوامل مؤثر در بروز چالش در روابط دو کشور و سپس ارائه راهکارهایی برای کم‌کردن نقش این چالش‌ها است. مهم‌ترین عوامل مؤثر در ایجاد چالش در روابط دو کشور در دو دهه اخیر به‌ شرح ذیل است: 1- تقابل ایدئولوژیک دو کشور یا به‌ عبارت‌دیگر رقابت دو کشور برای رهبری جهان اسلام با دو برداشت متفاوت از اسلام یعنی اسلام شیعی از سوی ایران و اسلام سلفی‌ از سوی عربستان ‌2- رقابت میان دو کشور بر سر رهبری منطقه از نظر سیاسی‌ 3- اختلاف نظر دو کشور درباره ساختار امنیتی منطقه ‌4- تفاوت در ماهیت سیاست خارجی دو طرف یکی در وابستگی به غرب به‌ویژه آمریکا و دیگر در تقابل و چالش با غرب در منطقه 5- تفاوت در ماهیت نظام‌های سیاسی دو کشور‌ 6- شکاف مذهبی و فرهنگی میان دو کشور و تعریف هر‌یک از طرفین از هویت خود براساس مؤلفه‌های مذهبی و زبانی ‌7- اختلاف‌ نظر میان دو کشور بر سر موضوع نفت در سه حوزه میزان تولید، قیمت و رهبری اوپک  8- رقابت ایدئولوژیک و سیاسی دو دولت در مناطقی مانند سوریه، عراق، یمن، لبنان و حتی افغانستان پس‌از احیای طالبان و شکل‌گیری نوعی جنگ‌های نیابتی میان دو کشور‌ 9- کشته‌شدن حجاج ایرانی درسال 1394 در حادثه منا و به‌ دنبال آن حمله به سفارتخانه و کنسولگری عربستان در تهران و مشهد‌ 10- ماهیت دست‌نشاندگی دولت‌های منطقه به‌ویژه عربستان و ایفای نقش در راستای منافع آمریکا‌ 11- نگرش متفاوت دو طرف درباره موضوع فلسطین و روابط با اسرائیل‌ 12- استفاده هر‌یک از طرفین از گروه‌ها در کشور مقابل...
 13- نگرانی از توان دفاعی و هسته‌ای ایران در منطقه. 14- متهم‌کردن ایران به تلاش برای احیای امپراتوری به‌ منظور دامن‌زدن به موضوع ایران‌هراسی و شیعه‌هراسی. 15- مخالفت عربستان با امضای برجام و احیای آن به دلیل نگرانی از‌دست‌دادن جایگاه خود در سیاست خارجی آمریکا. 16- دخالت دولت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای با توجه به چنین شرایطی بدیهی به نظر می‌رسد که دیوار بی‌اعتمادی میان دو کشور ایران و عربستان بلند باشد؛ اما اگر دولت سیزدهم در‌صدد گسترش روابط با همسایگان جنوبی در منطقه خلیج‌ فارس است، تنش‌زدایی و اعتمادسازی در روابط دو کشور مستلزم قبول برخی از واقعیت‌ها از سوی هر‌یک از طرفین و برداشتن گام‌های عملی برای بهبود روابط از سوی هر دو طرف است که در ادامه به آن اشاره خواهد شد: 1- پذیرفتن این واقعیت از سوی جمهوری اسلامی ایران که ماهیت دست‌نشاندگی همراه با فقدان پایگاه مردمی سبب شده ‌است تا دکترین امنیتی برای چنین دولت‌هایی اتکا به بیگانگان به‌ویژه آمریکا باشد. 2- در مقابل کشورهای حاشیه خلیج‌ فارس به‌ویژه عربستان نیز با توجه به ماهیت متفاوت سیاست خارجی ایران در قبال غرب و عدم اعتماد به ساختار امنیت منطقه‌ای با مشارکت آمریکا اختلاف‌ نظر با ایران را بپذیرند. 3- ایران و عربستان رقابت خود در قبال تحولات منطقه را براساس بازی با حاصل جمع صفر کنار گذاشته و پذیرش این اصل که امکان حذف طرف مقابل امکان‌پذیر نیست. 4- تلاش دو کشور برای حل بحران‌های منطقه‌ای و برقراری ثبات در مناطقی مانند یمن، سوریه، عراق، لبنان و حتی افغانستان پس‌ از به قدرت رسیدن مجدد طالبان. 5- کاستن از رقابت ایدئولوژیک میان دو کشور بر‌اساس دو گفتمان شیعی و سلفی‌. 6- تنظیم روابط دو کشور بر‌اساس معیارهای پذیرفته‌شده بین‌المللی یعنی سه اصل عدم مداخله، احترام به حق حاکمیت طرف مقابل و عدم مداخله در امور داخلی کشورهای یکدیگر. 7- اجتناب از پررنگ‌کردن شکاف‌های فرهنگی و مذهبی و مبنا قرار‌دادن اسلام به‌عنوان مهم‌ترین عامل وحدت‌آمیز در روابط دو کشور. 8- اجتناب طرفین از استفاده گروه‌ها در کشور مقابل و درنظرگرفتن آنها به‌عنوان شهروندان قانونی کشور مقابل. 9- گسترش روابط اقتصادی و حتی در صورت امکان ایجاد یک منطقه آزاد تجاری در منطقه. 10- گسترش توریسم در هر دو حوزه سیاحتی و زیارتی. 11- فعال‌کردن نهادهای غیردولتی در روابط دو کشور به‌ویژه نهادهای دانشگاهی. 12- اجتناب طرفین از طرح مسائلی در سیاست خارجی که سبب افزایش بی‌اعتمادی و ایجاد تنش می‌شود. 13- برطرف‌کردن نگرانی کشورهای منطقه از موضوع توان دفاعی ایران به طرق مختلف از سوی جمهوری اسلامی ایران. 14- حفظ امنیت مراکز دیپلماتیک براساس کنوانسیون‌های پذیرفته‌شده بین‌المللی در کشورهای طرفین. 15- استفاده از ظرفیت کشورهایی مانند عمان، قطر و کویت برای بهبود روابط میان ایران و همسایگان جنوبی. 16- تلاش ایران برای حضور در شورای همکاری خلیج‌ فارس به‌عنوان عضو ناظر. 17- تأکید بر حل بحران‌های منطقه‌ای از طریق کشورهای منطقه. 18- تأکید ایران بر برنامه صلح هرمز به‌عنوان مبنایی برای روابط ایران و کشورهای حاشیه جنوبی خلیج‌ فارس.
* دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه اصفهان