فاجعه در افغانستان، اجلاس در تهران

جعفرگلابی روزنامه نگار درحالی کــه جهــان، مردم افغانستان را در بدترین شرایط رها کرده و دولت‌ها مشغول رایزنی‌های سیاسی و دیپلماتیک هستند، برنامه جهانی غذای سازمان ملل اعلام کرده است اگر اقدام فوری انسان‌دوستانه صورت نگیرد، میلیون‌ها شهروند افغانستانی در زمستان پیش‌رو با گرسنگی روبه‌رو خواهند شد. یک نهاد بین‌المللی حمایت از کودکان هم گفته است کودکان در کابل بر اثر گرسنگی می‌میرند و بحران غذایی «بی‌سابقه» باعث شده است که قریب به ۱۴‌میلیون کودک افغان گرسنگی بکشند. درکابل بسیاری از خانواده‌ها اثاثیه خود را برای تهیه غذا می‌فروشند و کار به‌ جایی کشیده شده است که بعضا پدر و مادرها به فروش کودکان خود مبادرت می‌‌ورزند تا جان اعضای دیگر خانواده را از مرگ نجات دهند. با قدرت گرفتن طالبان در افغانستان اقتصاد این کشور فروپاشیده است و بانک‌ها حتی امکان پرداخت سپرده‌های مردم را ندارند. در مقابل بلایی چنان بزرگ و خانمانسوز، کمک‌های جهانی ناچیز است و این درحالی است که کشورها اطمینان ندارند کمک‌هایشان به‌دست مردم افغانستان برسد. خشکسالی هم مزید بر علت شده است و احتمال شیوع یک قحطی بزرگ با تلفات میلیونی دور از ذهن نیست. در چنین شرایطی دولت‌ها هر کدام ملاحظات خاص سیاسی خود راپیگیری می‌کنند و بعید است که دولت خود‌خوانده طالبان به این زودی‌ها از سوی جامعه جهانی به رسمیت شناخته شود و توان رفع مشکلات را پیدا کند. از هر زاویه که به بحران افغانستان بنگریم این کشــور با یک بــن‌بست تمام‌عیار روبه‌رو شده است و روزنه‌های خروج از وضعیت فاجعه‌بار کنونی تنگ‌وتار می‌نمایند. هرچند درقبال این شرایط بغرنج آمریکا مسئولیت مستقیم دارد و اگر فاجعه انسانی در افغانستان رخ دهد، بازهم نام این کشور در یک مصیبت تاریخی در دوران معاصر ثبت خواهد شد ولی طالبانی که با ظاهر دینی در به‌وجود آمدن این وضعیت نقش اصلی را دارند باید به‌عنوان جنایت علیه بشریت مورد تعقیب و مجازات قرار گیرند. یک گروه چریکی که اساسا با کشور‌داری به روش مدرن بیگانه است و اصول اولیه مدیریت را نمی‌داند و جان میلیون‌ها انسان را در معرض خطر قرار داده است غلط می‌کند که قدرت را در دست گیرد و با سرنوشت یک ملت مظلوم بازی کند. دولتی که حتی امکان به رسمیت شناخته شدن از سوی بعضی از حامیان خود را ندارد و همه مدیریت و حساسیتش در رنگ‌پاشی بر تصاویر خانم‌ها در دیوارهای شهر است و اولین اوامرش محدودیت برای زنان تحصیلکرده و حرام اعلام کردن موسیقی و نفی اغلب مظاهرجدید شهرنشینی است و حتی توان و انگیزه ایجاد امنیت برای مذاهب و قومیت‌های مختلف را ندارد، به‌کدامین دلیل انسانی و حتی حجت شرعی و دینی سودای حکومت و بسط آن را در سر می‌پروراند؟ اینان که بویی از دولت رفاه نبرده‌اند و با خدمتگزاری به مردم بیگانه‌اند در کجای مبانی دینی خود سلب مسئولیت درقبال مردم را یافته‌اند؟ وقتی پیامبر اسلام شنید که خلخالی به زور از پای زن یهودی ربوده‌اند، فرمود که انسان اگر بر اثر شنیدن این ستم از غصه بمیرد نباید او را سرزنش کرد. این نشان می‌دهد که حکومت دینی درقبال امنیت مردم در همه ابعادش مسئولیت مستقیم دارد و دولتی که برای رفاه و آسایش و امنیت و کرامت و فضیلت و رشد مادی و معنوی خلق برنامه‌ای ندارد، هرچه هست دولت دینی و حنفی نیست. هیچ دولتی حق ندارد درقبال سرنوشت و حیات و زندگی و رفاه و امنیت مردم بهانه بیاورد و اهداف سیاسی خود را بر منافع مردم ترجیح دهد. اساس تشکیل دولت‌ها خدمت به مردم است و وظیفه‌ای جز این ندارند و هدف‌تراشی شخصی برای ملت‌ها ظلم آشکار به آنهاست. دولت‌ها با علم به وجود و بروز مشکلات و کارشکنی مخالفان و کمبود منابع، قدرت را در دست می‌گیرند و اگر از عهده کار بر‌نمی‌آیند حتی یک روز استحقاق ماندن ندارند. آیا میلیون‌ها مردم افغان تا سرحد مرگ گرسنگی بکشند تا عده‌ای از طلبه‌های گروه حقانی اهداف خاص خود را پیگیری کنند؟ اگر طالبان اصلی‌ترین و اساسی‌ترین هدف و آرمان‌شان کسب قدرت نبود باید فورا استعفا می‌داد و از جامعه جهانی می‌خواست که برای امداد فوری به ملت افغانستان به تشکیل یک دولت ملی کمک کند. اکنون ملت مظلوم افغانستان همه حرکات و مواضع دولت‌ها از جمله جمهوری اسلامی ایران را زیرنظر دارند و مسلما رفتار مسئولانه از سوی دولت‌ها خصوصا دولت‌های مسلمان را طلب می‌کنند. به رسمیت شناختن یک گروه بنیادگرا و بیگانه با تحولات عظیم بشری به رسمیت شناختن همه ظلم‌هایی است که هم‌اکنون به ملت افغانستان روا داشته می‌شود. در اجلاسی که همسایگان افغانستان امروز در تهران برگزار می‌کنند باید وضع اضطراری مردم افغان مورد توجه جدی قرار گیرد و چگونگی امدادرسانی به آنها در اولویت بحث‌ها و رایزنی‌ها باشد. اگر افزون بر همسایگان افغانستان همه دولت‌ها حداقل در کنار اهداف سیاسی و منطقه‌ای خود کمک‌های انسان‌دوستانه به مردم این کشور را وجهه همت خود قرار دهند امکان فشار به طالبان و دولت پاکستان برای باز کردن راه در این جهت کاملا وجود دارد. اگر طالبان کوچک‌ترین ممانعت یا اخلالی در رسیدن کمک‌ها به دست مردم ایجاد کند یک اجماع جهانی علیه این گروه شکل می‌گیرد و مسئولیت دولت و ارتش پاکستان هم به‌عنوان اصلی‌ترین حامی قدرت‌مداران کنونی کابل انکارناشدنی است.