لغو تحریم‌ها، تنها با مذاکره

مرتضی مکی تحلیلگر مسائل بین‌الملل «روز چهارشنبه هماهنگ‌کننده کمیسیون مشترک برجام در بروکسل را ملاقات خواهم کرد تا گفت‌وگوهایمان را درباره مذاکرات نتیجه محور ادامه دهیم.» توئیت علی باقری‌کنی، معاون سیاسی وزارت خارجه که خبر از برگزاری نشست بروکسل با یک هفته تاخیر می‌دهد. نشستی که قرار بود پنجشنبه هفته قبل در طی دیداری که مورا از تهران داشت، برگزار شود اما با مواضعی که آمریکا، روس‌ها و طرف‌های دیگر اروپایی درقبال این نشست گرفتند، باعث شد که نشست با تاخیر مواجه شود، از این جهت که روس‌ها ابراز ناخرسندی کردند که این نشست نمی‌تواند در چارچوب مذاکرات ایران با گروه 1+4 تعبیر شود. آمریکایی‌ها هم تاکید داشتند که این نشست باید در وین برگزار شود و ادامه همان مذاکرات قبلی باشد. دولت‌های آلمان، فرانسه و انگلیس هم موضع مشابهی گرفتند ولی با توجه به رایزنی‌هایی که صورت گرفته قرار است این نشست امروز برگزار شود و تصور می‌شود که رئیس سیاست خارجی و هماهنگ‌کننده اتحادیه اروپا تلاش می‌کند به‌نوعی شرایط را برای ادامه مذاکرات فراهم کند و از تشدید تنش میان ایران و دیگر طرف‌های برجام جلوگیری کند. مواضعی که آقای بورل درخصوص تاخیر مذاکرات طی هفته‌های اخیر اتخاذ کرده، نشان می‌دهد که نرم‌ترین مواضع تند را داشته و بیشتر تلاش می‌کرده که به‌نوعی مواضع طرف‌های برجام را تعدیل کند و به نظر هم نمی‌رسد خروجی این نشست راهکار جدی جدا از مذاکرات برجام داشته باشد. به هر حال وقتی این مذاکرات را با مذاکرات 1386 و 1392 مقایسه می‌کنیم، یک شباهت‌هایی وجود دارد. افرادی که قرار است مذاکرات برجام را ادامه دهند، همان تیم سابق با کمی تغییرات جزئی هستند. در آن دور مذاکرات هم تلاش می‌شد با تغییر شکل مذاکرات مثل اینکه نشست در استانبول یا آستانه یا بغداد برگزار شود، به یک نوعی نشان دهند که ایران در روند مذاکرات اثرگذار بوده، چون در محتوا و دستور کار مذاکرات عملا نمی‌توانستند تغییر جدی ایجاد کنند چراکه تقریبا دستور کار مذاکرات که همانا برنامه‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران است، مشخص بود. این دور از مذاکرات با توجه به اینکه بیش از سه ماه از روی کار آمدن دولت آقای رئیسی می‌گذرد، شاهد هستیم که عملا دستور کار مشخصی برای ادامه مذاکره برجام وجود ندارد و از یک طرف گزینه جایگزینی هم ندارند که بخواهند جایگزین برجام کنند. به همین دلیل تلاش می‌کنند با تاخیر مذاکرات و به‌نوعی انداختن توپ در طرف آمریکایی نشان دهند که ابتکار عمل دست آنهاست و آنها باید اقدامی انجام دهند اما واقعیت این است که مذاکرات هرچه طولانی‌تر شود و از سر گرفته نشود، یا تاخیرش بیشتر شود به زیان ایران است و فرصت‌های بیشتری را از دست می‌دهد. به هر حال ما باید تحریم‌ها را لغو و خنثی‌سازی کنیم. لغو تحریم‌ها به جز مذاکره راه و گزینه دیگری ندارد. دیپلماسی تنها راهکاری است که می‌تواند منجر به رفع و لغو تحریم‌ها شود. قطع اقتصاد ایران با مذاکرات برجام یا قطع اقتصاد با دلار همه در سطح شعار است و واقعیت این است که ایران بدون مبادلات تجاری با جهان و منطقه نمی‌تواند از این وضعیت اقتصادی بغرنج خارج شود و تاکنون طی سه ماه گذشته هم مشخص شده که دولت آقای رئیسی برنامه جایگزینی برای برجام ندارد و برجام در حال حاضر تنها دستور کار روی میز است که می‌تواند شرایط را برای بهبود اقتصاد ایران فراهم کند و جمهوری اسلامی ایران باید قطعا در مواضع خود تعدیل ایجاد کند چراکه مذاکرات ایران با گروه 1+4 در چارچوب برنامه هسته‌ای ایران هست و لغو تحریم‌ها هم باید در همین چارچوب صورت بگیرد. ما مدام بر این نکته پافشاری می‌کنیم که حاضر نیستیم مذاکراتی فراتر از برنامه‌ای هسته‌ای انجام دهند. لذا باید انتظارمان هم در همین حد باشد و غیر از این حتما مذاکرات احیای برجام به بن‌بست خواهد خورد و به احتمال زیاد تبعات سنگینی متوجه ایران خواهد کرد و می‌تواند این فرصت را برای آمریکا ایجاد کند که با یک اجماع‌سازی علیه ایران شرایط را برای ایران بدتر کند و این اجماع‌سازی دارد صورت می‌گیرد. سفرهای رابرت مالی، مذاکره‌کننده ارشد آمریکایی که در منطقه و اروپا دارد انجام می‌گیرد، در همین چارچوب باید تعریف شود و این اجماع علیه ایران قطعا تبعات خوبی برای اقتصاد ایران نخواهد داشت و مردم ایران هم ظرفیت بیشتر فشار را ندارند. واقعیت این است که گزینه جایگزین فقط نظامی نیست، آنها دریافته‌اند با تحریم‌های اقتصادی و تجاری می‌توانند به ایران فشار بیاورند و همین کافی است که این مسیر را ادامه دهند و قطعا شرایط برای ایران دشوارتر خواهد شد. اما اجرای مکانیسم ماشه تاحدودی در چارچوب برجام امکان‌پذیر نباشد چون آمریکا به برجام بازنگشته و این آمریکاست که تعهداتش را لغو کرده و شروع کننده نقض برجام بوده و ایران نبوده است. به نظر می‌رسد اجرای مکانیسم ماشه با دشواری‌هایی مواجه است ولی آمریکایی‌ها برای اجماع علیه ایران نیازی به اجرای مکانیسم ماشه ندارند. همین مسیر را که پیش بروند و به اجماع علیه ایران منجر شود و به اقدامات یک‌جانبه آمریکا ادامه دهند به نظر می‌رسد که به اندازه کافی تاثیرگذار هست ولی قطعا آنها گام‌ها و تحریم‌های جدی‌تری را می‌توانند اعمال کنند. نفتی که چین دارد از ایران می‌خرد با توجه به چشم‌پوشی‌هایی است که آمریکا از شرکت‌ها و پالایشگاه‌های نفت چین دارد و اگر بخواهد این اغماض‌ها را کنار بگذارد و با رصد بیشتری صادرات نفت ایران را دنبال کند، محدودیت‌های بیشتری در این راه اجرا خواهد شد. لذا ادامه همین تحریم‌های یک‌جانبه برای آمریکا کافی است که بتواند به اهداف خودش در قبال جمهوری اسلامی ایران و کشاندنش به پشت میز مذاکره دست یابد. ضرورت‌ها و الزاماتی که برای نجات اقتصاد درقبال رفع تحریم‌ها وجود دارد، به‌عنوان یک امر بدیهی و روشن است و مواضع متناقضی که برخی از مقامات عالی ما در این خصوص اتخاذ می‌کنند، نشان می‌دهد که آنها به این الزامات به خوبی آگاه هستند اما متاسفانه آن اراده جدی دیده نمی‌شود و هنوز درخصوص مذاکره با غرب و آمریکا در تصوراتی هستند که با واقعیت جهان و منطقه منطبق نیست و این نکته‌ای است که باعث می‌شود پیش‌بینی آینده بسیار سخت و دشوار شود.