نجات ۴٢ میلیون نفر از مرگ فقط با ۲ درصد از ثروت یک نفر!

فقط ۲ درصد از ثروت یک نفر می‌تواند مشکل گرسنگی ۴۲ میلیون نفر را در جهان برطرف کند! این فرد کسی نیست جز ایلان ماسک، مدیر عامل شرکت خودروسازی تسلا که با داشتن حدود ۲۸۹ میلیارد دلار ثروت خالص یکی از ابر ثروتمندان امریکایی است. در برابر این به گفته مدیر برنامه جهانی غذا، فقط ۶ میلیارد دلار کافی است تا ۴۲ میلیون نفر از مردم جهان که در معرض گرسنگی شدید هستند از مرگ حتمی نجات یابند و این ۶ میلیارد دلار معادل ۲ درصد از ثروت فردی همچون ایلان ماسک است! از سوی دیگر در حالی ۴۲ میلیون نفر در دنیا از شدت گرسنگی در آستانه مرگ قرار دارند که یافته‌های تحقیقات صندوق حیات‌وحش جهان (WWF) و شرکت بریتانیایی تسکو نشان می‌دهد حدود ۵/۲ میلیارد تن مواد غذایی معادل حدود ۴۰ درصد تولید، در مزارع از بین می‌رود یا از سوی فروشندگان و مصرف‌کنندگان جهان دور ریخته می‌شود. در ایران هم دورریز مواد غذایی ۳۵ میلیون تن در سال، یعنی معادل ۵۰ تا ۶۰ درصد صادرات مواد نفتی است. در کشور ما شاید نتوان فردی را معرفی کرد که درصدی از ثروتش بتواند گرسنگان را سیر کند، اما همه آمار‌های اقتصادی مؤید آن است که طی سال‌های گذشته شکاف طبقاتی میان فقیر و غنی افزایشی محسوس داشته‌است. شاخص ضریب‌جینی و نسبت هزینه دهک دهم (ثروتمندترین) به دهک اول (فقیرترین) که از جمله شاخص‌های سنجش توزیع درآمد هستند، نشان می‌دهد ایران در ضریب جینی از ۸۷ کشور وضعیت بدتری دارد و نسبت هزینه دهک دهم به دهک اول در حالی در ایران نزدیک به ۱۴ برابر است که این شاخص در کشور‌های توسعه‌یافته حدود شش تا هفت برابر است.
مطابق گزارش آژانس‌های سازمان ملل متحد، سطح سوءتغذیه جهانی وضعیت بی‌سابقه‌ای پیدا کرده و دلیلش نیز عمدتاً شیوع بیماری کووید‌۱۹ بوده‌است. در این گزارش آمده‌است که تعداد افراد دارای سوء‌تغذیه در جهان (که به مدت پنج سال تقریباً بدون تغییر مانده بوده)، در سال گذشته حدود ۷۶۸ میلیون نفر افزایش پیدا کرده‌است؛ یعنی معادل ۱۰ درصد از جمعیت جهان و افزایش در حدود ۱۱۸ میلیون نفری در مقایسه با سال ۲۰۱۹. این رقم ۳۰ میلیون نفر بیشتر از سناریویی است که در آن همه‌گیری رخ نداده بود.
۴۲ میلیون نفر در جهان در شرایطی قرار دارند که اگر همین حالا کسی به دادشان نرسد، از بین می‌روند و از گرسنگی جان خواهند داد. نجات این افراد از مرگ حتمی هزینه چندان زیادی نمی‌خواهد؛ تنها ۲ درصد از ثروت ایلان ماسک، مالک شرکت تسلا می‌تواند مشکل گرسنگی جهان را حل کند. فقط ۲ درصد ثروت یک نفر
آن طور که دیوید بیزلی، رئیس برنامه جهانی غذا در سازمان ملل متحد گفته اگر افراد ابرثروتمندی مانند ایلان ماسک فقط بخش کوچکی از ثروت خود را بدهند، مشکل گرسنگی در جهان رفع خواهد شد.


بیزلی در مصاحبه‌ای با شبکه تلویزیونی سی‌ان‌ان با اشاره به ثروت افراد ابرثروتمندی همچون ایلان ماسک، مدیرعامل تسلا و جف بزوس، مؤسس شرکت آمازون، به بحران غذا و گرسنگی کودکان افغانستان اشاره کرده‌است.
به گفته بیزلی فقط ۶ میلیارد دلار کافی است تا ۴۲ میلیون نفری را نجات بدهیم که اگر اکنون به دادشان نرسیم، جان خواهند باخت. خیلی پیچیده نیست.
طبق گزارش بلومبرگ، ثروت خالص ایلان ماسک حدود ۲۸۹ میلیارد دلار است و این بدان معناست که بیزلی خواستار اختصاص فقط ۲ درصد از این ثروت هنگفت برای رفع بحران گرسنگی در جهان است. از زمان همه‌گیری کرونا، ثروت میلیاردر‌های امریکایی تقریباً دو برابر شده‌است؛ به طوری که در ماه اکتبر مجموع دارایی ابرثروتمندان امریکا به ۵ هزار و ۴۰۰ میلیارد دلار رسیده است.
بیزلی معتقد است: «طوفان کامل» از چندین بحران، مانند تغییرات آب و هوایی و همه‌گیری کووید ۱۹، بسیاری از کشور‌ها را در آستانه قحطی قرار داده‌است.
بر اساس گزارشی که برنامه جهانی غذا منتشر کرده‌است، نیمی از جمعیت افغانستان- یعنی ۲۲ میلیون نفر- با بحران شدید گرسنگی روبه‌رو هستند. بیش از ۳ میلیون کودک زیر پنج سال افغان هم در معرض گرسنگی شدید قرار دارند.
در این گزارش آمده‌است: بیکاری شدید و بحران نقدینگی به این معنی است که افغانستان در آستانه بحران انسانی قرار دارد و بیش از ۳ میلیون کودک زیر پنج سال افغان در معرض خطر هستند، اما افراد گرسنه در معرض مرگ تنها در کشور همسایه ما افغانستان حضور ندارند. رئیس برنامه جهانی غذا کشور‌های زیادی را با شرایط بحرانی بر می‌شمرد و می‌گوید: «برای مثال، امریکا و منطقه امریکای مرکزی، کریدور خشک گواتمالا، هندوراس، السالوادور و نیکاراگوئه را در نظر بگیرید. فقط در این مناطق، ما به افراد زیادی غذا می‌دهیم و آب و هوای در حال تغییر با وزش طوفان و سیل، ویرانگر است. من نمی‌دانم آن‌ها غذا را از کجا تهیه می‌کنند. سوخت ما تمام شده است و پول نقد نداریم که حقوق و دستمزد کارکنان‌مان را بپردازیم.» تعمیق شکاف طبقاتی در کشور
شکاف‌های طبقاتی و توزیع نا‌عادلانه ثروت چالش بسیاری از کشور‌های جهان است و کشور ما هم از این آسیب در امان نبوده‌است. در ایران شاید نتوان افرادی همچون ایلان ماسک با ثروتی افسانه‌ای را به مردم معرفی کرد، اما شکاف‌های طبقاتی روز به روز بیشتر شده‌است. در یک جامعه متعادل شمار ثروتمندان و فقیران در کشور کم است؛ چراکه وجود گروه‌های بسیار پردرآمد یا بسیار کم درآمد نشان‌دهنده توزیع نامناسب درآمد در آن منطقه است.
طبق گزارشات منتشر شده خط فقر در سال ۹۹ در تهران برای یک خانواده چهار نفره ۱۰ میلیون تومان تخمین زده می‌شود. بر این اساس در حالی که سال ۱۳۹۰، حدود ۸/۱۷ درصد از مردم زیر خط فقر مطلق زندگی می‌کردند این آمار در سال ۱۳۹۷ حدود ۳/۲۴ درصد رسیده و در سال ۱۳۹۸ حدود ۴/۳۵ درصد از کل جمعیت ایران زیر خط فقر مطلق زندگی می‌کرده‌اند. اخیراً نیز مرکز آمار ایران گزارشی از وضعیت ضریب جینی منتشر کرد که نشان داد این شاخص در سال گذشته افزایش یافته‌است. ضریب جینی عددی بین صفر و یک دارد و هر قدر به سمت یک حرکت کند، بیانگر افزایش نابرابری در توزیع ثروت است، اما بررسی جزئیات آمار اخیر در مورد وضعیت ضریب جینی حاکی از آن است که در سال گذشته به ۴۰۰۶/۰ رسیده در حالی که در سال ۱۳۹۸ این شاخص ۳۹۹۲/۰ بوده‌است که نشان از افزایش فاصله طبقاتی دارد.
در مناطق شهری نیز ضریب جینی از ۳۸۲۸/۰ به ۳۸۳۵/۰ و در مناطق روستایی از ۳۵۳۹/۰ به ۳۵۹۰/۰ افزایش یافته‌است. بررسی روند نابرابری در توزیع ثروت
بررسی جریان تغییرات ضریب‌جینی خانوار‌های کشور در حدود ۲۰ سال گذشته نشان می‌دهد ضریب جینی از سال ۱۳۸۰ که ۴۳۰۴/۰ بوده به ۴۳۵۶/۰ در سال ۱۳۸۵ افزایش یافته ولی آنچه برای سال ۱۳۹۰ گزارش شده بیانگر کاهش آن به ۳۷۰۰/۰ است که نشان می‌دهد در این سال کمی از فاصله طبقاتی کمتر و توزیع ثروت نسبت به قبل برابرتر شده‌است.
اما در ادامه، پنج سال بعد یعنی سال ۱۳۹۵ ضریب جینی به ۳۹۰۰/۰ رسیده که بار دیگر نشان‌دهنده افزایش نابرابری است. در سال ۱۳۹۶ ضریب جینی به روند افزایشی ادامه داده به ۳۹۸۱/۰ و در سال ۱۳۹۷ به ۴۰۹۳/۰ می‌رسد.
در سال ۱۳۹۸ مجدداً ضریب جینی کمتر شده و به ۳۹۹۲/۰ کاهش می‌یابد، ولی سال گذشته افزایش ضریب جینی مشهود و ۴۰۰۶/۰ گزارش شده‌است. فاصله ۱۴ برابری هزینه‌های زندگی ثروتمندان و فقرا در ایران
در کنار ضریب‌جینی، یکی دیگر از شاخص‌های سنجش توزیع درآمد، نسبت هزینه دهک دهم (ثروتمندترین) به دهک اول (فقیرترین) است. هر چه میزان این نسبت بالا باشد نشان‌دهنده نابرابری بیشتر و هر چه مقدار آن کمتر باشد، نشان از نابرابری کمتر دارد. بررسی این شاخص نیز نشان می‌دهد میانگین هزینه دهک دهم به اول در ایران طی ۱۵ سال اخیر از ۱۶ و ۱۷ برابر تا سال ۱۳۸۹ و تا قبل از اجرای هدفمندی یارانه‌ها و اعطای یارانه نقدی به ۷/۱۴ برابر رسیده بوده‌است که این میزان با اجرای سیاست مذکور طی سال‌های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۲ تا عدد ۶/۱۰ برابر نیز تقلیل پیدا کرد، اما نابرابری‌ها باز هم طی سال‌های اخیر افزایش یافته و در سال‌های ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ نسبت میانگین هزینه دهک دهم به اول در ایران حدود ۱۴ برابر بوده‌است.
بررسی گزارش مرکز آمار، درباره نسبت هزینه‌ای پردرآمدترین و کم درآمدترین بخش جمعیتی در سال ۱۳۹۸ تا ۱۳۹۹ حاکی از آن است که نسبت هزینه ۱۰ درصد پردرآمدترین به ۱۰ درصد کم درآمدترین جمعیت ایران از ۶۹/۱۳ به ۹۶/۱۳ افزایش یافته‌است.
شاخص ضریب جینی و نسبت هزینه دهک دهم (ثروتمندترین) به دهک اول (فقیرترین) که از جمله شاخص‌های سنجش توزیع درآمد هستند، نشان می‌دهد ایران در ضریب جینی از ۸۷ کشور وضعیت بدتری دارد و نسبت هزینه دهک دهم (ثروتمندترین) به دهک اول (فقیرترین) در ایران نزدیک به ۱۴ برابر است، اما این شاخص در کشور‌های توسعه‌یافته حدود شش تا هفت برابر است.
طبق بررسی‌ها این شاخص در دانمارک حدود ۳/۵ برابر، در نروژ حدود ۱/۶ برابر، در سوئد حدود ۵/۶ برابر، در هلند حدود ۷/۶ برابر، در فرانسه حدود ۹/۶ برابر و در آلمان نیز این میزان ۸/۶ برابر است. به عبارت دیگر، اگر میزان هزینه را تابعی از درآمد بدانیم، فاصله درآمدی و هزینه‌ای خانوار‌های غنی در ایران دو برابر میانگین این شاخص در کشور‌های اروپایی است. همچنین نسبت هزینه ۲۰ درصد پردرآمدترین به ۲۰ درصد کم‌درآمدترین نیز از ۹۷/۷ به ۱۳/۸ رسیده‌است.
در مقایسه‌ای دیگر نسبت هزینه ۴۰ درصد پردرآمدترین به ۴۰ درصد کم‌درآمدترین نیز از ۲۵/۴ به ۳۲/۴ افزایش دارد.
جزئیات شاخص ضریب جینی و نسبت‌های درآمدی جمعیت در حالی نشان از ضعیف‌تر شدن قشر کم‌درآمد و حرکت ثروت به سمت پردرآمد‌ها دارد که در یکی، دو سال اخیر روند تورم نیز رو به افزایش رفته و اکنون نرخ تورم در بالاترین حد خود در حداقل هشت سال گذشته در نرخ بیش از ۴۵ درصد قرار دارد؛ موضوعی که رئیس سازمان برنامه و بودجه نیز به آن اشاره داشت و عوامل رشد این تورم را بودجه دولت عنوان کرده‌بود. ثروتمندتر شدن ثروتمندان و فقیرتر شدن فقرا.
اما شاخص سهم ثروتمندان به فقیران نیز قابل بررسی است که در آن سهم درآمدی هر یک از گروه‌های جامعه مورد محاسبه قرار می‌گیرد. سهم ۱۰ درصد ثروتمندترین افراد به ۱۰ درصد فقیرترین در فاصله سال‌های ۱۳۹۰تا ۱۳۹۹ حاکی از آن است که این شاخص از ۰۹/۱۱ در ابتدای دوره به ۹۶/۱۳ در پایان دوره افزایش یافته‌است. این شاخص در سال ۱۳۹۷ به اوج خود رسیده و ۴۵/۱۴ گزارش شده‌بود که بعد از آن در سال ۱۳۹۸ به ۶۹/۱۳ کاهش داشته ولی بار دیگر در سال گذشته افزایشی می‌شود. همچنین سهم ۲۰ درصد ثروتمندترین به ۲۰ درصد فقیرترین از ۷۸/۶ در سال ۱۳۹۰ به ۱۳/۸ در سال ۱۳۹۹ افزایش دارد، این شاخص نیز در سال ۱۳۹۷ در بالاترین حد ثبت شده که ۳۶/۸ بوده‌است.
اما بررسی شاخص ثروتمندان به فقیران در درصد بالاتر نشان می‌دهد که سهم ۴۰ درصد ثروتمندترین به ۴۰ درصد فقیرترین نیز از ۸۰/۳ در ابتدای دوره به ۳۲/۴ در سال ۱۳۹۹ افزایش دارد که در مورد این شاخص هم سال ۱۳۹۸ بالاترین میزان یعنی ۴۱/۴ درصد بوده‌است. سند تصویری شکاف طبقاتی!
به گفته علیرضا زالی، رئیس دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) بار‌ها اعلام کرده‌است هر شهروند ایرانی، بالغ بر ۱۳۴ کیلوکالری در روز، محصولات غذایی را هدر می‌دهد. اگر فرض کنیم از ۹۰ میلیارد متر مکعب مصرف سالانه آب، ۸۰ میلیارد متر مکعب سهم صنعت کشاورزی است، میزان اهمیت این هدررفت را درک می‌کنیم. این آمار با کیفیت مواد غذایی ارتباطی مستقیم دارد.
زالی، دورریز مواد غذایی در ایران را هفت برابر فرانسه اعلام کرده و گفته‌است: «دورریز مواد غذایی در مجموع ۲۷ کشور اروپایی، ۹۰ میلیون تن در سال گزارش شده که این آمار در کشور ما ۳۵ میلیون تن در سال، یعنی معادل ۵۰ تا ۶۰ درصد صادرات مواد نفتی است.»
شاید نمای بهتری از این دور ریز را بتوان در رستوران‌های سلف سرویس و درجه یک شهر‌های بزرگ و پایتخت به روشنی مشاهده کرد؛ رستوران‌هایی که به طور یقین مشتری‌هایشان از دهک‌های پایین جامعه نیستند و اصلاً دهک‌های پایین درآمدی برای غذا خوردن در رستوران و تفریح کردن ندارند و همین دور ریز غذا تنها یکی از نماد‌های نابرابری، شکاف طبقاتی و توزیع نابرابر ثروت‌هاست!