اخبار ویژه

  نیویورک‌تایمز: آمریکا دیگر قادر به درگیری با ایران نیست
«خروج آمریکا از افغانستان موجب تغییر شرایط در منطقه شد. اکنون عربستان سعودی و امارات می‌دانند که با خروج برادر بزرگ‌تر، دیگر قادر به خصومت سابق با ایران قدرتمند نخواهند بود.»
این ارزیابی را روزنامه نیویورک‌تایمز درباره ناکامی و خروج اشغالگران آمریکایی از افغانستان یادآور شده و نوشته است:
حضور آمریکا در افغانستان، البته وضعیت منطقه را تثبیت کرد، اما اتفاقات بد زیادی نیز به همراه داشت. بسیاری از متحدان سنتی آمریکا عادت به فراتر رفتن از موازین مجاز پیدا کردند، منظور مداخله عربستان سعودی و امارات در یمن و تحریم قطر توسط آنها، دسیسه‌های ترکیه در لیبی (و علیه کردها در سوریه و عراق)، امتناع دولت قبلی افغانستان از مذاکره با طالبان و توسعه شهرک‌های اسرائیل در کرانه باختری است.


آمریکا از داوری در خاورمیانه خسته شده است و عقب‌نشینی باراک اوباما از منطقه و عدم تمایل دونالد ترامپ به انتقام گرفتن از ایران به دلیل حمله پهپادها به تاسیسات نفتی کلیدی عربستان سعودی در سال 2019 صحت این ادعا را به ثبوت می‌رساند. بایدن فقط نظم جدید را قانونی کرد.
امارات و سعودی می دانند که با خروج برادر بزرگ‌شان یعنی ایالات متحده، دیگر قادر به خصومت با ایران قدرتمند نخواهند بود. اکنون عربستان در حال احیای روابط با ایران و قطر و کاهش مشارکت خود در یمن است. امارات از درگیری‌ها در لیبی و یمن دست کشیده و روابط خود را با ایران، قطر و سوریه برقرار کرده است. عراق به عنوان میانجی بین ایران و عربستان سعودی عمل کرد. ملک عبدالله پادشاه اردن برای اولین‌بار در ده سال اخیر با بشار اسد، رئیس جمهور سوریه که مورد حمایت ایران است، تماس گرفت. کاخ اردن اعلام کرد که آنها در مورد روابط «کشورهای برادر» صحبت کردند. گزارش تارنمای آمریکایی از رشد چشمگیر صادرات نفت ایران
یک تارنمای آمریکایی از افزایش چشمگیر صادرات نفت ایران و بی‌اعتنایی بیشتر کشورها به تحریم‌های خبر داد.
«واشنگتن فری بیکن» در گزارشی نوشت همزمان با تلاش‌های دولت بایدن برای احیای برجام، فروش نفت ایران در ماه‌های اخیر افزایش یافته است.
در همین حال دولت بایدن، چشمش را به روی افزایش چشمگیر معاملات نفتی ایران بسته است. چین طی سه ماه گذشته به طور متوسط روزانه نزدیک به ۸۰۰ هزار بشکه نفت از ایران وارد کرده؛ تقریباً دو برابر مقداری که در مدت مشابه سال گذشته از ایران خریداری می‌کرد.
این افزایش در بحبوحه تلاش چین و ایران برای تقویت روابط دیپلماتیک و وادار کردن دولت بایدن به لغو تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی ایران صورت می‌گیرد.
ایران همچنین مشغول ساخت ناوگانی از کشتی‌های نامرئی بوده که نفت را به چین، سوریه، ونزوئلا، روسیه و سایر کشورها منتقل می‌کنند. این کشتی‌ها با خاموش کردن فرستنده‌های خود تحریم‌ها را دور می‌زنند.
کارشناسان می‌گویند ایران به این ترتیب یک فرصت مالی جدید پدید آورده است.
کلیر جانگمن رئیس‌گروه «اتحاد در مقابل ایران هسته‌ای» گفت:افزایش صادرات نفت ایران به چین به عدم اجرای تحریم‌ها مربوط می‌شود. یک مقام وزارت امور خارجه آمریکا هم گفت که چین همچنان «یک شریک تجاری مهم برای ایران» است.
گزارش تارنمای آمریکایی که مستند به واقعیات است، بار دیگر فضاسازی‌های دروغین خبرگزاری انگلیسی رویتر در ادعای کاهش صادرات نفت ایران را نشان می‌دهد.
وزیر نفت هم در گزارش دیروز خود به دولت، از افزایش صادرات نفت و فرآورده‌های پتروشیمی خبر داد. اعتراف به افزایش 730 درصدی تورم در دولت روحانی
خبرگزاری وابسته به چند مقام دولت سابق تصریح کرد: تورم رسمی
در 8 سال دولت روحانی، 730 درصد افزایش یافته است.
خبرآنلاین با اشاره تلویحی بر چرایی عملکرد دولت سابق، به نقل از یک کارشناس بازار سرمایه نوشت: کشور در 8 سال گذشته به طور رسمی
730 درصد تورم داشته و نقدینگی‌اش در این مدت از 4 هزار هزار میلیارد تومان عبور کرده و در حال حاضر 50 درصد تورم است. بعد از 7 سال پیاپی که تورم‌اش میانگین 100 درصد بوده، دچار ابرتورم است و در نتیجه این ابرتورم است که وزارت رفاه می‌گوید: دو میلیون خانوار زیر خط فقر هستند؛ یعنی 30 میلیون نفر این ساختار تورمی، منجر به شکل‌گیری نابهنجاری‌هایی در کشور می‌شود.
سرمایه اجتماعی دولت از میان می‌رود و در نتیجه این نابهنجاری‌ها است که در مقطع فعلی بازار سرمایه آسیب دیده است؛ و دوباره منجر به اختلاف طبقاتی، رشد فقر، گسترش دهک‌های فقیر و نابسامانی خواهد شد اما در مقطع فعلی بیشترین آسیب را از این نابهنجاری‌ها بازار سرمایه و قشر سهامداران دیده‌اند.
کسری بودجه فعلی کشور ۴۶۴ هزار میلیارد تومان است سال آینده حداقل کسری بودجه به هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان می‌رسد.
در حال حاضر در ساختار بودجه‌ای قریب به ۳۰ الی ۴۰ درصد کسری وجود دارد و دولت راهی برای تامین کسری بودجه ندارد و این کسری بودجه به آنها از دولت قبل به ارث رسیده است و این حجم از کسری بودجه برای اقتصاد کشور یک فاجعه است.
فلاح در ادامه گفت: اگر دولت همین روند را بدون اصلاح ساختار بودجه در پیش گیرد به دلیل ناترازی‌هایی که در بودجه ما از قبل وجود داشته است در دو سال آینده بیش از ۵۰ درصد بودجه کسری خواهیم داشت. آمریکا نه تعهدی دارد نه تضمین می‌دهد(!)
مدیر کل سابق خاورمیانه در وزارت خارجه و از طرفداران سینه‌چاک برجام گفت: حتی با توافق مجدد، هیچ ضمانتی برای عدم خروج کشورها وجود ندارد.
قاسم محبعلی از فعالان طیف اصلاح‌طلب به روزنامه آرمان گفت: جو بایدن چه در دوره مبارزات انتخاباتی و چه پس از آن بازگشت به برجام را مقدمه‌ای برای مذاکره و حل و فصل سایر مسائل مورد اختلاف قلمداد کرد. بله می‌شود که دو طرف توافق کنند که یک جا به توافق بازگردند یا اینکه گام به گام توافق کنند. البته همین مسئله نیز از دید آمریکایی‌ها نیاز به توافق دارد نه اینگونه که وزیر خارجه کشورمان گفته رئیس‌جمهور آمریکا یک فرمان صادر کند. لذا به نظر نمی‌رسد چنین چیزی عملی باشد. آمریکایی‌ها حتی در جریان برجام نیز تحریم‌هایی را علیه ایران اعمال کردند و ادعای آنها این است که تحریم‌هایی که متعهد به برداشتن آن بودند تحریم‌های مرتبط با برنامه هسته‌ای ایران بود که در برجام توافق شده ولی تحریم‌های دیگر آمریکا که شامل برنامه قدرت دفاعی، تروریسم، حقوق بشر و سیاست خاورمیانه‌ای ایران در ارتباط با سوریه، لبنان، عراق و یمن است متفاوت از آن توافق است. در برجام 2015 چنین توافقی نبود که سایر تحریم‌ها برداشته شود. تحریم‌های نظامی که قرار بود 5 سال پس از اجرای برجام و تحریم‌های موشکی نیز پس از پایان برجام لغو شود. لذا بر سر این موضوع بین طرفین توافق وجود ندارد که این تحریم‌ها که آمریکایی‌ها اعمال می‌کنند مرتبط با برجام است یا تحریم‌های جداگانه خارج از برجام است. این هم جزء همان مسائلی است که باید در پای میز مذاکره در خصوص آن بحث و تصمیم‌گیری و مشخص شود که تفاهمی بر روی آن وجود دارد یا خیر.
وی می‌افزاید: به هر حال وقتی در سطح بین‌الملل اختلاف به وجود می‌آید جدا از اینکه حق با چه کسی است اختلاف باید از طریق مذاکره حل و فصل شود و دادگاه یا قاضی وجود ندارد که مشخص کند چه کسی درست می‌گوید یا چه کسی اشتباه می‌کند. لذا راه حل کم هزینه‌ این مسئله از طریق دیپلماسی است.
«محبعلی» در پاسخ این سؤال که 3 سال پس از انعقاد برجام بدون هیچ ضمانت اجرایی آمریکا از توافق خارج شد و طرفین نیز نتوانستند به لحاظ قانونی آمریکا را به جهت خروج مجازات کنند؛ حال این نگرانی وجود دارد که چه تضمینی خواهد بود که دوباره توافق ایجاد شود اما دولت بعدی آمریکا از آن خارج نشود و در حقیقت چه ضمانت اجرایی در برجام موجود است؟، گفت: در این خصوص باید به دو مسئله توجه کنیم؛ نخست اینکه برجام یک قرارداد یا موافقتنامه نبود بلکه برجام اجرایی بر این پایه بود که از نگاه شورای امنیت برنامه هسته‌ای ایران طی هشت سال به یک برنامه صلح‌آمیز تبدیل شود. لذا اینکه برجام را یک توافق الزام‌آور برای آمریکایی‌ها، اروپایی‌ها و حتی روس‌ها و چینی‌ها محاسبه کنیم اساساً چنین چیزی در برجام دیده نشده بود. بلکه طرف متعهد به لحاظ قطعنامه‌های شورای امنیت ایران بود.
وی ادامه داد: بنابراین اینکه اطمینان داشته باشیم چه این دولت یا دولت بعدی آمریکا یا حتی اروپایی‌ها و چین و روسیه از برجام خارج شوند چنین اطمینانی هیچ گاه وجود ندارد و برجام اساساً یک برنامه داوطلبانه طرفینی است. اما در عین حال باید توجه داشت که برای هیچ قرارداد بین‌المللی نیز ضمانت قطعی وجود ندارد و همه قراردادهای بین‌المللی براساس آنچه پایداری شرایط خوانده می‌شود پیش می‌روند و اگر شرایط تغییر کند ممکن است که آن توافق نیز بشکند و با چالش روبه‌رو گردد. مگر اینکه در توافقات اشاره شود که اگر یک طرف توافق را بشکند یک داوری وجود داشته باشد که نسبت به آن نظر دهد. هر چند که در برجام چنین چیزی وجود نداشت که داوری ثالثی وجود داشته باشد و در ارتباط با آن تصمیم بگیرد. لذا اگر این مسئله درست دیده نشود ممکن است در تحلیل قضیه اشتباهاتی به وجود بیاید. لذا اساساً ایران نمی‌توانست پیشنهاد توافق دوجانبه با طرفین برجام جهت الزام‌آور بودن توافق دهد چون سایر طرف‌ها نیازی به این مسئله نداشتند و براساس قطعنامه شورای امنیت مسئله‌ای وجود نداشت که طرف‌های مقابل هم متعهد شوند. لذا ایران به شورای امنیت متعهد بود نه به اعضای برجام و آنها نیز از جانب شورای امنیت با ایران صحبت می‌کردند نه از جانب کشور خودشان. در نتیجه چنین امکانی برای هیچکس از جمله آقای ظریف و حتی تیم حاضر نیز وجود ندارد که چنین چیزی را درخواست کند. متأسفانه تیم جدید به دلیل عدم آشنایی و سابقه دیپلماسی و عدم آشنایی با مسائل بین‌الملل و خلع سلاح صحبت‌هایی می‌کنند که چندان با واقعیت‌ها منطبق نبوده، گمراه کننده و برخلاف منافع ملی است و باعث تحمیل هزینه‌های بیشتر به ایران می‌شود.
اظهارات این دیپلمات سابق وابسته به طیف اصلاح‌طلب - فارغ از برخی اشتباهات و مغالطات وی- از ارتکاب یک افتضاح کامل در تیم روحانی و ظریف حکایت می‌کند.
او البته توضیح نداده که اگر برجام فاقد هر نوع ضمانتی بود، چرا تیم روحانی و ظریف پذیرفتند همه تعهدات طرف ایرانی را نقداً ظرف 2 ماه، با واگذاری یا اوراق و بتن‌ریزی و تعطیلی 95 درصد برنامه هسته‌ای انجام دهند؛ به جای آن که تعهدات را متقابل، متوازن و تدریجی و پایاپای انجام دهند؟
ثانیاً تیم روحانی و ظریف بارها از برجام به عنوان «توافق برد- برد» و «فتح‌الفتوح قرن» یاد کردند و این که «امضای کری تضمین است» و «آمریکا نمی‌تواند توافق را زیرپا بگذارد»؛ نه این که بگویند قرار است طرف آمریکایی و شرکایش قاضی باشد و طرف ایرانی، متهم محکمه آنها که باج بخواهند اما به تعهدات خود- از جمله لغو تحریم‌ها- عمل نکنند. ضمناً انکار تعهدات اقتصادی آمریکا- لغو تحریم‌ها- هم از آن شیرین‌کاری‌های مدعیان اصلاحات است. قبل از توافق، مدعی لغو همه تحریم‌ها شدند و پس از عهدشکنی آمریکا، تعهدات آمریکا را انکار کردند تا شرمنده خباثت آمریکا نشوند؛ انگار که قرار بوده صرفاً بیگاری به آمریکا بدهند!
افتضاح دیگر این است که جناب دیپلمات نابغه ادعا می‌کند معلوم نیست قرار بوده کدام تحریم‌ها لغو شود و حال آن که اولاً تعهد روحانی با مردم و نظام، لغو همه تحریم‌های مالی و بانکی بود و ثانیاً درباره اختلافی بودن موضوع، تردیدی وجود ندارد که آمریکا در پسابرجام 700 تحریم را به 1500 تحریم رسانده و انتفاع ایران را به حداقل رسانده است و این اتفاق هم در اثر اعلام خروج رسمی آمریکا اتفاق افتاده؛ بنابراین مضحک است که آقای محبعلی ادعا کند مسئله، اختلافی است و باید مذاکره کرد تا اختلاف حل شود!
در حالی که 6 دور مذاکرات وین در دولت سابق در اثر زیاده‌خواهی دولت بایدن به بن‌بست خورده، آقای محبعلی توضیح نمی‌دهد دوباره مذاکره کنیم اما توقع تضمین نداشته باشیم،‌دقیقاٍ یعنی چه؟ یعنی ایشان فقط نگران طرف آمریکایی است که از کاهش تعهدات ایران به دست و پا افتاده است؟! اندیشکده آمریکایی: نفوذ ایران در عراق از بین رفتنی نیست
یک اندیشکده آمریکایی تأکید کرد مقتدی صدر شاید از لحاظ تاکتیکی با ایران زاویه داشته باشد اما وارد یک مسیر خصمانه با ایرانی‌ها نخواهد شد. حزب دموکرات کردستان یا الحبوسی هم این کار را نخواهند کرد. از این رو، ایران سرانجام باز هم رد پایی قدرتمند در عراق خواهد داشت.
موسسه صلح آمریکا در تحلیلی نوشت: پلتفرم سیاسی صدر از مجموعه‌ای گسترده از شخصیت‌های قومی ‌و سیاسی تشکیل شده است. هرچند فهرست انتخاباتی صدر اکثر کرسی‌های مجلس عراق را به خود اختصاص داده ‌اما این تضمین نمی‌کند که او خواهد توانست بزرگ‌ترین ائتلاف را در مجلس تشکیل دهد تا تعیین‌کننده نخست‌وزیر باشد.
انتصاب نخست‌وزیر در عراق بیشتر از انتخابات، به اجماع درون‌شیعی‌ای بستگی دارد که اغلب توسط ایرانی‌ها تسهیل می‌شود. انتخابات سال ۲۰۲۱ هم از این قاعده مستثنی نیست.
فتح، المالکی، خمیس الخنجر، رهبر ائتلاف عزم- که همگی از وابستگان به ایران به شمار می‌روند- هنوز بلوک چشمگیری در اختیار دارند که باعث می‌شود آنها عاملی اساسی در تصمیم‌سازی‌ باشند. در عراق اغلب تصمیم‌گیری‌ها از طریق اجماع انجام می‌شود.
مقتدی صدر شاید از لحاظ تاکتیکی با ایران زاویه داشته باشد اما وارد یک مسیر خصمانه با ایرانی‌ها نخواهد شد.
به‌ علاوه ایرانی‌ها از الحشد‌الشعبی برای یافتن زمینه‌های مشترک با احزاب شیعه استفاده خواهند کرد، احزابی که همگی به‌عنوان «پیروز انتخابات» معرفی خواهند شد.
هنوز نمی‌توان گفت که نتایج این انتخابات چه تأثیری بر روابط آمریکا و عراق خواهد گذاشت. آنچه روشن است اینکه ایرانی‌ها همچنان از عراق برای اعمال فشار علیه دولت بایدن بهره خواهند گرفت، دست‌کم تا زمانی که گفت‌وگوهای وین به لغو تحریم‌ها نینجامیده باشد. ایرانی‌ها برای حفظ چالش‌های آمریکا در عراق در سقفی معین تلاش خواهند کرد.