راهی میانبر برای رسیدن به نتیجه

جاوید قربان‌اوغلو تحلیلگر مسائل بین‌الملل ازتصمیم ایران مبنی بر بازگشت به مذاکرات باید ابراز خرسندی کرد. هرچند تعیین تاریخ هشتم آذرماه برای ازسرگیری مذاکرات مشخص شده ولی شاید اگر زودتر می‌شد، بهتر بود . هرچند علت انتخاب این تاریخ نامعلوم است اما آمریکایی‌ها هم از این موضوع استقبال کرده‌اند که نشان می‌دهد به نقطه‌ای رسیدیم که باید مذاکرات را شروع کرد. موضوع دیگر اختلافات در مورد ازسرگیری مذاکرات این است که از کدام نقطه باشد؟ آن‌طور که از روایت آمریکایی‌ها وکشورهای اروپایی برداشت و حتی احتمالا چین و روسیه هم از این موضوع حمایت می‌کنند، شروع مذاکرات از همان شش دوری که در وین برگزار شد و به نقطه‌ای رسید که از آن اطلاعی در دست نیست، باشد. هرچند تابه‌حال اخبار مستند و قابل استنادی از اینکه مذاکرات به کجا رسید از طرف ایران و غربی‌ها بیان نشده ولی آنچه می‌دانیم غربی‌ها و آمریکایی‌ها اصرار دارند که از آن نقطه شرع شود. اما ایران آن‌طور که استنباط می‌شود خواهان ازسرگیری مذاکرت از جایی که ترامپ از برجام خارج شده بود، است. موضوعی ابهام‌انگیز و شاید بهتر باشد که ابهام‌زدایی از اینجا صورت بگیرد که ایران دقیقا موضع خودش را مشخص کند که منظورش از کجاست؟ البته با توضیحاتی که اخیرا سخنگوی وزارت خارجه کشورمان داد تا حدودی رفع ابهام شد منتها مواضعی که اعلام شد،به عبارتی سهل و ممتنع هست؛ یعنی لغو همه تحریم‌ها. در این‌صورت آیا لغو همه تحریم‌های برجامی مدنظر است یا لغو همه تحریم‌هایی که در دوره ترامپ گذاشته شده که شاید ارتباطی به برجام 2015 ندارد. یا شرط دیگر از جمله اینکه آمریکا اذعان به اشتباه کند که به نظر می‌رسد این امر اتفاق نخواهد افتاد. چون بایدن به دلیل کاری که ترامپ کرده عذرخواهی نخواهد کرد و وقتی قصد بازگشت به برجام را دارد به معنای تائید آن اشتباه است وگرنه می‌توانست این موضوع را بیان نکند. بنابراین با رویکردی که جلو آمده، خودبخود خواسته ایران را در خود نهفته و مستتر دارد. شرط دیگرایران هم ارائه تضمین از سوی آمریکاست که کرارا گفته شده و اتفاق نخواهد افتاد. موضوعی روشن که نه بایدن و نه شخص دیگری نمی‌تواند چنین تضمینی دهد. زیرا یک اشکال قانونی در آمریکا وجود دارد که مسئولان ما از آن آگاه هستند. یعنی فقط در زمانی این اتفاق می‌تواند بیفتد که تبدیل به یک معاهده شود که در شرایط کنونی مجلس سنا و کنگره امکان‌پذیر نیست، چراکه 60 سناتورباید تائید کنند یا نزیک به دو سوم کنگره به آن رای دهند. نسبت افراد سنا درحال حاضر 50-50 است و فقط به‌خاطر یک رای که طبق قانون خانم کامالا هریس دارد، وزنه به نفع دموکرات‌هاست مضافا اینکه اوضاع در کنگره که مجلس نمایندگان است، بهتر نیست و در میان دموکرات‌ها هم مخالف برجام وجود دارد. بنابراین آقای بایدن هم اگر بخواهد از موضع رئیس‌جمهور تضمین دهد، نهایتا همین مدت باقیمانده از دوران ریاست‌‍جمهوری است. لذا این مسئله هم تقریبا غیرقابل اجراست و اتفاق نخواهد افتاد. اما آیا منظور ایران از طرح این موضوعات بالا بردن قدرت چانه‌زنی است؟ که در مورد این مسئله تا حدودی تردید وجود دارد. چون موضع اروپایی‌ها را هم نسبت به ما یک مقدار سخت‌تر می‌کند و  حتی ممکن است موضع چین و روسیه را هم سخت‌تر کند. این درحالی است که می‌توانیم از یک موضع کاملا قانونی اصرار کنیم که باید بازگشت به برجام 2015 باشد یعنی به همان‌جایی که ترامپ از برجام خارج شد، برگردیم. این یک موضع حقوقی، قانونی و قابل دفاع است و کسی نمی‌تواند با آن مخالفت کند. شرط و شروط گذاشتن نه امکان اجرا دارد ونه اینکه کمکی به تقویت موضع ما و یا بالا بردن قدرت چانه‌زنی ما می‌کند. نکته آخری هم که کرارا گفته‌ام اینکه قرار است آمریکایی‌ها تحریم‌ها را لغو کنند و درحقیقت ما با آمریکا به تفاهم برسیم چون رسیدن تفاهم با دیگران مشکلی راحل نخواهد کرد. لذا ایران یک مقدار مواضع خود که هرگونه مذاکره با آمریکا را نفی می‌کند وهنوزهم می‌خواهد با 1+4 مذاکره کند را تغییر دهد. این چه استدلالی است که حرفی را در زرورق بپیچیم و به 1+4 بدهیم تا تحویل آمریکایی‌ها دهند؟ درحالی که می‌توانیم در کنار 1+5 رودررو با آمریکایی‌ها مذاکره کنیم. اگر مستقیم با آمریکایی‌ها همانند دور قبلی مذاکرات برجام مذاکره کنیم، دیگران دنبال ما و آمریکایی‌ها می‌دوند تا درحقیقت تفاهم را تائید کنند. راهی که میانبر است تا زودتر به نتیجه برسیم.