پرستاران راما نمي‌بينيم؛ كشورها ی‌ديگر، جذب مي‌كنند

آرمان ملی- منیره چگینی: دو سال از شیوع کرونا گذشت و تنها دلخوشی قشری که تمام تلاش خود را در شرایطــی که واکسن کرونا موجود نبود و این بیماری درمانی در پنج پیک پشت سرهم نداشت، نامگذاری یک روز به‌نام «روز پرستار» حداقل کاری بود که حرف‌های پر از درد و محرومیت آنها شنیده شود. در شرایطی که مردم به واسطه شیوع کرونا جان و مال‌شان تهدید می‌‌شد، پرستاران نماد سربازان خط مقدم در جبهه مقابله با کرونا لقب گرفتند و آنها که جمعیتی بالغ بر 30 هزار نفر در کشور هستند با بیش از 150‌شهید و کار شبانه‌روزی نگذاشتند که کرونا بیش از 103 هزار کشته از جمعیت ایران را راهی قطعه بحران آرامستان‌ها کنند. موضوعی که به‌باور کارشناسان اگر جانفشانی آنها در این مدت نبود آمارهای رسمی و غیررسمی فوت بیماران مبتلا به کرونا چندین برابر می‌شد. ولی در میان کف و دست مردم برای این قشر، مسئولان وزارت بهداشت کاری بیش از تشویق برایشان نکردند. این موضوع را می‌توان در افزایش 70 درصدی مهاجرت‌شان به کشورهای دیگر مشاهده کرد که طبق آمار وزارت بهداشت 1250 پرستار و طبق شواهد 2500 پرستار عطای حمایت‌های حداقلی، قرارداد 89 روزه و کار سخت و طاقت فرسا را به لقایش بخشیدند و برای همیشه ایران را ترک کردند.   از قانون تعرفه‌گذاری چه خبر؟‌  اما در شرایطی که حقوق پرستاران در مدت شیوع کرونا و در دو دهه اخیر با اما و اگرهای پی‌درپی مواجه است، 14 سال پیش و در دوران وزارت باقری لنکرانی، آیین نامه‌ای تحت عنوان قانون تعرفه‌گذاری خدمات پرستاری از سوی وزارت بهداشت مطرح و با 190 رای موافق در مجلس تصویب شد. تمرکز این قانون تغییر ساختار پرداخت دستمزد و مزایای پرستاران با توجه به نوع و زمان خدمات آنها بود. اما این قانون در مدت 14 سال گذشته، فقط جنبه تبلیغاتی وزرایی همچون سعید نمکی شده که در روز هفتم تیر امسال اعلام کرد این قانون در آستانه اجرایی شدن و شورای عالی بیمه آیین نامه آن را تصویب کرده است. اما نه‌تنها این قانون تبدیل به وعده شد، بلکه در مدت یک و نیم سال اخیر بارها پرستاران دست به اقدام اعتراضی برای اجرای این قانون زدند. طرح قراردادهای 89 روزه پرستاران یا پرستارانی که با شرکت‌های پیمانکار وادار به قرارداد شدند، به این امر دامن می‌زنند و کارانه و حق بهره‌وری آنها هیچگاه پرداخت نشد. کار به‌جایی رسیده که پس از شیوع کرونا و پیک‌های پشت سرهم کرونا، حالا آنها از حداقل حقوق و مزایای استخدامی برخوردار نیستند. این درحالی است که سازمان برنامه و بودجه نیز در نامه‌ای رسمی به وزارت بهداشت تاکید کرد که بیش از 80 درصد بودجه تا به امروز مصرف شده و هیچ اعتباری برای جذب نیروی جدید در قانون بودجه تعریف نشده است. در این شرایط 100 هزار پرستار بدون کار در انتظار استخدام هستند. در این شرایط دبیرخانه پرستار معتقد است که «اگر تعداد پرستاران زیاد باشد، آنها تن به هر شرایط و کار نمی‌دهند و باید طبق قانون کار و تعرفه‌ها با آنها رفتار شود.»    دستور رئیسی برای پیگیری مشکلات  در این شرایط رئیس جمهور نیز به مشکلات آنها پی برده و همزمان با روز پرستار وزارت بهداشت را مکلف کرد که مشکلات پرستاران را تا رسیدن به نتیجه نهایی پیگیری کند. آیت‌ا... رئیسی، پرستاران را الگوی ایثار، مهربانی و صبوری توصیف کرد و با اشاره به اهتمام دولت بر رفع مشکلات پرستاران گفت: «وزارت بهداشت و درمان وظیفه دارد مشکلات پرستاران را تا رسیدن به نتیجه نهایی با جدیت پیگیری کند.» این گفته‌های رئیس جمهور و رئیس ستاد ملی مقابله با کرونا در شرایطی مطرح می‌شود که از اسفند 98 تاکنون ۶ میلیون و ۱۵۰ هزار و ۸۴۳ نفر در ایران و طبق آمار رسمی، به کرونا مبتلا شده و ۱۳۰ هزار و ۶۰۳ نفر جانشان را از دست داده‌اند. سه هزار و ۱۵۴ نفر از بیماران مبتلا به کووید۱۹ در بخش‌های مراقبت‌های ویژ ه بیمارستان‌ها تحت مراقبت قرار دارند. در این شرایط ۲۴۰ مدافع سلامت از ابتدای کرونا تاکنون شهید شده‌اند که به باور وزیر بهداشت ۲۰۵ نفر از آنها، پرستار بودند.   نظام پزشک سالاری چپ و راست نمی‌شناسد  اما با توجه به این موضوعات دبیرکل خانه پرستار ایران در گفت‌وگو با «آرمان ملی» به روند ادامه‌دار پزشک سالاری و نادیده گرفتن حقوق پرستاران در دولت جدید نیز اشاره دارد و می‌گوید: نیاز کشور به پرستاران به زمان یا شرایط بحرانی مثل پاندومی باز نمی‌گردد که ما بگوییم اگر کرونا تمام شود، ما دیگر به پرستاران نیاز نداریم، هرچند که دولت‌های گذشته و حال به این نتیجه رسیده‌اند که با یک پاندومی تا چه اندازه می‌تواند در نبود پرستاران، کشور را آسیب پذیر کند. محمد شریفی مقدم معتقد است که کرونا این ضعف را برجسته‌تر کرد، چون دارو و درمانی نداشت و بیماران نیاز به مراقبت داشتند، کمبود پرستار بیشتر احساس شد. ما در دولت‌های گذشته و حال به این نتیجه رسیدیم که آنها از هر جناح‌های سیاسی که باشند، بازهم سیستم پزشک‌سالاری را سرلوحه کار خود قرار می‌دهند. زمانی‌که آقای ظفرقندی رفتند و حالا آقای رئیس زاده، رئیس سازمان نظام پزشکی هستند، هر دو آنها از منافع پزشکان دفاع می‌کنند.   چرا به نظام ارجاع بی‌تفاوتیم؟  وی با اشاره به اینکه در نظام ارجاع، هزینه‌های درمان کشور می‌تواند بسیار کاهش پیدا کند، می‌افزاید: سال‌هاست که در کشورهای اروپایی و کشورهای توسعه یافته نظام ارجاع صورت می‌گیرد. یعنی گروهی متشکل از پرستاران، پزشک عمومی، ماما، روانشناس و... را در یک منطقه‌ای که مثلا 1000 نفر جمعیت دارد، مستقر کرده و این گروه مسئول پایش و آموزش این افراد هستند. به‌عنوان مثال این جمعیت پرونده الکترونیک دارند و هر شش ماه یکبار چکاپ کامل بدنی می‌شوند و ممکن است 90 درصد این افراد سالم باشند. اما اگر می‌خواهید بدانید که ما تا چه اندازه به نظام ارجاع بی‌تفاوت بوده‌ایم باید به آمار دیابت اشاره‌ای داشته باشیم که بیش از 50 درصد جمعیت کشور که به بیماری دیابت مبتلا هستند، خودشان خبر ندارند!. در حالی‌که اگر با پیشرفت دیابت، پای یک فرد سیاه یا زخم شود، سالانه 100 میلیون تومان هزینه برای درمان آن نیاز است. همچنین دیابت برروی کلیه، چشم، قلب و... تاثیر می‌گذارد که هزینه درمان این بیماری‌ها سرسام آور است، در حالی‌که اگر فرد در ابتدا بداند دیابت دارد با پیشگیری می‌توان از بروز این هزینه‌های کمرشکن هم برای خانواده‌ها و هم نظام سلامت قابل پیشگیری است و آموزش به فرد که چگونه از خودش در مقابل روند افزایش دیابت مراقبت کند، هزینه‌ای برای دولت و مردم ندارد. از سال 78 موضوع نظام ارجاع در کشور ما وجود داشته و زمانی‌که دکتر پزشکیان می‌خواست این قانون را اجرا کند، سیستم پزشک سالارانه وزارت بهداشت با آن مخالفت کرد و این موضوع تا کنون ادامه دارد، چون منافع آقایان در روند بیماری جامعه است در حالی‌که با دو اقدام ساده «آموزش» و «پایش» می‌توان از مراجعه میلیون‌ها نفر به مطب‌ها و بیمارستان‌ها جلوگیری کرد. همچنین مصرف دارو کاهش پیدا می‌کند و زمانی‌که تقاضا برای دارو زیاد باشد، طبیعی است که داروها نایاب یا با قیمت‌های نجومی سراز بازار سیاه درمی‌آوردند. تمام این بحث‌ها به تعارض منافع بازمی‌گردد و باید روی ساختار وزارت بهداشت کار شود. مثلا در آمریکا 95 درصد از روسای بیمارستان‌ها غیر پزشک و آن 5 درصد در زمان فعالیت‌شان کار طبابت‌شان را کنار می‌گذارند. اما در ایران شاهد هستیم فرد صبح‌ها معاون وزیر است و عصر به مطب می‌رود و شب در اتاق عمل کار می‌کند. طبیعی است که آن فرد موافق افزایش بیماری در جامعه خواهد بود. پس طبیعی است که برخی نمی‌گذارند که سیستم پزشک سالار برچیده شود، چون هزینه‌ مراقبت و فعالیت پرستاران نسبت به پزشکان یک چهارم است.   افزایش آمار مهاجرت پرستاران  در این میان، عباس عبادی معاون پرستاری وزارت بهداشت اعلام کرده: «در سال ۹۹ حداقل ۱۲۵۰ نفر از سازمان نظام پرستاری درخواست برای مهاجرت (گوداستندینگ) کرده‌اند.» او همچنین به بیکاری 100 هزار پرستار نیز اشاره دارد و می‌گوید: «اگر توان جذب سالانه حداقل 20 هزار پرستار را داشته باشیم، باتوجه به کمبود 100 هزار نفری پرستاران، حداقل 5 سال طول میکشد که به وضعیت بهتری برسیم‌. راه‌حل این موضوع، ارائه اجازه افزایش جذب به میزان حداقل سالانه 10 هزار نفر یعنی معادل خروجی دانشکده‌های پرستاری است و البته در مقابل جذب، مساله بازنشستگی نیروها را داریم و این آمار 10 هزار نفری، مشروط بر این است که هیچکس بازنشسته نشود تا به نرم 1.8 پرستار به ازای هر تخت برسیم‌ که این مسئله قابل تحقق نیست و در نتیجه باید بیش از 10 هزار نفر جذب شوند.» اما شریفی مقدم آمار مهاجرت پرستاران را بیش از این می‌داند و تاکید دارد: برای مهاجرت یک کانال وجود ندارد که ما میزان دقیق آن را بدانیم. روش‌های خروج از کشور برای پرستاران چند مدل است و صحبت‌های دکتر عبادی از یک منظر بیان شده، یعنی پرستارانی که به کشورهایی نظیر کانادا یا استرالیا رفته‌اند باید از نظام پرستاری گواهی تایید و مدرک و سلامت بگیرید، ولی در آمار مهاجرت مثلا از سوی شرکت‌های کاریابی یا مستقیم به وسیله وکیل صورت می‌گیرد، طبق شواهد از 500 نفر در سال (قبل از کرونا) به 2500 نفر رسیده است.