دست روحانی برای تحقق آزادی بازتر از گذشته است

آقای روحانی در چهار سال آینده باید چه تغییراتی در رویکرد مدیریتی دولت بدهد؟ چشم‌انداز پیش روی دولت دوازدهم چه تفاوت‌هایی با دولت یازدهم خواهد داشت؟
مطالبه اصلی مردم و نخبگان جامعه از ابتدای انقلاب تا امروز، تحقق آزادی، قانون، اخلاق و عدالت بوده است. با این وجود، همه دولت‌ها تفسیر متفاوتی از این مفاهیم داشته‌اند و براساس رویکرد خود با آن برخورد کرده‌اند. دولت آقای روحانی نیز در طول چهار سال گذشته موفق شده یک رویکرد منطقی و عقلایی در مدیریت کشور ایجاد کند. به نظر من، مسیری که آقای روحانی برای دولت خود در نظر گرفته، مسیر دقیق و صحیحی است و معمولا دولت‌هایی که در مسیر اعتدال حرکت می‌کنند عملکرد قابل قبول‌تری از خود ارائه می‌کنند. با این وجود آقای روحانی باید این نکته را در نظر داشته باشد که اساس نظام جمهوری بر رضایت مردم استوار است و تمام مسئولان باید در جهت تحقق مطالبات مردم حرکت کنند. دولت آقای روحانی نیز در چهار سال گذشته تلاش کرده در جهت رضایت مردم حرکت کند. با این وجود در دولت اول مشکلاتی وجود داشت که بیشتر میراث دولت گذشته بود. این در حالی است که در چهار سال آینده این مشکلات وجود ندارد و دولت آقای روحانی می‌تواند با فراغت بال بیشتری در جهت حل کردن مشکلات مردم عمل کند. انتخابات ریاست‌جمهوری سال96 که با حمایت گسترده مردم از آقای روحانی همراه بود سبب سنگین‌تر شدن وظیفه آقای روحانی شده است. بدون شک در شرایط کنونی مطالبات مردم از دولت آقای روحانی شفاف‌تر و جدی‌تر شده است و مردم انتظار دارند آقای روحانی و کابینه ایشان تمام تلاش خود را برای تحقق مطالبات آنها به کار بگیرند.
یکی از مطالبات مردم از آقای روحانی فراهم کردن فضای بهتری برای سیاست‌ورزی و فعالیت احزاب و تشکل‌ها بوده است. به نظر شما آقای روحانی در چهار سال آینده چه اقداماتی باید در این زمینه انجام دهد؟
بدون شک در چهار سال آینده دست آقای روحانی برای تحقق آزادی باز‌تر از گذشته خواهد بود. این در حالی است که در انتخابات ریاست‌جمهوری سال96 آقای روحانی با رأی بالاتری نسبت به سال92 مواجه شد و در حدود 24 میلیون به ایشان رأی دادند. در نتیجه شرایط برای ایجاد فضای باز سیاسی نسبت به گذشته بهتر شده است. در دولت یازدهم به دلیل اینکه کشور با تحریم‌های ظالمانه بین‌المللی مواجه شده بود آقای روحانی مجبور شد در این زمینه اقدام جدی انجام بدهد که با درایت و تعهد اعضای تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای در نهایت نیز این اقدامات موفقیت‌آمیز بود. با این وجود در دولت دوازدهم، آقای روحانی با چالش پرونده هسته‌ای و تحریم‌های بین‌المللی مواجه نیست و به همین دلیل می‌تواند تمرکز بیشتری بر موضوع دیگر و ازجمله فعالیت احزاب داشته باشد. این در حالی است که یکی از تفاوت‌های اساسی آقای روحانی با دیگر کاندیداهای ریاست‌جمهوری این بود که ایشان برای چنین موضوعاتی اهمیت ویژه قائل بودند و یکی از شعارهای اصلی خود را به این مسأله اختصاص داده بودند. در نتیجه به نظر می‌رسد این مطالبه به صورت جدی در دولت آینده در دستور کار آقای روحانی قرار خواهد گرفت.


کابینه دولت یازدهم چه نقاط ضعفی داشت و آقای روحانی در تشکیل کابینه جدید چه ضرورت‌هایی را باید مورد توجه قرار دهند؟
به نظر من یکی از مشکلات جدی کابینه یازدهم، محافظه‌کاری بیش از اندازه اعضای دولت بود. از سوی دیگر، سن اعضای کابینه نیز در برخی موارد بالا بود. البته این نکته را نیز باید در نظر داشت که در شرایطی که آقای روحانی مدیریت کشور را به دست گرفت کشور با چالش‌های زیادی مواجه بود. به همین دلیل نیز دولت به مدیران باتجربه و امتحان‌پس‌داده نیاز داشت و فرصت آزمون و خطا برای دولت وجود نداشت. با این وجود به نظر می‌رسد یکی از دغدغه‌های مهم آقای روحانی در دولت دوازدهم انتخاب اعضای کابینه و همراهی آنها با دولت باشد. آقای روحانی باید کابینه خود را تا حدودی جوان‌تر و چالاک‌تر کند تا کارآمدی دولت را بالا ببرد. به هر حال آقای روحانی باید این نکته را در نظر داشته باشد که مطالبات مردم از ایشان نسبت به چهار سال گذشته جدی‌تر و بیشتر شده است و در نتیجه برای تحقق این مطالبات باید از نیروهای کارآمد‌تر استفاده کند. بدون شک دولت در شرایطی می‌تواند به مطالبات مردم پاسخگو باشد که از مدیران متخصص و متعهد تشکیل شده باشد.
به نظر شما آقای روحانی در چهار سال آینده باید در چه مسائلی جدیت بیشتری از خود نشان دهد؟
بدون شک بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی مهم‌ترین مطالبه مردم از دولت دوازدهم خواهد بود. در نتیجه آقای روحانی باید تمرکز اولیه خود را روی مسائل اقتصادی قرار بدهد و تلاش کند برای مشکلات اقتصادی مردم راه‌حل مناسب پیدا کند. نکته دیگر اینکه توسعه اقتصادی باید با توسعه سیاسی همراه باشد و این دو باید در کنار هم وجود داشته باشد. بدون شک توسعه اقتصادی بدون توسعه سیاسی به وجود نخواهد آمد و حالت عکس آن نیز وجود خواهد داشت. در نتیجه آقای روحانی باید تلاش کند دو کارگروه ویژه در زمینه توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی در کشور ایجاد کند و زمینه‌های اعتلای بیشتر کشور را با توجه به این دو مسأله مهیا کند. از سوی دیگر، آقای روحانی باید تلاش کند تعامل ایران را با کشورهای جهان و به‌خصوص کشورهای منطقه گسترش بدهد. این مسأله برای ایران دارای اهمیت بیشتری است. هرچه جمهوری اسلامی بتواند ارتباطات خود را در زمینه‌های مختلف با کشورهای جهان گسترش بدهد زمینه برای ارتقای جمهوری اسلامی در عرصه بین‌المللی بیشتر فراهم خواهد شد. هیچ کشوری در انزوا و به‌تنهایی پیشرفت نکرده است و هر کشوری که در مسیر پیشرفت و ترقی حرکت کرده از دروازه تعامل با محیط پیرامون به این مهم دست پیدا کرده است. البته آقای روحانی نباید از موضوعات مهم داخلی نیز غافل شود، بلکه باید در عین حال هردوی این برنامه‌ها را پیش ببرد. آزادی گروه‌ها و احزاب سیاسی سبب پویایی و نشاط بیشتر جامعه می‌شود و این پویایی می‌تواند در زمینه‌های اقتصادی نیز تأثیرگذار باشد. هرچه گروه‌های سیاسی و اقتصادی از آزادی عمل بیشتری در جهت پیشرفت کشور برخوردار باشند به همان نسبت پیشرفت و ترقی زودتر به دست خواهد آمد.
وظیفه اصلاح‌طلبان و اعتدالگرایان برای حمایت از آقای روحانی در چهار سال آینده چیست؟ این درحالی است که اصلاح‌طلبان موفق شده‌اند مجلس و شورای شهر را نیز در اختیار بگیرند. آیا حضور پررنگ‌تر اصلاح‌طلبان به آقای روحانی کمک خواهد کرد؟
اصلاح‌طلبان باید رضایت مردم را سرلوحه کار خود قرار بدهند و از هرگونه اقدامی که مغایر با خواست مردم است، پرهیز کنند. مردمی که در سال‌های اخیر عملکرد اصولگرایان را مشاهده کرده‌اند به این نتیجه رسیده‌اند که اصولگرایان برای هدایت جامعه از توانایی کافی برخوردار نیستند و به همین دلیل دوباره به اصلاح‌طلبان اعتماد کردند. نمونه بارز این مسأله نیز حمایت قاطع مردم از لیست اصلاح‌طلبان در انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی و همچنین شورای شهر تهران است. در طول تاریخ جمهوری اسلامی کمتر سابقه داشته که لیست یک جریان سیاسی در مجلس شورای اسلامی و شورای شهر به صورت کامل مورد حمایت مردم قرار بگیرد. این در حالی است که اعتماد مردم وظیفه اصلاح‌طلبان را سنگین‌تر خواهد کرد و اجازه نخواهد داد که اصلاح‌طلبان برخی از اشتباهات گذشته خود را تکرار کنند. البته جریان اصلاحات در سال‌های اخیر رویکرد منطقی و عقلایی در پیش گرفته و به همین دلیل نیز مورد حمایت مردم قرار گرفته است. نکته دیگر اینکه اصلاح‌طلبان باید تلاش کنند در حالت گفت‌وگو و تعامل و همگرایی قرار داشته باشند و از ایجاد شکاف و دودستگی پرهیز کنند.
در طول چهار سال گذشته فشار‌ها و هجمه‌های مخالفان به دولت زیاد بود. به نظر شما در چهار سال آینده نیز این وضعیت ادامه خواهد داشت یا اینکه شرایط جدیدی برای دولت به وجود خواهد آمد؟
به نظر من بخش عمده و مهمی از جریان اصولگرایی در سال‌های اخیر به این نتیجه رسیده‌اند که باید از گفتمان عقلانیت و اعتدال حمایت کنند و به همین دلیل به صورت جدی به آقای روحانی و جریان اصلاحات نزدیک‌تر شده‌اند. بدون شک این یک اتفاق مبارک و فرخنده در سپهر سیاسی ایران است که عقلای جریان اصولگرایی به این نتیجه رسیده‌اند که در شرایط کنونی جریان اصلاحات بهتر می‌تواند مطالبات مردم و به‌خصوص نسل جوان را نمایندگی کند. در گذشته و به‌خصوص در دولت‌های نهم و دهم و مجلس نهم شورای اسلامی، طیف رادیکال جریان اصولگرایی اقداماتی را انجام داد که سبب شد عقلای جریان اصولگرایی در برخی سیاست‌ها و برنامه‌های خود تجدیدنظر کنند. برای مثال در چند روز گذشته آقای باهنر به عنوان یکی از چهره‌های تأثیرگذار جریان اصولگرایی عنوان کردند: «کسانی که درصدد کارشکنی در مقابل دولت آقای روحانی باشند به کشور خیانت کرده‌اند». این جمله و جملات مشابه نشان می‌دهد که اصولگرایان واقعی به این نتیجه رسیده‌اند در شرایط کنونی گفتمان اعتدال بهترین رویکرد در مدیریت کشور است و همه طیف‌های سیاسی باید از این گفتمان پیروی کنند. با این وجود هنوز یک اقلیت در جریان اصولگرایی وجود دارد که تلاش می‌کند با اقدامات رادیکال و سنگ‌اندازی در مقابل دولت آقای روحانی به اهداف خود دست پیدا کند. به نظر من این طیف رادیکال نیز اگر تلاش کنند به اقدامات خود ادامه دهند با واکنش مردم مواجه خواهند شد و در انتخابات بعدی با اقبال بسیار کمتری مواجه خواهند شد.