ما اصلاح‌طلبان اشتباهات دولت روحانی را نادیده گرفتیم

 
سرویس سیاسی-
روزنامه شرق گفت‌وگویی با حسین مرعشی، کنشگر سیاسی اصلاح‌طلب و دبیرکل حزب کارگزاران انجام داده و منتشر کرده است.
در بخشی از این گفت‌وگو مرعشی می‌گوید: «فراموش نکنیم که با وجود همین شورای نگهبان، در مجلس پنجم نیروهای مهمی تأیید صلاحیت شدند. ما در آن دوره مجلس توانستیم یک فراکسیون قوی 120 نفره داشته باشیم. در ادامه هم آقای خاتمی در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 76 تأیید صلاحیت شد و در همین نظام سیاسی و با وجود همین سازوکار نظارتی ما انتخابات را با اختلاف 13 میلیون رأی پیروز شدیم. بازهم دیدیم که در مجلس ششم چه تعداد نیروهای اصلاح‌طلب تأیید صلاحیت شدند و مجلسی کاملاً اصلاح‌طلب تشکیل شد. اینکه درمجموع چه اتفاقاتی رخ داد و چه اشتباهاتی کردیم که از آن فضا به شرایطی رسیده‌ایم که در مجلس یازدهم حتی یک فراکسیون پنج‌نفره هم نداریم، جای تأمل است و نیاز به آسیب‌شناسی دارد. نمی‌شود به‌راحتی چشم بر همه واقعیت‌ها ببندیم و اشتباه‌های جناح خود را نادیده بگیرم و بگویم علت صرفاً نظارت استصوابی شورای نگهبان بوده است.»


سپس او در مورد نقش اصلاح‌طلبان در روی کار آمدن دولت تدبیر و امید گفته است: «ما سیاسی‌ها در جبهه اصلاحات با تصمیم مهمی که گرفتیم و با درخواست از مردم برای حضور در انتخابات با سیاست تک‌قطبی‌کردن کشور مقابله و آقای روحانی را رئیس‌جمهور کردیم. همین سیاست را در انتخابات مجلس دهم ادامه دادیم و با هدایت درست مردم باعث شدیم شرایطی که اکنون در مجلس می‌بینیم در سال 94 به وجود نیاید.»
سپس خبرنگار روزنامه شرق در بخشی از سؤالش از مرعشی متذکر می‌شود: «هشت سال دولت آقای روحانی به‌عنوان دولتی نزدیک به اصلاح‌طلبان روی کار بود و چهار سال اصلاح‌طلبان نیروهای زیادی در مجلس دهم داشتند، اما بعد از دولت آقای روحانی و مجلس دهم، مردم نه اعتنایی به آقای همتی به‌عنوان نیروی نزدیک به دولت مستقر کردند و نه به همان نیروهای اصلاح‌طلب حاضر در انتخابات مجلس یازدهم رأی دادند.»
برجام با دستاورد تقریباً هیچ؛ بزرگ‌ترین افتخار اصلاح‌طلبان
یکی از نقاط قابل‌توجه در این گفت‌وگو این بخش است که مرعشی گفته: «باید دولت اول آقای روحانی را با دولت دوم او به‌شدت متفاوت بدانیم. مهم‌ترین کارکرد دولت اول به‌دست‌آوردن برگ زرین برجام بود [!!] آقای روحانی در دور اولش کار مهمی انجام داد؛ انعقاد برجامی که همین انقلابی‌ها آرزوی احیای آن را دارند [!!] و برخلاف تمام شعارهایشان در سال‌های اخیر اگر بتوانند در پی مذاکرات آن را احیا کنند، کلی مفتخر هم خواهند شد. برسیم به دولت دوم؛ آقای روحانی در دور دومش آن‌طور که انتظار می‌رفت ارتباطش با حامیانش را حفظ نکرد و به تعبیری دیگر اصلاً رابطه‌اش با بدنه حامی‌اش قطع شد و ما هم که حامی‌اش بودیم در مواجهه با اشتباهات دولت با تسامح برخورد کردیم.»
اینکه دستاورد برجام تقریباً‌هیچ بوده چیزی نیست که نیروهای منتقد دولت قبل گفته باشند بلکه اقرار صریح برخی از دولتمردان قبل بوده است. به‌راستی چرا برجامی با دستاورد تقریباً هیچ چنین برای اصلاح‌طلبان محل افتخار است؟! برجامی که نتیجه آن انجام تمام تعهدات ایران و بدعهدی و انجام ندادن تعهدات طرف غربی بود. ضمن آنکه در مورد ادعای وی که انقلابی‌ها آرزوی احیای برجام را دارند باید گفت که ای‌کاش مرعشی دست‌کم روزنامه‌های طیف خودشان نظیر همین شرق را نگاهی می‌کرد تا ببیند که در روزهای گذشته از اینکه دیپلمات‌های دولت سیزدهم کمر به اصلاح برجام (که برخی جاهای آن با بی‌دقتی تیم قبل باعث فرار غرب از انجام تعهداتشان شد) بسته‌اند چگونه باعث عصبانیت هم طیف‌های او شده تا دیگر موضوع تا این حد غیرواقعی و مضحک را مطرح نکنند.
مرعشی در ادامه افزوده: «واقعیت این است که ما باید با آقای روحانی با صراحت بیشتری حرف می‌زدیم و اجازه نمی‌دادیم در مسیری حرکت کند که همه سرمایه اجتماعی خودش و ما را بسوزاند. اینکه شش ماه مانده به انتخابات مجلس، بنزین گران می‌شود، اشتباه بسیار بزرگی بود. حتماً حوادث آبان 98 تأثیر زیادی بر انتخابات داشت و ضرر بزرگی به جبهه اصلاحات وارد کرد. اینکه دولت روحانی باعث سه فراکسیونی شدن مجلس دهم می‌شود و مجلس را از دو فراکسیونی خارج می‌کند یا اینکه آقای روحانی به آقای لاریجانی اعتباری به‌اندازه آقای عارف می‌دهد کارهای اشتباهی بود. همه اصلاح‌طلبان ازجمله کارگزارانی‌ها به همراه آقای خاتمی باید با آقای روحانی وارد یک گفت‌وگوی جدی می‌شدیم که چرا این‌طور پیش می‌روی؟»
روزنامه شرق از او می‌پرسد «خب چرا این کارها را نکردید؟» و مصاحبه‌شونده پاسخ می‌دهد: «مسامحه کردیم؛ من که دارم اقرار می‌کنم. ما اصلاح‌طلبان یک فراکسیون در مجلس تشکیل دادیم که می‌توانست فراکسیون قدرتمندی باشد اما اختلاف آقای لاریجانی و آقای عارف، فراکسیون را تضعیف کرد. فراکسیون «امید» می‌توانست زمینه انتخابات موفق دیگری را شکل دهد. بله مردم از ما حمایت کردند اما ما خوب عمل نکردیم، چه آقای روحانی و چه حامیان سیاسی آقای روحانی. بازهم می‌گویم که ما نباید مسامحه می‌کردیم.»
مذاکرات در دولت سیزدهم به نتیجه خواهد رسید
روزنامه جمهوری اسلامی در مطلبی نوشت: تحلیل منطقی و معقولی که می‌توان از موضوع مذاکرات و مجموع شرایط و رفتارها و گفتارها داشت نیز همین را نشان می‌دهد که مذاکرات برجامی در دولت سیزدهم به نتیجه خواهد رسید و تحریم‌ها برداشته خواهند شد. لزومی ندارد این اتفاق در همین روزهای اول مذاکره و ماه‌های اول عمر این دولت بیفتد. برای انجام این قبیل امور، به مقداری زمان نیاز است به‌ویژه آنکه اقدامات مهم سیاسی همیشه بعد از طی مراحل خاصی صورت تحقق به خود می‌گیرند.
در ادامه این مطلب آمده است: روی آوردن دولت سیزدهم به مذاکره برای احیاء برجام و رفع تحریم‌ها، به معنای کشیدن خط بطلان بر تمام ژست‌های ضد مذاکره در دوران قبل از انتخابات ۱۴۰۰ است. کسانی که از خنثی کردن تحریم‌ها و بودجه‌ریزی بدون رفع تحریم‌ها حرف می‌زنند خودشان هم می‌دانند که سفره مردم را با این شعارها نمی‌توان رونق داد. به همین دلیل، تردید نباید کرد که دولت سیزدهم برای به نتیجه رساندن مذاکرات برجامی برنامه دارد و همه باید به اجرائی شدن این برنامه کمک کنند. رسانه ملی هم حساب خود را از مخالف‌خوان‌ها جدا کند و با درک واقعیت‌های جامعه، برای به نتیجه رسیدن مذاکرات برجامی تلاش نماید.
مدعیان اصلاحات درصددند تا القا کنند که دولت سیزدهم ضد مذاکره بوده و اینکه در حال مذاکره و حل برجام است یک تناقض محسوب می‌شود! درحالی‌که رئیسی در شعارهای انتخاباتی خود هیچ‌وقت نگفت که با اصل مذاکره مخالف است بلکه آنچه مورد تأکید رئیسی و منتقدان دولت تدبیر و امید بوده تأکید بر این گزاره بوده که مذاکره‌ای که نتیجه‌اش سازش و انفعال در برابر طرف‌های غربی و ماحصلش تشدید تهدیدها و تحریم‌ها علیه ملت و نظام جمهوری اسلامی ایران باشد مذاکره‌ای مخدوش و غیرقابل‌قبول است.
8 سال فاجعه با شعار رفع تحریم و تنش‌زدایی
طیفی که 8 سال با شعار تنش‌زدایی و رفع تحریم فجایع اقتصادی را به کشور تحمیل و سفره مردم را خالی کرد، می‌گوید باید تنش‌زدایی کنیم!
حشمت‌الله فلاحت پیشه از حامیان برجام دیروز در روزنامه آرمان ملی مدعی شد: «به‌هرحال هر دولتی که تنش‌زدایی کند، هر دولتی که بتواند برجام را احیا کند به‌گونه‌ای که حد مقدوری از منافع ملی ایران را تأمین کند، دستاوردشان را باید محترم شمرد و فضای افکار عمومی و شرایط خاص منطقه و ایران به‌گونه‌ای است که باید نوعی همراهی با هر دستاورد دیپلماتیکی که در وین شکل می‌گیرد، ایجاد کند. به شرطی که طرف ایرانی به‌جای صدور بیانیه و به‌جای گفت‌وگو در قالب متن توافق عزم خودش را نشان دهد که برای رفع تنش رفته است. واقعیت این است که در شرایط کنونی هیچ‌گونه تنشی در راستای منافع ایران ارزیابی نمی‌شود. کسانی که از تنش صحبت می‌کنند افراد بی‌دردی در کشور هستند ولی کسانی که دنبال تنش‌زدایی هستند، درد جامعه را فهمیده‌اند و واقعاً به این نتیجه رسیده‌اند که تنش‌زدایی است که منافع ملی را تأمین می‌کند و نه افزایش تنش‌ها.»
نویسنده جوری وانمود می‌کند که گویا طیف متبوعش روی زمین نبوده‌اند که برای تنش‌زدایی رفتند و به کدخدایشان اعتماد کردند و امضای کری را تضمین دانستند اما دستاورد آن به اذعان خودشان تقریباً هیچ و نزدیک صفر شد. نفس پیشران‌های اقتصاد را هم گرفتند و رکوردهای تورم و رکود را جابه‌جا کردند. مرتجعان مدعی اصلاحات جوری حرف می‌زنند که تصویر سال 92 را به دست می‌دهد و این کار جریان تحریف است. فاجعه برجام و اعتماد به دشمن را سانسور می‌کند، غرب را در کارشکنی و قداره‌کشی تبرئه و ایران را متهم می‌کند تا دیگر منابع قدرت کشور هم موضوع معامله قرار بگیرد و ایران به لقمه‌ای برای بلعیده شدن تبدیل شود که کور خوانده‌اند.
صدای آمریکائی‌ها از بلند‌گوی اصلاح‌طلبان؛
شروط ایران مذاکرات را به شکست می‌کشاند!
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی به قلم یکی از فعالین سیاسی اصلاح‌طلب با عنوان «سنگ بزرگ یا شروطی واقعی؟» نوشت: «به گزارش تلویزیون المیادین و نزدیک به بخشی از ساختار قدرت در ایران، هیئت ایرانی در مذاکرات وین 5 شرط برای گروه 1+4 ارائه کرده است. رفع تحریم‌های مربوط به توافق هسته‌ای، راستی‌آزمایی درباره رفع تحریم‌ها، کسب ضمانت عدم خروج آمریکا، جبران خسارت‌های ایران و بازگشت تمامی طرف‌ها به تعهدات ذیل توافق برجام... این شروط از دو حال خارج نیست؛ یا اینکه قطعی است یا قابل تعدیل است. اگر قطعی است، می‌توان گفت به معنای پایان مذاکرات است. اینکه ایران تحقق این شروط را منطقی و حق خود می‌داند، درست است؛ البته در عمل به معنای پایان مذاکرات هم هست. ولی اگر این شروط قابل‌مذاکره و تعدیل است، مشکلی را ایجاد می‌کند که زیان آن قابل‌چشم‌پوشی نیست. تعدیل تا کجا؟ اگر آن را مصداق سنگ بزرگ علامت نزدن بدانیم، طبعاً کوتاه آمدن از این شروط به‌نحوی‌که موارد اصلی آن ازجمله تضمین و جبران خسارت و تقدم رفع تحریم‌ها پیش از انجام تعهدات برجامی ایران، از سوی طرف مقابل پذیرفته نشود، به‌منزله عقب‌نشینی و شکست تلقی خواهد شد که طرح آنها به لحاظ دیپلماتیک محل پرسش خواهد بود. مگر اینکه براثر گفت‌وگوها به نحو متعارفی این شروط پذیرفته شوند که بعید می‌دانم چنین اتفاقی رخ بدهد.»
طیف اصلاح‌طلب در سال‌های گذشته با تأکید بر لزوم مذاکرات هسته‌ای و رسیدن به توافق، تأکید داشتند که اگر توافق هسته‌ای امضا شود، صبح بدون تحریم فرارسیده و تحریم‌ها به تاریخ خواهد پیوست و گشایش عظیم اقتصادی ایجاد خواهد شد. بر همین اساس در صنعت هسته‌ای محدودیت‌های گسترده اعمال شد اما نه‌تنها صبح بدون تحریم فرا نرسید، بلکه در پسابرجام دامنه تحریم‌ها گسترده‌تر شد.
اهمیت این عناصر داخلی یا شبکه اقتصادی- رسانه‌ای همکار غرب در داخل کشور برای آمریکا ازآنجاست که این جریان تا دیروز با دادن آدرس‌های غلط به افکار عمومی و با بزک کردن آمریکا، کلید حل مشکلات را در توافق با آمریکا نشان می‌داد، اکنون و پس از ۸ سال نقض عهدهای مکرر آمریکا و عدم دستیابی ایران به منافع حداقلی در برجام، به دنبال توجیه خباثت آمریکایی‌ها، ایران را به خاطر مطالبه حقوق به‌حق خود در جایگاه متهم می‌نشانند و ارائه هرگونه شرطی از سوی ایران را غیرواقعی و غیرقابل تحقق می‌دانند تا ایران را مسئول به نتیجه نرسیدن مذاکرات معرفی کنند.
به‌واقع آمریکا به این جریان امید بسته تا بتواند با کمک آنها دوران جدیدی از فشار را دوباره آغاز و کشور را به موافقان سازش و امتیازدهی بیشتر و مخالف آن دوپاره کند. جریانی که آمریکا طمع کرده که دوباره تلاش خواهند کرد در دوران پسا روحانی هم تسلیم را تئوریزه کنند و آنها مهم‌ترین سرمایه‌های آمریکا در ایران‌اند.