آنسوی سردرگمی‌های سیاسی

جعفرگلابی روزنامه‌نگار باگسترش فوق‌العاده فضای مجازی و افزایش روزافزون ابزارهای ارتباطی امروزه در اقصی نقاط جهان هرکس می‌تواند رسانه‌ای دراختیار داشته باشد و سخنش رابه سمع ونظر همگان برساند. این معنا در اصل خودمبارک و موجب آگاهی مردم و شفافیت اموراست. شفافیت سبب جلوگیری از ستم صاحبان قدرت ومنع سوءاستفاده موقعیت داران ازامکانات عمومی است. البته طبیعی است که هرپدیده‌ای دچارآفات خاص خود شود و هنگام ضعف یا غیبت نهادهای قدرتمند مدنی و رسانه‌ها و روزنامه‌های اسم و رسم‌دار فضای مجازی هم تاحدودی مخدوش شود. متاسفانه امروزکه جامعه ما با انواع مشکلات و چالش‌های بزرگ دست وپنجه نرم می‌کند انواع هیاهوها و حاشیه سازی‌ها درفضای سیاسی واجتماعی، اولویت‌بندی وتنظیم وتنقیح خواسته‌های مردم ومشکلات اصلی کشور را تحت الشعاع قرارمی‌دهد. جامعه ما میانه چندانی با تحزب ندارد و قدرتمندان هم در تضعیف آنها کوشا بوده‌اند لذا احزاب حاضر نمی‌توانند به نمایندگی ازاقشار مختلف کارکرد عمیق وضروری خود را بروز دهند واز بلبشوی فکری و روانی جامعه جلوگیری به‌عمل آورند. دربعد رسانه‌ای هم متاسفانه بی‌مهری به روزنامه‌ها درکنار گسترش فضای مجازی آنها را از اثرگذاری لازم و صورت بندی علمی مشکلات برانداخته است. نه تنها دنیای مجازی عرصه را بر روزنامه‌های با سابقه و مطرح تنگ کرده است بلکه خشت کجی که از ابتدا درکمک‌های دولتی به روزنامه‌ها گذاشته شد این رکن جامعه مدنی را بیش از پیش تضعیف کرده است. امروزه روزنامه‌هایی سربرآورده‌اند و فضای مکتوب وحقیقی کشور را تا آستانه مخدوش شدن پیش برده‌اند که جز کپی کردن چند خبر و تحلیل وپس وپیش کردن چند تیتر کاری نمی‌کنند وخبرنگاری ندارند و روزنامه‌نگاری درآنها قلم نمی‌زند. این روزنامه‌هاکه تعدادشان زیاد هم شده است (دریک رصد اینترنتی ساده شخصا 70 روزنامه عمومی غیر از روزنامه‌های ورزشی واقتصادی را شمارش کرده‌ام) و فقط ازکمک‌های وزارت ارشاد سود می‌برند بیش ازتضعیف کننده‌های دیگر تیشه به ریشه نهال روزنامه‌نگاری می‌زنند. گویا معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد درپی ضابطه‌مندی یا قطع کمک‌ها به این روزنامه نماهاست که باید از آن به‌شدت استقبال کرد. اما اثرمنفی هیاهوهای گسترده درفضای مجازی وخلأ نهادهای مدنی گم شدن سخنان مهم، اولویت‌های اصلی کشور و مشکلات اساسی است. اگر نیک بنگریم صاحبان قلم و دلسوزان آگاه و دردمند معمولا روی چند مسئله ضروری و حیاتی متمرکز می‌شوند ومواظب درنغلتیدن به حاشیه‌های غیرضرور هستند. برای نمونه و معیار می‌توان به موضوع حیاتی رفع تحریم‌ها اشاره کرد وآن را محکی برای تعهد تریبون‌داران قرارداد. در حالی که تحریم‌ها نفس مردم را به شماره انداخته است عده‌ای از این موضوع فوق‌العاده حیاتی عبور می‌کنند و برای دیده شدن حتی از خطوط قرمز عبور می‌کنند و درعین حال دائما دم از مردم می‌زنند چنانچه گویی ملت هیچ پناه وسخنگویی جز ایشان ندارد! این ماجرا مجال جداگانه می‌خواهد و شرح مبسوط می‌طلبد ولی نمونه‌ای از فضای پرهیاهو است که احتمالا عمدا بسیاری را سردرگم می‌کند وتشخیص اولویت‌ها را دشوار می‌سازد. در چنین شرایطی باید دست نیاز به سوی همه کاربران ودوستداران میهن دراز کرد و آگاهی و دقت و اولویت سنجیشان را درخواست نمود. بیاییم امهات مسائل را ببینیم ؛ مسئله درجه یک ما فعلا لغو تحریم‌ها وکنترل پایدار کروناست. توقف شبیخون تورم، کنترل بیکاری و جذب سرمایه‌گذاری، واقعی و جدی شدن انتخابات‌ها وآزادی بیان و امنیت پیش و پس ازآن در صدر اولویت‌ها قرار دارند و تا رسیدن به این آرمان‌های بلند حاشیه‌ها نباید ما را ازآنها غافل کند. هیاهوهای رسانه‌ای ازهرسوبا هرانگیزه‌ای ایجاد شوند نبایدسخنان مهم واساسی را نادیده بگیریم، وقتی مشاوراقتصادی نخست وزیر دوران دفاع مقدس می‌گوید: مصرف گوشت سالانه یک خانواده از 122 کیلوگرم در دوران جنگ به 7 کیلوگرم درحال حاضر رسیده است باید این سخن مثل یک بمب صدا می‌کرد وتوجه‌ها را به خود جلب می‌نمود چراکه عمق بسیاری از معضلات وچالش‌ها را نشان می‌دهد. این سخن تکان دهنده از تاثیر بی‌رحمانه تحریم‌ها برزندگی فقیر‌ترین اقشارجامعه حکایت دارد، از تاثیر مخرب رانت خواری‌ها، تورم، شکاف وحشتناک طبقاتی، از ناکارآمدی مدیریت‌ها و سلطه شعارها برهمه شئون زندگی ایران خبر می‌دهد. چراباید این سخن معیار گونه و روشنگرانه در انواع هیاهوهای خودخواهانه گم شود؟ مواظب باشیم ابزار رسانه‌ای جدید به‌جای تاثیر مثبت و ایجاد شفافیت و تجمیع اراده ملت برای رفع مشکلات سردرگمی نیافریند و به ضد خود تبدیل نشود. کسی خواستار خودسانسوری و ابراز و نوشتن علایق جوانان وکاربران نیست، همه سخن درعدم غفلت ازمسائل حیاتی کشور و ملت است.